در بازنویسی فیلم، همزمان با تجزیه پلان به پلان اثر می‌توان به نکاتی اشاره کرد که در طرح ریزی و سازماندهی پلان‌ها و سکانس‌ها و نهایتاٌ تمامیت فیلم موثر بوده است.
ترتیب و انواع نور پردازی پلان‌ها و ارتباط آن با سایر پلان‌ها لول دوربین و موقعیت دوربین در هر پلان نسبت به سوژه اصلی میزانسن در هر پلان شامل آکسسور و پرسناژ و همچنین نقطه یا نقاط قرار گرفتن و حرکت دوربین، اندازه‌های نما و جاگیری هر پلان در سکانس‌ها و کلیت فیلم، نریشن و صدای آمبیانس و افکت در صداگذاری و میکس، تایتل کردن عناوین یا استفاده از کپشن، استفاده از افکت یا کات زدن در ترکیب پلان‌ها با یکدیگر، رج زدن یا فیلم برداری جداگانه پلان‌ها، اندازه یا طول پلان‌ها و ریتم قرار گرفتن آنها در فیلم، حرکت‌های دوربین اعم از حرکت‌های لنز،حرکت روی سه پایه یا حرکت دوربین از پایه و خلق تصاویر همراه با حرکت، و حتی تشریح پلان ها با توجه به مفاهیم زیبایی شناسی و نشانه شناسی که می‌تواند ما را به درک مناسب‌تری نسبت به پلان‌ها و در نهایت فیلم مورد بازنویسی برساند، مواردی است که در بازنویسی فیلم می‌توانید مورد ملاحضه و اشاره قرار گیرد.
نظریه بازنویسی فیلم می‌تواند ما را به مقیاس‌هایی برساند که در نهایت امکان ارزیابی اثر را فراهم خواهد کرد.
در این شماره و شماره‌های گذشته ماهنامه فیلم، ضمن طرح نظریه بازنویسی فیلم، به موارد اصلی و چهارچوب کلی شیوه اجرایی این نظریه اشاره شد و در فرصت‌های آینده و در جای مناسب فرمول‌های سنجش اثر در چارچوب نظریه بازنویسی فیلم به تفصیل بیان خواهد شد.
در ادامه آخرین بخش از این بازنویسی فیلم قضیه شکل اول، شکل دوم ساخته عباس کیارستمی را از نظر می‌گذرانید.
.
