
موسیقی الكترونیك كه با استفاده از كیبوردهایی نواخته میشدند كه انواع صداهای ابداعی را میتوانستند تولید كنند، دستكم پس از پرتقال كوكی (1971) وارد سینما شد اما با فیلم قطار سریعالسیر نیمه شب (1978) كه موسیقی آن بهطور كامل با استفاده از ساز الكترونیك ساخته شده بود، پای موسیقی الکترونیک به سینما باز شد و فیلمهایی مانند بلید رانر (1982) از این نوع موسیقی استفاده كردند اما درخشش فوقالعادة این نوع موسیقی در سینما به وانگلیس و موسیقی او برای فیلم ارابههای آتش (1981) بازمیگردد. او توانست ساز الكترونیك را با پیانو بهخوبی درآمیزد و ملودی او برای این فیلم همه گیر شد.
استفاده از موسیقی الكترونیك در سینما تمهید مقتصدانهای هم بود، چون اكنون دیگر نیازی به استفاده از اركستری با دهها نوازنده وجود نداشت و آهنگساز با استفاده از یك ساز الكترونیك میتوانست هر صدایی را «اقتباس كند» اما این شكل استفادة مقتصدانه از موسیقی وجه دیگری دارد كه به حجم استفاده از موسیقی بازمیگردد. به طور كلی هالیوود به استفادة بیش از حد موسیقی در فیلمهایش شهرت دارد و تصور كردن فیلمی مانند اسكای فال (2012) بدون موسیقی تقریباً غیرممكن است. در حالی كه سینمای اروپا در استفاده از موسیقی در بسیاری موارد مقتصدانه عمل میكند. مثلاً پنهان (2005) اصلاً موسیقی ندارد یا در موارد اندكی مانند هشت و نیم (1963) كه ملودیهای نینو روتا در آن همهگیر شده و در اذهان به جای ماندهاند، كمتر فیلمی از سینمای اروپا را در ذهن داریم كه به خاطر ملودیهایش در خاطر مانده باشند. در حالی كه فیلمی مانند قصه عشق (1970) یا پدرخوانده (1972) و حتی فیلمی مانند پاپیون (1973) به خاطر ملودیهایشان در یاد تماشاگران سینما ماندهاند. نینو روتا در فیلم كوپولا از تمی حماسی و غمناك و با نوای ترومپت بهره گرفت. تم اصلی موسیقی فیلم آرتور هیل از فرانسیس له تمی عاشقانه بود كه با درونمایة فیلم همخوانی داشت. یا موسیقی عاشقانة موریس ژار برای فیلم دكتر ژیواگو (1965) و تمی كه به نام تم لارا (شخصیت زن فیلم) ساخته شده، همچنان برای تماشاگران این فیلم خاطرهساز است. مكالمه (1974) موسیقی اندكی دارد اما فراموش نكردهایم كه این فیلم از چارچوب سرگرمیسازی هالیوود بیرون است و حتی در جشنواره كن مورد استقبال قرار گرفت و نخل طلا را دریافت کرد. سدنی لومت معتقد است كه «استودیوهای فیلمسازی از فیلمهایی بدشان میآید كه در آنها موسیقی وجود نداشته باشد. چنین فیلمهایی آنها را میترساند. حرف زدن درباره موسیقی فیلم مانند صحبت كردن درباره رنگها است. یك رنگ میتواند معناهای مختلفی به افراد مختلفی بدهد. من خودم وقتی نتوانم مفهومی موسیقایی پیدا كنم، ترجیح میدهم از موسیقی متن در فیلمهایم استفاده نكنم.»
تحلیل موسیقی متنهنگام تجزیه و تحلیل موسیقی متن فیلمی كه تماشا میكنید به این پرسشها توجه كنید:
1-در كجای فیلم مورد نظر از موسیقی متن استفاده شده و آیا این موسیقی دقیقاً با ریتم تصاویر همخوانی داشته است؟ در چه نقطهای از فیلم، موسیقی سعی میكند حالت عاطفی صحنهای را كاملاً به تسخیر خودش درآورد؟
2- آیا موسیقی فیلمی كه تماشا میكنید در پسزمینه و به طرز نامحسوسی ادامه دارد یا گاهی سعی میكند خود را به تماشاگر اثبات و توجه او را جلب كند؟
3 - هدف اصلی موسیقی در فیلمی كه تماشا كردهاید، همراهی تام و تمام با ساختار فیلم بوده یا ریتمهای بصری در موسیقی مورد توجه بوده است؟ در كجاها از موسیقی استفاده شده تا الگوهای عاطفی عامتری ایجاد شوند؟
4 - اگر در فیلم مورد نظر موسیقی حذف بشود آیا تأثیر فیلم بر شما تغییر میكند؟
5 - به نظر شما كاركرد خاص موسیقی در فیلم مورد نظرتان كدام یك از موارد زیر بوده است؟
الف - برای ارتقاء بخشیدن به تأثیر دراماتیك دیالوگها
ب - روایت داستانی درونی با استفاده از تشریح یك حالت ذهنی
ج - ایجاد حس گذشت زمان یا تغییر مكان
د - پیشبینی رخدادها یا ایجاد تنش دراماتیك
ه - افزودن سطحی از معنا به تصاویر
و - كمك به شخصیتپردازی
ز - برانگیختن واكنشهای شرطی
ح - توصیف و مشخص ساختن حركات سریع
ط - ایجاد انتقالات مهم در داستان
ی - پوشاندن ضعفها و عیبها
6 - آیا همراهی موسیقی در عنوانبندی اساساً تأكید بر ویژگیهای ریتمیك اطلاعاتی است كه در عنوانبندی ارائه میشوند یا بنا نهادن حالت كلی فیلم است؟
7- در چه جاهایی از فیلم مورد نظر تأثیرات صوتی یا صداهای طبیعی بهكار گرفته شدهاند تا یك نوع تأثیرگذاری ریتمیك یا موسیقیایی ایجاد كنند؟
8- آیا اگر آهنگی در فیلم خوانده شده باشد، به نوعی یك مونولوگ درونی محسوب شده و چه حس و یا نگرشی را منتقل ساخته است؟
9- تا چه اندازهای موسیقی توانسته با محتوای بصری فیلم همجواری داشته باشد و ریتم آن با ریتم تصاویر همخوانی داشته است؟
10- آیا در موسیقی فیلم مورد نظر از اركستر كامل استفاده شده یا تعداد معدودی ساز مورد استفاده قرار گرفتهاند و آیا به تنهایی از ساز الكترونیك استفاده شده است؟ سازبندی تا چه حدی متناسب با كلیت فیلم بوده است؟ اگر چنین نبوده باشد به نظر شما چه سازهایی میتوانستند كیفیت كلی فیلم را تغییر بدهند؟
11- آیا حجم موسیقی در فیلم مورد نظر به اندازه بوده یا بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته و یا خیلی مقتصدانه به كار رفته است؟
تمرین: سكانسی از ۲۰۰۱: یك ادیسة فضایی (1968): «تولید هوش شبهانسانی» (دقایق 8 تا 13) را تماشا كنید. سپس صدای مونیتور را خاموش کنید و این سكانس را پنج یا شش بار دیگر و هر بار با یك نوع موسیقی متفاوت كه خودتان انتخاب كرده باشید، تماشا كنید. كدام یك از انواع مختلف موسیقی كه روی این سكانس شنیدهاید، بیشترین تأثیر را داشتهاند؟ آیا نوع موسیقی انتخابی شما توانسته معنا و یا اهمیت موسیقی اصلی فیلم را كه كوبریك انتخاب كرده، تحت تأثیر قرار داده و یا تغییر بدهد؟
فیلمهایی برای مطالعة بیشتر
آواز در باران (1952)، دكتر استرنجلاو (1964)، بانی و كلاید (1967)، یك مرد و یك زن (1966)، دكتر ژیواگو (1965)، 2001: یك ادیسة فضایی (1968)، قصه عشق (1970)، پدرخوانده (1972) پاپیون (1973) مكالمه (1974)، نشویل (1975) ارابههای آتش (1981)، دیوار (1982)آمادئوس (1984)، 1492: فتح بهشت (1992)پیانو (1993) آپولو 13 (1995)، رقصنده در تاریكی (2000)، تو ای برادر كجایی؟ (2000)، شیكاگو (2002) میلیونر زاغهنشین (2008)، تلقین (2010)، شبكه اجتماعی (2010)
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: