امروز صبح طی مراسمی در فرهنگسرای ارسباران پوسترهای جشنواره، سیمرغ و تیزر جشنواره رونمایی شد. پوستر اصلی جشنواره را بیژن جناب طراحی کرده و پوسترهای بخشهای دیگر جشنواره (سودای سیمرغ، نگاه نو، سینمای حقیقت، جام جهاننما، سینمای سعادت، سینمای چین، سینمای لهستان، چهار بزرگداشت، آرای مردمی، تجلی ارادهی ملی و...) کار گروه طراحان «کانون خط سوم هنر» است که در این دومین نشست خبری جشنواره با حضور دبیر جشنواره و نمایندگان رسانهها رونمایی شد. آنچه میخوانید یادداشتی بر پوستر اصلی جشنواره است.
نگاهی به پوستر جشنواره، کار بیژن جناب
سیمرغِ شتابان
پوستر جشنوارهی فیلم فجر و رویدادهایی از این دست، دغدغهی همیشگیِ آنهایی بوده که یا صاحبان فن و هنرِ طراحی گرافیک و یا دستاندرکاران و علاقهمندان جدی سینما و هنرهای وابسته به آن بوده اند و جشنوارهی فیلم فجر متأسفانه در مسیر پرفرازونشیبِ خود از تولد تا سیویکمین سال قدکشیدنش، خاطرهی چندان خوشی از پوسترهایش به یاد ندارد و جز چند دورهی انگشتشمار، پوستری در حد و اندازهی یک رخداد بینالمللی سینمایی در آرشیو آن نیست. به عنوان طراح گرافیکی که سینما دلمشغولی جدیاش بوده و تا کنون بیش از پنجاه پوستر برای فیلمهای سینمای ایران عمدتاً در عرصهی بین المللی و پوسترهای پنج دوره بازار بینالمللی فیلم فجر را طراحی کردهام، این دغدغه را هر سال در همین روزها عمیقاً در خود احساس میکنم: «امسال پوسترهای جشنوارهی فجر چهگونه خواهد بود...؟»
بیژن جناب را از سال های دور و به واسطهی آثارشان و همیشه به عنوان یک طراح گرافیکِ باسلیقه و صاحبِ آثاری با اجراهای تر و تمیز و شیک در گرافیک تبلیغاتی و تجاری ایران می شناسم و جز چند نمونهای که به یاد دارم و دوتای آنها پوسترهایی برای مولانا و جشنوارهی موسیقی فجر بودند، کمتر پوسترهایی از گرافیکِ فرهنگی و مناسبتهایی همچون جشنوارهی فیلم فجر از ایشان دیدهام. اجراهای خوب و درجهیک در طراحی گرافیک در کنار یک ایده درست و پخته به اتفاقاتی ماندگار و شاخص منتج خواهند شد ولی متأسفانه با توقع و دقتی در اجرا که از بیژن جناب سراغ داشتم، پوستر اصلی جشنوارهی سیویکم به پوستری شاخص بدل نشده و از ایدهای که میتوانست این پوستر را به سوی فضا و جانمایهی اساسی و ضروری سینما یعنی «خیال» سوق دهد، دور شده است. نوری که در یک سالن تاریک و بزرگ از یک منبـــع نور و از یک روزنهی جادویی یعنی آپاراتخانه تابیده، مفهومیست بسیار جذاب برای چنین پوستری، و انتخاب رنگ و فضا همین را نیز تداعی میکند ولی استفاده از موتیفی که ظاهراً قرار است در کنار القای پرسپکتیو و ریتم، بیانگر عبور از دههی سوم و قدم گذاشتن به چهارمین دهه نیز باشد، متأسفانه با اجرای شتابزده خوب از کار در نیامده و انتخاب مناسبی به نظر نمیرسد و همچنان همان خاطرهی خوش پلکانِ پوستر مولانای طراح را باید در یاد نگاه داریم.
شخصاً بسیار دوست داشتم سیمرغِ جشنواره که در کنارِ عنوان اصلی پوستر لیآوت شده صاحبِ یک سایهی بلند در جایی که سیمرغ دوم آرمیده میبود تا هم توضیح منطقیِ منبع نور، سیمرغ و سایهی آن القا و هم از یکی دیگر از عناصرِ سینما یعنی «سایه» استفاده میشد. در مقامِ یک طراح گرافیک ِ خوشنویس معتقدم که یکی از ارکان اصلیِ هر پوستر انتخاب درست تایپفِیس مناسب و محل استقرارِ آن در بهترین جای آن است و ای کاش استاد عزیز در انتخاب فونتِ فارسی در این اثر وسواسِ بیشتری به خرج میدادند، چرا که در اغلبِ آثار ایشان انتخابهای درستی را برای فونتهای انگلیسی و غیرفارسی سراغ دارم . صمیمانه برای آن همکارِ گرامی آرزوی بهترینها را در مسیر تداوم حرفهایاش دارم.