گرچه قطع بودن اینترنت و ارتباطات مجازی در هفته گذشته بسیاری از مناسبات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی از جمله سینما رفتن و فیلم دیدن را دچار اختلال و انسداد کرده و ضرر و زیان مالی فراوانی به همراه داشته اما گاهی فقدان یک پدیده، ارزش و اعتبار آن پدیده و ظرفیت و کارکردهای آن را بیشتر نمایان میکند. در واقع گاهی روش سلبی بهتر از روش ایجابی میتواند به اثبات یک واقعیت کمک کند. این به معنای ارزیابی مثبت یا طرفداری از قطع اینترنت نیست، بلکه برعکس از طریق فقدان اینترنت میخواهد ضرورت و کارکردهای آن را برجستهتر و بر کارآمدی آن تاکید کند. با قطع شدن اینترنت در سطح کشور، خسارتهای مالی سنگینی به ویژه برای کسانی که کسبوکارشان به اینترنت گره خورده است به وجود آمد و سینما هم از این وضعیت دور نبود. طبق آمارهایی که از وضعیت گیشهها در خبرگزاریها منتشر شده، در هفته گذشته از ۱۸ الی ۲۳ آبان، ۵۴۵ هزار نفر در کشور و ۲۵۹ هزار نفر در تهران به سینماها رفته بودند و از ۲۴ الی ۳۰ آبان (همزمان با قطعی اینترنت) ۳۰۰ هزار نفر در کل کشور و ۱۴۵ هزار نفر در تهران به سینماها رفته بودند. همچنین ازسوی دیگر، فروش فیلمهای در حال اکران از ۱۸ الی ۲۳ آبان حدود ۶ میلیارد تومان بوده و این میزان در تهران ۳ میلیارد و ۴۲۴ میلیون تومان شده بود، اما در زمانی که اینترنت قطع بود کل فروش به ۳ میلیارد و ۱۴۴ میلیون تومان در سراسر کشور و یک میلیارد و ۸۹۸ میلیون تومان در تهران رسیده است. بدیهی است ناامنی عمومی در جامعه و التهاب اجتماعی برساخته آن، هم شرایط سینما رفتن را سخت می کند هم انگیزهاش را. اما عدم امکان تبلیغات و اطلاع رسانی درباره فیلمها و محدود و مسدود شدن بلیت فروشی اینترنتی هم به عنوان یک عامل موثر در کاهش مخاطبان سینما تاثیر مستقیم داشته است. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، ظرفیت بالایی در بازارگرمی سینمایی داشته و به مثابه یک مولتی مدیا از همه امکانات متنی، صوتی و تصویری که در اختیار دارد میتواند در جهت ترویج و تبلغ فیلمها استفاده کند. امکاناتی که کمتر رسانه دیگری با این کارکرد چند بعدی، واجد آن است. قطع اینترنت صرفا قطع یک شبکه مجازی نیست بلکه مسدود کردن شبکهای از روابط و مبادلات اجتماعی است که در بستر واقعیت خود را نشان داده و باعث نارسایی و ناهمخوانی میشود. اکنون با مسدود کردن اینترنت در هفتهای که گذشت ثابت شد که فضای مجازی، نام مناسبی برای شبکههای اجتماعی نیست و آنها بهشدت فضای واقعی و مناسبات آن را شکل داده و تحث تاثیر قرار میدهند. اکنون بخشی از واقعیت سینما و رخدادهای سینمایی در شبکههای اجتماعی رخ میدهد و بدون آن، چرخه رسانهای سینما و گردش آزاد و سیال اطلاعات سینمایی مخدوش شده و عقیم میشود. مساله فقط بلیت فروشی یا تبلیغ فیلمهای روی پرده در فضای مجازی نیست، بخش عمده فعالیت رسانههای سینمایی و تولید اخبار و اطلاعات مرتبط با آن در شبکههای اجتماعی رخ میدهد. سینما فقط فیلمهای در حال اکران نیست، بخش عمدهای از واقعیت سینمایی در جامعه ما، سیاستگذاریها و تصمیمسازیهایی است که در نهادهای سینمایی صورت میگیرد و بدون اینترنت امکان گردش و پردازش رسانهای ندارد. از سوی دیگر بخشی از فعالیتهای سینمایی که به شدت وابسته به حضور اینترنت است برگزاری نشستهای نقد و بررسی یا نمایش فیلمهاست که در هفته گذشته همه آنها لغو شدند. در واقع جریان اطلاع رسانی بدون وجود اینترنت به شدت دچار اخلال و نارسایی شده و تجمع و گردهمایی سینمایی بدون آن غیر ممکن یا دستکم بسیار دشوار است. مهمتر اینکه رسانههای سینمایی اعم از خبرگزاریها و سرویسهای سینمایی آن، سایتهای تخصصی سینما، پایگاههای خبری و کانالهای اطلاع رسانی سینمایی در شبکههای اجتماعی، به مثابه شاهرگهای هستند که خون به کالبد سینما ریخته و مسدود بودن اینترنت، موجب نوعی خونمردگی میشود. ازسوی دیگر بخشی از ویترین سینما به فعالیتهای سینماگران در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی وابسته است که خود منبع تولید خبر در سینما هستند. در واقع با مسدود بودن اینترنت و بالطبع قطع بودن اینستاگرام به عنوان پرکاربردترین اپلیکیشن مجازی در جامعه امروز، انگار سینما دچار یک سکته رسانهای شده و از فعالیت طبیعی خود بازمانده است.
با توجه به اینترنتی شدن سازوکارهای فروش بلیت و جذب مخاطب در سینمای ما، بیشترین گروه سینمایی که از قطع اینترنت متضرر شدهاند سینماداران بودند. آمار سامانه فروش سازمان سینمایی نشان میدهد که میزان تماشاگران و فروش فیلمها به شکل قابل توجهی افت داشته به طوری که مخاطبان فیلم مطرب از 30 هزار نفر در هفته قبل به 11 هزار نفر در روزهای ابتدای این هفته رسیدند و سمفونی نهم هم از هزار نفر در روزهای شنبه و یکشنبه هفته قبل به 300 نفر در این هفته رسید.
گرچه افت مخاطبان سینما در هفته گذشته را صرفا نمیتوان به قطعی اینترنت نسبت داد و فضای امنیتی حاکم بر کشور و شرایط ویژهای که ناآرامیها به وجود آورد هم شرایط اجتماعی هم شرایط روحی و روانی سینما رفتن را با محدودیتها و موانع جدی روبهرو کرد. به این معنا که اگر اینترنت هم وصل بود فضای اجتماعی و حس ناامنی موجود در کاهش مخاطب سینما تاثیر میگذاشت. با این حال قطعی اینترنت، سامانه فروش و خرید بلیت را بهشدت دچار اختلال کرد و این نشان میدهد که امروز با مخاطبان مدرن و دیجیتالی در سینما مواجه هستیم که از شیوههای سنتی خرید بلیت کمتر استفاده کرده و غالبا از طریق اینترنت خرید کرده و به سینما میروند. در واقع ما امروز با سینمای اینترنتی و مخاطبان اینترنتی به عنوان یک واقعیت جدید در سینمای خودمان مواجه هستیم که تا قبل از قطع شدن اینترنت شاید چندان به واقعیت توجه نداشتیم. اما قطعی یک هفتهای اینترنت میزان وابستگی سینمای ما را به اینترنت در بخشهای مختلف چه در بخش فروش و توزیع و چه در بخش خبری و رسانهای به خوبی نشان داد و این میتواند بهانهای باشد تا سینماگران و سیاستگذاران سینما درباره این نسبت و ملزومات آن بیشتر بیاندیشند و به سامانه اینترنتی سینمای ایران سروسامان بدهند. واقعیت این است که سینما فارغ از سویههای هنری و تجاری و صنعتیاش، خود به مثابه یک رسانه شناخته میشود که مثل هر پدیده مدرن دیگری درجامعه امروز نیازمند و وابسته به اینترنت و کارکردهای آن است. به عبارت دیگر، سینما بدون «پیوست رسانهای» آن نمیتواند به حیات حرفهای خود ادامه بدهد و این حیات امروزه به شدت به فضای مجازی و اینترنتی وابسته است. قطع بودن اینترنت در هفته گذشته نشان داد که سینما بدون اینترنت، یک رسانه ناقص است!
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: