یکی از مهمترین عناصری که همواره در آسیبشناسی سینمای ایران و ریشهیابی بحران مخاطب مورد اشاره و تأکید بوده ضعف فیلمنامهنویسی است. همیشه سخن این است که سینمای ایران از ضعف فیلمنامهنویسی ضربه میخورد و آن فیلمهایی موفق شدند که در درجه اول از فیلمنامه خوب و درخشانی برخوردار بودند.
اگرچه فیلمنامهنویسان ما گاهی نسبت به این مسأله انتقاداتی داشتهاند و از اینکه همه کاسهوکوزهها سر فیلمنامه شکسته میشود گلهمندند، اما برخی نیز مشکل سینمای ایران را در جاهای دیگری از جمله تهیهکننده و کارگردان میدادند. واقعیت این است که چه همه مشکل را فیلمنامه بدانیم چه ندانیم نمیتوانیم منکر نقش اساسی و حیاتی فیلمنامه به عنوان عنصر بنیادین درام و نمایش و سینما شویم. از این رو به جای اینکه دائم انگشت اتهام به سمت یکدیگر بگیریم بهتر است برای رشد و ارتقا و غنیتر شدن فیلمنامهها و اساساً ایدهپردازیهای سینمایی، کار عملی انجام دهیم؛ و به جای دور هم جمع شدن و همایش و نشست گذاشتن بر سر اینکه چرا سینمای ما دچار افول شده است به راهحلها بیندیشیم که فقط در حرف زدن و آسیبشناسی خلاصه نمیشود بلکه اقدام اصلاحی یا آگاهیبخش در جهت ارتقا و تقویت آن چیزهایی است که به عنوان ضعف میشناسیم و برمیشماریم.
خوشبختانه به همت بنیاد سینمایی فارابی اولین دوره «استارتاپ ویکند» یا کارگاههای ایدهپردازی در حوزه سینما برگزار شد. برگزاری این کارگاهها در واقع نوعی وامگیری از استارتاپهای حوزههای مختلف فناوری است که به رشد و توسعه خلاقیت و نوآوری در ارتباط با تکنولوژی کمک میکند و به کارآفرینی میانجامند. حالا برای اولین بار در سینمای ایران، یک تیم استارتاپی جوان و مستقل، متشکل از هنرمندان عرصه سینما و جوانانِ متخصص در زمینه رویدادهای نوین از دانشگاه شریف و تهران، به شکل خودجوش اقدام به طراحی رویدادی کردهاند که در آن موضوعاتی همچون کارآفرینی، آموزش و تجربه در محیط حرفهای، توانمندسازی فیلمنامهنویسان و افزایش مهارتهای حرفهای و روزآمد، مورد توجه قرار گرفتهاند. در این رویداد سینمایی، ایدههای کوتاه و خلاقانه شرکتگنندگان، به شکل کار گروهی با همراهی و راهنمایی نویسندگانِ برجسته کشور در مقام مربی و منتور به طرحهایی حرفهای برای ساخت فیلمهای سینمایی بدل شد و در انتها به شتابدهندگانی چون تهیهکنندگان، کارگردانان و مسئولان سینمایی ارائه شد.
وجود و تداوم استارتاپ ویکند در حوزه هنر و سینما میتواند چند کارکرد مهم داشته باشد. اولاً شناسایی و تجمیع و حمایت از استعدادهای جوان و خلاقی که صاحب ایدههای تازه و بکرند و کسی و جایی نیست که از این ایدهها استفاده کند و آن را به دیده و نتیجه برساند. در واقع با استقرار مکان و امکانی برای دریافت و ثبت ایدهها اولین گام در بهرهوری از این ظرفیت و پتانسیل پراکنده و پنهانی است که مانع از هرز رفتن آنها میشود. دوم اینکه صاحبان ایده در مراودات و مواجهه مستقیم و رودرویی با هم میتوانند به خلق ایدههای جمعی دست بزنند و در یک همافزایی هدفمند ایدههای بزرگی را خلق کنند و پرورش دهند. سوم اینکه ایدههای ناب و بکری که در این مرکز و کانون میآید میتواند توسط افراد باتجربه و پیشکسوت تبدیل به یک الگوی عملی و در نهایت ساخت و تولید یک اثر شود و در واقع ایدهها پرورش بیابند و در نطفه خفه نشوند. حتی خود ایدهپردازی میتواند به عنوان یک شغل و حرفه در سینما به رسمیت شناخته شود و همه اصناف و حرفههای سینمایی از برکات آن بهره ببرند.
امروزه در حوزه بازاریابی و کارآفرینی برخی به همین کار مشغولاند و ایده میفروشند. آنها در واقع به جای بازاریابی به خلق بازار جدید و مدلهای مختلفش میپردازند و آن را به صاحبان ثروت یا شرکتهای سرمایهگذار میفروشند. همین مکانیسم میتواند در حوزه سینما تجربه شود تا صاحبان ایدههای ناب، صاحب شغل و درآمد هم باشند. اتفاقاً «استارتاپ ویکند» با ماهیت و هویت سینما که رؤیاپردازی است انطباق و همسویی بیشتری دارد.
یکی دیگر از کارکردهای این الگو میتواند نزدیک کردن سینمای ایران به استانداردهای جهانی باشد و وضعیت سینمای ما را در سطح بینالمللی بهبود ببخشد. استارتاپ ویکندها غالباً رویکردی پراگماتیسمی و عملگرا دارند و روی مشکلات موجود و گلوگاههایی که راه ارتقا کیفی و مطلوب یک محصول را بستهاند، کار میکنند و برای برونرفت از آن راهکار عملی ارائه میدهند.
یکی از نکات مهمی که باید در ارتباط با این ایده مورد توجه قرار بگیرد استمرار آن است به طوری که سالانه شاهد برگزاری چند استارتاپ ویکند در حوزه سینما باشیم و دوم تمرکززدایی از آن تا این کارگاهها نهفقط در تهران که در سایر شهرهای کشور نیز برگزار و تبدیل به «جنبش ایدهپردازی» شود. در واقع این استارتاپها باید بهتدریج به یک جریان سینمایی بدل شوند و جریانسازی کنند. تداوم و تقویت این اقدامات قطعاً میتواند منجر به خلق و شناسایی و شکوفایی ایدههای خوب و نابی در حوزه سینما شود که اگر سالی دوسهتا از ایدهها به تولید فیلم برسند میتواند به جهش سینمای ایران در عرصه فیلمسازی کمک کند.
متأسفانه اکثر امکانات سینمایی از جمله آموزشگاههای سینمایی و استادهای خوب در تهران متمرکزند و با وجود علاقه و استعدادهای زیادی که در شهرستانها وجود دارد آنها نمیتوانند قابلیتهای خود را در حوزه فیلمنامهنویسی یا فیلمسازی پرورش دهند اما برگزاری ادواری کارگاههای ایدهپردازی در شهرهای مختلف یا دستکم در مراکز استانها میتواند به شناسایی و جمعآوری ایدههای گوناگون و متنوعی منجر شود که هر کدام میتواند جرقهای باشد برای درخشیدن و ستاره شدن. خوشبختانه در اولین دوره «رویداد خلق ایده» اساتید و صاحبنظران خوبی در حوزه سینما حضور داشتند که قطعاً حضورشان در شهرستانها میتواند یک اتفاق بزرگ باشد.
این رویداد پس از یک سال کار مطالعاتی، مشاوره از اساتید مختلف و نیز بررسی چالشهای موجود در سینما، و با اخذ تأیید و حمایت از مراکزی همچون معاونت توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی، پردیس سینماگالری ملت، بنیاد سینمایی فارابی و ستاد توسعه فناوریهای نرم و هویتساز معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، و به دبیری مصطفی نظریزاده، و با حضور اساتیدی همچون علیاکبر قاضینظام، فرهاد توحیدی، کامبوزیا پرتوی، مهدی سجادهچی، عبدالرضا منجزی، عباس رافعی، مهراب قاسمخانی، سروش صحت و شهرام مکری اجرا شد. باید قدر این برنامه را دانست که پس از دوندگیها و تلاشهای یکساله به ثمر نشست و میتواند نقطه عطفی در جهت ارتقای کیفی سینمای ایران و استانداردسازی آن باشد.
اما یک موضوع را نباید فراموش کرد. یکی از کارکردهای مهم برگزاری کارگاههای ایدهپردازی (که آن را در آخر این مطلب میآورم تا تأکیدی بر اهمیتش باشد) گام مهم و عملی در برقراری عدالت سینمایی است؛ به این معنا که بستری فراهم میکند تا آنها که صاحب ایده و فاقد سرمایه و حامیاند شناسایی شوند و بتوانند نقش تأثیرگذاری در رشد و توسعه سینمای ایران داشته باشند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: