نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای ایران » چشم‌انداز1392/04/04


فلاش‌بک 458 و 459

پیام‌های خوانندگان و پاسخ به چند پرسش

 

شماره‌ی ‌‌‌457

پروانه زرین از تهران: چه‌قدر مطالب و عکس‌های دکتر کاوسی دل‌چسب بود. با این که معمولاً دل خوشی از آقای طالبی‌نژاد ندارم اما «جشنواره‌ی ‌‌‌کوچک من» هم جالب بود!
احسان نور از تهران: آقای جلالی‌فخر در نوشته‌اش درباره‌ی ‌‌‌دکتر کاوسی از یک طرف می‌نویسند ایشان از پایه‌گذاران نقد فیلم در ایران بودند. ولی از طرف دیگر می‌نویسند نوشته‌های ایشان نقد فیلم نیست. در ضمن جز دکتر کاوسی، مرحوم هوشنگ طاهری هم در همان زمان نقد منفی درباره‌ی ‌‌‌قیصر نوشت. نام آن دو فیلم دیگر که همراه قیصر سرآغاز موج نوی سینمای ایران بودند چیست؟
* مصطفی جلالی فخر: ایشان از پایهگذاران و آغازگران نگاه جدی به فیلم بودند، اما در مقیاس آن زمان و بر مبنای گذشته. در طول سالهای بعد، نقد فیلم صاحب مبانی و استدلال و زوایای نگاه متعددی شد که در نوشتههای دکتر کاوسی نبود. نمونهاش ایرادهایی بود که به فیلمهای حاتمی میگرفتند یا از سارای مهرجویی به دلیل عدم رعایت قوانین چک و سفته انتقاد کردند. آن دو فیلم دیگر منتسب به موج نو سینمای ایران هم گاو و آرامش در حضور دیگران بودند.
منصوره روشنایی
از گرگان: مطالبی که به مناسبت درگذشت دکتر کاوسی نوشته شده بود عالی بودند. با این نوشته‌ها ماهنامه‌ی ‌‌‌«فیلم» دینش را به مرحوم کاوسی ادا کرد.
محمد حبیبی از منجیل: مجموعه‌ی ‌‌‌مطالب پروپیمان و زیبای‌تان در رثای زنده‌یاد دکتر کاوسی خیلی به دلم نشست. ای‌کاش با چاپ کتاب چاپلین به ترجمه‌ی ‌‌‌استاد روح او را شاد کنید و ما را خوشحال.

 

شماره‌ی ‌‌‌458

اردشیر سماوات از تهران: روی جلد شماره‌ی ‌‌‌458 بینهایت زیباست.
اکبر تهرانی: در شماره‌ی ‌‌‌458 در قسمت کهن الگوهای سینمای ایران عکسی از فردین و ایرج قادری چاپ شده در کوچه مردها. اما عکس مربوط به میعادگاه خشم است.
* حق با شماست. چند خواننده‌ی ‌‌‌دیگرمان هم این را تذکر داده بودند  که نشانه‌ی ‌‌‌دقت و تیزبینی آنهاست. سپاسگزاریم و پوزش میخواهیم.
محمدجعفر شیرین
از همدان: با انتشار شماره‌ی ‌‌‌458 یک روی جلد زیبا و جذاب به روی جلدهای برتر ماهنامه‌ی ‌‌‌«فیلم» اضافه شد.
نیکنام حسینی از بروجرد: اختصاص یک شماره به موسیقی فیلم‌ها از شروع سینما کار سنجیده و به‌موقعی بود. اگر بتوانید به هر صنف از سینما قسمتی اختصاص دهید و مانند این شماره آن را به چالش بکشید خیلی عالی‌ست. البته یک انتقاد هم به این شماره می‌رود و آن مصاحبه‌های تقریباً غیرتخصصی‌اند. مصاحبه‌ها بیش‌تر به درد مجلات زرد می‌خورد تا مجله‌ی ‌‌‌با سابقه «فیلم».
* دوست عزیز، موضوع این پرونده آواز و ترانه در فیلمهاست و نه موسیقی فیلم که بحث مفصلتری است و سالها پیش پروندهای در این زمینه منتشر کردهایم. در مورد پیشنهادتان هم فکر میکنیم اما در چند مورد  پرونده داشتهایم؛ مثل کارگردانی، بازیگری (چند بار)، فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس و... متوجه نشدیم چرا آن مصاحبهها را «زرد» توصیف کردهاید.
ج. م.
از تهران: پرونده‌ی ‌‌‌ترانه‌ها خلسه‌ای بود در این روزگار  پرتنش
 و چه رویایی است دلشدگان. من که باور ندارم آن همه خاطره مرد.
الف. قربانی از اصفهان: عکس زیبای حامد بهداد روی جلد خیلی عالی‌ست، هرچند ارتباطش را با موضوع ترانه و موسیقی نفهمیدم. گاهی اوقات بی‌ربطی هم غنیمت است. نظرات خانم فولادوند را هم خیلی دوست داشتم. هم بازیگر خیلی خوبی هست و هم ترانه‌سرایی بی‌نظیر.
مهدی اسکندری از کرمان: این شماره متأسفانه غلط‌های املایی خیلی بیش‌تر از آن‌چه که گاهی در مجله می‌بینم داشت. لطفاً بیش‌تر دقت کنید.
* هومن داودی: سپاس از توجه شما دوست عزیز. البته حتماً منظورتان غلطهای چاپی است نه املایی. با ذکر مصداقهای این اشتباهها به کمتر شدنشان در آینده کمک خواهید کرد. متأسفانه به این شکل کلی، امکان یافتن و برطرف کردن نقطهضعفها برایمان فراهم نمیشود. اگر به شکل موردی به این اشتباهها اشاره کنید، کمک بزرگی به ما خواهید کرد.
محمدامین طاهری از مشهد: پرونده‌ی ‌‌‌«فیلم کالت» جذاب و خوب بود.
حسین عبدالهی از آبادان: بی‌نهایت از مطالب این شماره لذت بردم و آموختم، به‌ویژه پرونده‌ی ‌‌‌«فیلم کالت» که صمیمانه از شهزاد رحمتی بابت این پرونده زیبا و آموختنی سپاسگزارم. جلد این شماره چندان به دلم ننشست. با این که از علاقه‌مندان حامد بهدادم، ولی به‌نظرم این عکس ویژگی شاخصی برای روی جلد رفتن، به‌خصوص جلد یک ویژه‌نامه را نداشت. چرا که هیچ سنخیت و ارتباطی بین مطالب و پرونده‌ها با این عکس وجود نداشت.
* دوست عزیز، این «بیارتباطی» سالها یک روال در مورد عکسهای روی جلد بود اما در یکیدو سال اخیر که سعی کردهایم ارتباط را برقرار کنیم، چنین توقعی هم ایجاد شده است. به هر حال حق با شماست.
اسماعیل شهبازی از اهواز: مطلب تورج زاهدی درمورد ترانه در سینما خوب و کامل بود. هرچه در مطلب اول این پرونده خدایار قاقانی در کمال تعجب از موج موسیقی فیلم در دهه‌ی ‌‌‌1350 و بزرگواری مانند فرهاد مهراد گذشت، آقای زاهدی به‌خوبی این نقیصه را برطرف کرد. اما برای من که مانند ایشان بختیاری و دل‌بسته‌ی ‌‌‌اصالت‌های قومی خویش هستم، بخش بسیار دل‌نشین مطلب، اشاره به موسیقی متن شیر سنگی بود. پیش از این در مستند یک فیلم، یک تجربه گوشه‌هایی از فرایند خلق موسیقی این فیلم را از زبان او شنیده بودم. اما حتی سخن مکرر هم اگر از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. اشاره‌اش درمورد مادرشان (دایه، که می‌تواند دایه‌ی ‌‌‌همه‌ی ‌‌‌ما باشد) بسیار ستودنی و به‌جا بود. چه بسیارند کسانی که آواهای محلی و بومی قدیمی را در سینه دارند و با این گنجینه‌ی ‌‌‌ملی به دیار باقی سفر می‌کنند. تا آن‌جا که مطلعم، جایگاه شیر سنگی بر مزار بزرگ‌مردان بختیاری است، اما دایه به‌راستی سزاوار این نماد زیبا بود. از آن‌جا که پدرم اهل هفتکل و همشهری جناب زاهدی هستند، سلام ایشان را به این آهنگ‌ساز و محقق عزیز می‌رسانم و برای ایشان آرزوی بهروزی دارم.
محمود اکبری از قزوین: این شماره هم به لحاظ ساختار محتوایی و هم اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری یک شماره‌ی ‌‌‌فوق‌العاده بود. به‌خصوص تصویر روی جلد با آن پس‌زمینه و کنش بیرونی چهره‌ی ‌‌‌هنرپیشگانش، جزء منحصربه‌فردترین و سینمایی‌ترین روی جلد سال‌های اخیر مجله بود.
اسماعیل جنتی از شاهرود: با توجه به ارجاعات منتقدان محترم در پرونده‌ی ‌‌‌ترانه در فیلم معلوم می‌شود اساتید، فیلمفارسی‌باز حرفه‌ای هستند.
رسول سپهوند از اهواز:  عکس روی جلد این شماره آن‌قدر زیبا بود که وقتی چشمم به آن افتاد به کنه‌ی ‌‌‌فلسفه‌ی ‌‌‌سینما پی بردم. احسنت بر این همه خلاقیت و نبوغ.
منصوره روشنایی از گرگان: جلد شماره ویژه بهار هم فوق العاده زیبا وبا کیفیت بود.
زهره نیکنام از شهرری:  مطلب بی‌خبر از پرده جالب بود و نقصی دیگر از سینمای ما را نشان داد. «خشت و آینه» هم در این شماره جلب‌توجه کرد، خصوصاً یادداشت آقای پوریا. ولی عکس روی جلد اصلاً خوب نبود.
احسان نور از تهران: تمام نکاتی که آقای عشقی در یادداشتش در این شماره نوشته، پیش از این در بخش «سینمای خانگی» نوشته بود.
محمدرضا خدابخشی از زرین‌شهر: پرونده‌ی ‌‌‌ترانه درسینما عالی بود، هرچند اشتباهاتی هم داشت (تأیید اشتباه مرحوم گله توسط خانم قاضی‌زاده مبنی بر نوشتن ترانه‌ی ‌‌‌»دست‌های تو» بر اساس داستان فیلم دشنه در حالی که سرفراز در کتاب «از ریشه تا همیشه» می‌گوید این ترانه را بعد از مرگ پدرش به یاد او سروده. ضمناً ملودی از شماعی‌زاده است. آقای طوسی ترانه‌سرای همیشه غایب را جنتی‌عطایی ذکر کرده‌اند در حالی که قنبری صاحب این ترانه است) و کمبودهایی نیز داشت (بررسی نقش کلیدی ترانه‌سرا در موسیقی متن‌هایی که اورتور ترانه‌ها بود، اشاره به ترجیع‌بند ترانه‌های کوچه‌بازاری و کاباره‌ای که اغلب یک مثل قدیمی بود، مصاحبه با حامی و مانی رهنما که ماندگارترین ترانه‌های بعد از انقلاب را خوانده اند).
تقی پاک‌قلب از تبریز: در پرونده‌ی ‌‌‌آواز در فیلم، جالب است که در کل صفحه‌هایش نامی از محمدرضا علیقلی برده نشده. چه‌طور آواز فیلم‌هایی مثل پناهنده و... نادیده گرفته شده‌اند؟ واقعاً بی انصافی‌ست.
* سمیه قاضیزاده: دوستان عزیز، ممنون از تذکرهای اغلب درستتان. اما واقعاً چه نیازی به بررسی ترانههای به قول شما کوچهبازاری و کابارهای؟ ما سعی کردیم با توجه به محدودیتها به بخش جدی موضوع بپردازیم. آقای علیقلی از بهترین آهنگسازان سینمای ایران است اما در زمینه‌ی ‌‌‌آواز و ترانه، قرار بود افراد پرکار در این زمینه و کسانی که بیشتر مورد توجه بودهاند بررسی شوند و نه همه‌ی ‌‌‌کسانی که در این زمینه فعالیتهای گاهوبیگاه داشتهاند.
مرتضی صالحی از فشم: ممنون از این شماره، خیلی به دلم نشست. در اوضاع نه چندان خوب سینما اگر مجله‌ی ‌‌‌«فیلم» نبود چه‌کار می‌کردیم؟
الف. قربانی از اصفهان: 1. پیمان معادی یک‌جا می‌گوید فیلم حتی اگر برای روشنفکرها ساخته می‌شود باید پرفروش باشد و جای دیگر می‌گوید اگر می‌خواستم از بازیگر ناشناخته استفاده کنم ممکن بود کم بفروشد. در عوض فیلم دلم را می‌ساختم و این یعنی تناقض. 2. ای‌کاش آقای بیضایی زودتر برگردند. درست است که ما هیچ‌وقت ایشان را نمی‌بینیم اما همین که می‌شنویم ایران نیستند دل‌مان تنگ می‌شود. 3. کاملاً با خانم برومند موافقم که تلویزیون مال ماست.
مرتضی میناوند از تهران: نقد آرمین ابراهیمی بر استاد بسیار عالی بود. البته هنوز هم با این فیلم ارتباط برقرار نمی‌کنم, ولی نقد جالبی بود.
پروین قلی‌زاده از شیراز: علی‌رغم کمبودهایی در پرونده‌ی ‌‌‌آواز و ترانه در سینمای ایران مثل نبودن حسن کچل، این شماره یکی از پربارترین و آموزنده‌ترین شماره‌های مجله بود. ضمناً به سینمای مستند کم می‌پردازید. خواهش میکنم لااقل یک صفحه ثابت رابه این سینمای مظلوم اختصاص بدهید.
* بخش «خشت خام» و «نقد فیلم» مستند خاص همین کار است اما هر شماره نمیتوانیم آنها را چاپ کنیم.

 

شماره‌ی ‌‌‌459

مهدی اسلام‌پناه از کرمان: در بخش «بیست سال پیش در همین ماه» و چند نکته: ۱. عکس صفحه‌ی ‌‌‌۱۰۸ سریال سربداران است، نه بوعلی سینا. لابد چون عکس امین تارخ است و تارخ نیز در هر دو سریال حضور داشته، این اشتباه پیش آمده. اشتباهی که از مجله‌ی ‌‌‌«فیلم» بعید است. ۲. در همین صفحه اشاره شده است که کارگردانی بوعلی سینا و فیلم‌نامه‌ی ‌‌‌سربداران کارهای ارزنده‌ی ‌‌‌کیهان رهگذار برای تلویزیون بودند. در حالی که سی‌وچند سال پیش نویسندگان و منتقدان مجله‌ی ‌‌‌«فیلم» طور دیگری فکر می‌کردند. این را از نحوه‌ی ‌‌‌برخورد مجله با این دو سریال در آن سال‌ها کاملاً می‌شد حس کرد. «فیلمی»‌ها با آن نحوه‌ی ‌‌‌برخورد بلایی بر سر این دو سریال آوردند که در تاریخ به یادگار خواهد ماند. بلایی که سال‌ها بعد بر سر سریال مختارنامه نیز آوردند. اما به قول معروف «تاریخ همیشه بهترین قاضی است». ۳. در این صفحه هم‌چنین اشاره شده است به ارزشمندی فیلم خاکستر سبز. حال توجه بسیار کم‌رنگ مجله به این فیلم را در آن سال‌ها مقایسه کنید با به‌طور مثال توجه بیش از حد مجله در این سال‌ها به فیلم‌های اصغر فرهادی (که در جای خود آثار ارزش‌مندی هستند).
* ما به بازنگری اعتقاد داریم و از این بابت آیا مستحق سرزنشیم؟
روزبه ب.
از تهران: از جسارت شما با دیدن عکس روی جلد هم‌تراز جسارت آقای طالبی‌نژاد در «جشنواره‌ی ‌‌‌کوچک من» لذت بردم.
محمدامین طاهری از مشهد: ممنونم از ماهنامه‌ی ‌‌‌«فیلم» برای پرداختن به اثر بزرگ پل توماس اندرسون یعنی استاد. هرچند کمی با تأخیر بود. اما مجله‌های دیگر به‌کل این فیلم را تحویل نگرفتند.
عباس دلوچی از کرج: با توجه به سوءاستفاده‌های اخیر تعدادی برای حمله به همه‌ی ‌‌‌انتخاب‌های سال‌های گذشته در اسکار، مطلب ملک‌منصور اقصی بسیار به‌جا، کامل و مستدل بود.
نیکنام حسینی از بروجرد: مطلب پوریا ذوالفقاری راجع به سعدی افشار و بررسی موشکافانه‌ی ‌‌‌کمبود تماشاگر در سینما خیلی کامل و خواندنی بود و خیلی دقیق علل دیده نشدن فیلم‌ها را بیان کردند. ولی ای‌کاش گوش شنوا و چشم بینا باشد که... آقای بهزاد عشقی! نقد جالبی راجع به شهاب حسینی و حوض نقاشی ننوشته‌اید، چرا که شهاب حسینی به نظر من و خیلی از منتقدان حضور قابل‌قبولی در این فیلم داشت. البته در قسمت‌هایی ضعیف بود، نه در همه‌جا! و دلیل کاندید نشدنش هم خودتان می‌دانید که آن چیزی که نوشته‌اید نیست و بدانید حوض نقاشی یک غنیمت است در این اوضاع ناخوش.
نوید عرفان از تبریز: مطلب آقای پوریا در مورد روابط زن و مرد در سینمای ایران عالی بود.
ایزدی از مشهد: این شماره خوب بود، ولی چرا به بتمن نمی‌پردازید؟
محمد‌علی پارچینی از اردبیل: پرونده‌ی ‌‌‌استاد فوق‌العاده بود، مخصوصاً نقد آقای کاظمی عالی بود.
مهروز شماعی‌فر از همدان: خداییش اگر یکی از ما خوانندگان مجله مطلب «داوری‌های مشکوک» ملک منصور اقصی را نوشته بودیم حاضر بودید آن را چاپ کنید؟ خب این که خیلی بدیهی‌ست که هنر امری نسبی است و با مثلاً ریاضی و فیزیک که اموری قطعی هستند تفاوت دارد.
مینا ابراهیمی از تهران: مطلب امیر پوریا درمورد تصویرهایی از رابطه‌ی ‌‌‌زن و مرد در سینمای پس از انقلاب عالی بود.

احسان حاجی‌مشهدی از گرگان: نقد شاهین شجری کهن بر ملکه نمونه‌ی ‌‌‌کامل یک نقد بی‌عیب و نقص است که می‌شود آن را بارها خواند.
شیرین عقیلی از مشهد: کاش می‌شد درمورد ملکه کم‌تر می‌نوشتید. 13صفحه درمورد یک فیلم خیلی زیاد بود. می‌شد نیمی از این مطالب را روی سایت بگذارید و مصاحبه با حسین پاکدل را به جایش چاپ کنید. به هرحال باز هم مثل همیشه قابل‌اعتمادترین مرجع هستید برای پی بردن به مسایل روز سینما.
بهنوش نصرتی از شیراز: جناب عشقی در نقدش بر برف روی کاج‌ها بزرگ‌ترین معضل سینمای ایران را خیلی ساده ولی عمیق بیان کرد؛ تقلید از کارگردانان موفق (چه در مضمون چه در ساختار، به خیال تکرار موفقیت آن‌ها). با این که به نظرم صابر ابر انتخاب خوبی در مقابل مهناز افشار نبود ولی معتقدم این نقش کمک کرده تا ابر از تکرار کلیشه‌ی ‌‌‌پسر مات و مبهوت و سرخورده و گریم تکراری (موهای زرد!) رها شود.
سیدایمان سیدی از درگز: طرح جلد این شماره انتخاب زیبایی بود. معلوم نیست مهناز افشار دارد به ما نگاه می‌کند یا ما او را! تردیدی در نگاهش است شایدم در نگاه ما.
مصطفی نیک‌روان از بافت: مگر فیلم اول اصغر فرهادی بزرگ بود که نیما عباس پور توقع داشته فیلم اول معادی بزرگ باشد؟ درضمن جلد این شماره عالی بود.
محسن الف. از بهشهر: نمی‌دانم چرا نقد و تحلیل های نوشته‌شده بر فیلم‌های مستند از خود مستندها بهترند. نمونه‌ی ‌‌‌اخیرش هم سلینجر خوانی... ایرج کریمی است و «تماشاگر» خوانی من.
طاهره نعمتی از کردستان: نقد آقای پوریا با عنوان «چهار ساختار و یک اجتماع» مانند سونامی تکانم داد.
آیلین آزادیان از مشهد: «جشنواره‌ی ‌‌‌کوچک من» واقعاً خوب است، ممنون از آقای طالبی‌نژاد. هرچه فکر کردم معنای پاراگراف دوم مطلب آقای آرش کریمی را نفهمیدم! روی جلد هم با این که عکس تکراری و دیده شده‌ای دارد اما گل‌های زرد و نارنجی‌اش واقعاً زیباست!

 

پیام‌های دیگر

مینا ابراهیمی از تهران: آیا آسمان محبوب اکران نخواهد شد؟
مجتبی پرنیان از کازرون: «جشنواره‌ی ‌‌‌کوچک من» احمد طالبی‌نژاد خیلی خوب است. کاش ایشان به‌صورت جدی در مجله نقد هم می‌نوشتند.
مصطفی طلائی از پاکدشت: هنوز منتظریم که در بخش «نمای درشت» از زندگی پای بنویسید.
* شماره‌ی ‌‌‌460 را حتماً دیدید.
سیدرسول عباسپور از آبادان: امسال چهلمین سالگرد اولین همکاری مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو است. چه خوب می‌شود که مطالبی درباره‌ی ‌‌‌همکاری این دو اسطوره‌ی ‌‌‌سینمایی تدارک ببینید. نه به‌خاطر این که چهل عدد قشنگی‌ست، به این دلیل که جای خالی دنیرو در شماره‌های چند سال اخیر «فیلم» بدجوری توی ذوق می‌زند.
امیرحسین اکبرزاده از آمل: ماهنامه‌ی ‌‌‌«فیلم» از دی‌ماه دیگر به آمل نمی‌آید. لطفاً پیگیری کنید.
* از طریق شرکت «نشر گستر» که توزیع مجله فیلم در شهرستان‌ها را انجام می دهد پیگیر خواهیم شد. از تمامی خوانندگان عزیز در تمام شهرهای ایران هم می‌خواهیم از طریق همین سامانه ما را در جریان کیفیت توزیع مجله در شهرشان قرار دهند.
امید ربانی‌فر از تهران: ممنون بابت مطالب سایت مجله به ویژه خاطره‌ی ‌‌‌دکتر کاوسی و پذیرایی از بیلی وایلدر.
محمدرضا نیک‌منش از اهواز: خوشحالم که آقای طالبی‌نژاد مانند گذشته با مجله همکاری می‌کند. اما افسوس که جای خالی «سایه‌ی ‌‌‌خیال» و امیرقادری به‌شدت به چشم می‌خورد. خواهش می‌کنم دوباره این بخش را با امیر قادری ادامه دهید.
محمدرضا میرزایی از قم: خیلی وقت است هیچ پرونده‌ای درباره‌ی ‌‌‌فیلمی ایرانی نداشته‌اید. واقعاً در این مدت هیچ فیلمی درخور پرونده اکران نشده؟ به نظرم برف روی کاج‌ها لایق یک پرونده بود.
* بخشی از مطالب این فیلم از جمله گفت‌وگو با مهناز افشار به شماره گذشته نرسید و بخشی هم در سایت منتشر شد.
اسفند ترابی از بهشهر: به نظرم از شماره‌ی ‌‌‌۴۵۶ به بعد، ماهنامه مطالب پروپیمان‌تری دارد و نیز طراوت بیش‌تری در نقدها به چشم می‌آید. به امید ادامه‌ی ‌‌‌این روند.
محمدامین طاهری از مشهد: لطفاً درباره‌ی ‌‌‌تجربه‌های مهران مدیری در شبکه‌ی ‌‌‌نمایش خانگی با او گفت‌وگو کنید.
سیما فرخپور: مدتی‌ است مجله در بروجرد به‌سختی پیدا می‌شود.
محمد مژده از پرند و محمد آمنا از کاشان: چرا از هوشنگ راستی دیگر خبری نیست؟
* از این شماره بار دیگر به میدان برگشته است! ضمناً این را هم در نظر داشته باشید که هر نویسنده‌ای ممکن است در شماره‌هایی به دلایل شخصی نتواند  بنویسد. مرخصی هم لازم است!
فرهاد پروین از اهواز: بخش «سینمای جهان» با حضور شهزاد رحمتی دارد عالی می‌شود. این بخش در این مدت عملاً می‌کوشد دوقطبی غیرواقعی سینمای تجاری/ سینمای هنری را به چالش بکشد.
حجت پورطالبیان از مشهد: پیشنهادی دارم، تا شماره‌ی ‌‌‌٥٠٠ فرصت کافی برای پرداختن به آن- که فکر کنم در تاریخ نشریات لااقل ایران، بی‌سابقه است - داشته باشید. شماره‌ای مختص خوانندگان، تمام مطالب از خوانندگان باشد و شما فقط انتخاب‌کننده باشید. به این پیشنهاد فکر کنید، لطفا!
 یوسف دانشمندپور از تبریز: مطلب شهزاد رحمتی درباره‌ی ‌‌‌نیهیلیسم در سینما عالی بود.

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: