اه یاد شده مورد بررسی قرار بگیرد و بعد از ساخته شدن فیلم، نسخهی آماده شدهاش را ارائه کنند. هر فیلمی که بدون طی کردن این مراحل ساخته و پخش میشد، کمپانی سازندهاش موظف بود ۲۵۰ هزار دلار جریمه بپردازد. تقریباً تا سه دهه چنین دستگاهی مسئول کنترل موارد اخلاقی در فیلمهای سینمایی بود. در واقع یک چنین دستگاهی حافظ ارزشهای اخلاقی طبقهی متوسط آمریکایی بود. آنهایی که مرامنامهی چنین دستگاهی را تهیه کرده بودند، معتقد بودند اگر انرژی خلاقهی یک فیلم سینمایی به درستی هدایت شود (از طریق دنبالهروی از قواعدی که این دستگاه ارائه کرده بود) یک فیلم میتواند به اثری فرارسانهای بدل شود وحقیقت، عدالت و شیوهی زندگی آمریکایی را به ظهور برساند.
یکی از واضحترین اثرات وجود چنین دستگاهی به فیلم در بارانداز (۱۹۵۴) باز میگردد که اگر فشار این دستگاه برروی الیا کازان کارگردان این فیلم برای تغییر پایانبندی آن وجود نداشت، چه بسا با اثری کاملاً متفاوت روبهرو میبودیم.Ġاین دستگاه با قدرت آهنیناش سینمای آمریکا را تحت کنترل داشت. البته به تدریج قدرت این دستگاه سانسور مثلاً با فیلمی مانند ماه آبی است (۱۹۵۳) است تقلیل پیدا کرد و تغییرات در فیلمها با انعطافپذیری بیشتری انجام شدند. در دههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شماری از آثار قدرتمند اروپایی در شهرهای بزرگ آمریکا به نمایش درآمدند و تأثیر فراوانی بر مخاطبان گذاشتند. آثاری مانند مهر هفتم (۱۹۵۷)، زندگی شیرین (۱۹۶۰) و هیروشیما عشق من (۱۹۵ӹ) باعث شد تا دستگاه سانسور با ملایمت با آنها برخورد کند. به تدریج فیلمهای آمریکایی نیز با ملایمت بیشتری روبهرو شدند. چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد (۱۹۶۶) با وجود خشونت در زبان و درونمایه مورد تأیید واقع شد و̠کمپانی برادران وارنر پذیرفت فیلم را برای تماشاگران بالاتر از ۱۸ سال به نمایش درآورد. پگی رابرتسن دستیار شخصی هیچکاک درباره حضور نمایندهی سانسور هنگام تماشای روانی (1960) میگوید که او و هیچکاک تقریباً به آن فرد قبولاندند ީه صحنهی قتل در حمام هیچ مشکلی ندارد. جوزپه تورناتوره در سینما پارادیزو (۱۹۸۸) که حکایت دلبستگی به سینماست، بخشی را به شیوهی سنتی سانسور در سینماهای ایتالیا اختصاص داده که نمایندهای از کلیسا با به صدا درآوردن زنگ اعՄام میکرد که این یا آن صحنه باید کوتاه شود. در سینمای کشورهای دیگر نیز به فراخور سانسور آثار سینمایی وجود داشته است. در شوروی سابق فیلم کمیسر (۱۹۶۸) تا سالها نتوانست مجوز نمایش بگیرد و سرانجام در ۱۹۸۸ در این کشور نمایش داܯه شد. فیلمسازانی مانند تارکوفسکی همواره با ادارهی سانسور در شوروی مشکل داشت و آثارش با ممیزیهایی روبهرو میشد که همین باعث شد او از آن کشور مهاجرت کند. در دوران آلمان نازی،گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر حتی پا را فراتر گذاشته بود و در یک ملاقات از فریتز لانگ درخواست میکند فیلمی بر اساس سلایق هیتلر بسازد که این باعث شد تا لانگ بی آنکه فرصت کند پولهایش را از بانک خارج کند، شبانه به پاریس بگریزد.
کانال تلگرام ماهناхه سینمایی فیلم: