هر سال با نزدیک شدن سال جدید میلادی و تعطیلات کریسمس در اروپا و آمریکا فیلمهایی مرتبط با این مناسبت یا مستقیم با موضوع کریسمس و فرا رسیدن سال نو روی پرده سینماها میروند تا سالنهای سینما نیز حال و هوای عید و جشن را پیدا کنند. فیلمهای معروفی مثل چه زندگی شگفتانگیزی (فرانک کاپرا)، تنها در خانه (کریس کلمبوس)، معجزه در خیابان سیوچهارم (جرج سیتون)، همسر کشیش (هنری کاستر)، الف (جان فارو)، بابانوئل (جان پاسکوین)، قطار سریعالسیر قطبی (رابرت زمکیس)، کابوس پیش از کریسمس (هنری سلیک)، فیالواقع عشق (ریچارد کرتیس)، گرملینها (جو دانته)، تعطیلات (نانسی مِیِرز)، جان سخت (جان مکتیرنان)، هواپیماها، قطارها و اتومبیلها (جان هیوز) و دهها فیلم دیگر همگی متعلق به این دستهاند. قصه این فیلمها فارغ از ژانرشان مرتبط با سال نو و تعطیلات کریسمس است و هدف از ساخته شدنشان فراهم کردن اوقاتی خوش برای تماشاگر از طریق داستانی جذاب، خوشایند، امیدبخش، دلگرمکننده و هیجانانگیز است. بدین ترتیب تماشاگری که در تعطیلات سال نو به سینما میرود با خاطرهای متفاوت و خوشتر از ایامی دیگر سالن سینما را به قصد خانه ترک میکند.
متأسفانه سهم ما در سینمای کشورمان از این نوع فیلم هیچ است. هر سال با نزدیک شدن تعطیلات سال نو، فیلمهایی در اینجا روی پرده میروند که از نظر موضوعی هیچ ارتباطی با عید نوروز ندارند و در بهترین حالت فیلمهایی کمدی هستند که ژانرشان مناسب این ایام تشخیص داده شده است. در سالهای اخیر با فرا رسیدن نوروز فیلمهای کمدی بهترین و مناسبترین گزینهها بودهاند و در کنار فیلمهای بیربط روی پرده رفتهاند. درحالیکه در دنیا کمدیها تنها یکی از گزینهها هستند و ژانرهایی چون عشقی، کمدی رمانتیک، اکشن، ماجراجویانه و غیره نیز با موضوع کریسمس تولید و اکران میشوند. در اصل ژانر فیلمها اهمیتی ندارد، مهم درونمایهی آنهاست که همان عید و کریسمس است. اکران نوروزی ایران به دلیل ساخته نشدن فیلمهایی مرتبط، کشکولی است از فیلمهایی که هیچ ربطی با این مناسبت ندارند. جالب اینکه چنین اتفاقی در کشوری میافتد که مقامات و تصمیمگیرندگانش به سینمای مناسبتی اعتقاد دارند، اما مهمترین و سینماییترین مناسبت را که در تمام کشورهای جهان رعایت میشود و محترم میشمارند، بهراحتی نادیده میگیرند. امیدوارم روزی ما نیز در سینمای کشورمان صاحب فیلمهای نوروزی شویم.