مرور کارنامه و عملکرد چند چهرهی سینمایی برتر سال 1396 را با یک زوج کارگردان/ بازیگر یعنی فریدون جیرانی و مهناز افشار پی میگیریم که تا امروز سه بار همکاری کردهاند و البته که این اتفاق کاملاً به نفع بازیگر محبوب سینمای ایران تمام شده است و چگونگیاش را میتوانید در ادامه بخوانید. جیرانی و افشار که سومین همکاریشان در جدیدترین اثر کارنامه آنها با عنوان آشفتگی رقم خورده است، دو تن از دیگر سینماگرانی هستند که در زمره موفقترین هنرمندان سینمای ایران در دهههای اخیر قرار میگیرند.
در ادامه دوباره اشاره میکنیم که با اغلب چهرههای این مجموعه مطالب، گفتوگوهای کوتاهی شده است و ترکیب شنیدهها و دیدهها و تحلیل نویسندگان مورد استفاده قرار گرفته تا مجموعه مطالبی مختصر و مفید درباره سینماگرانی آماده شود که سعی میکنند نهفقط به نقطهی اوج برسند بلکه در تداوم خط پروازشان بکوشند و خود را بهروز نگه دارند و با توجه به تحلیل و نقد کارشناسان و منتقدان، ضعفهای خود را برطرف کنند. متنهای پیش رو را محسن جعفریراد، پوریا ذوالفقاری و دامون قنبرزاده نوشتهاند.
مهناز افشار
پرشور و پرحاشیه
سال 96 برای مهناز افشار سال پرماجرایی بود؛ از بازیاش در سریال پرمخاطب عاشقانه گرفته تا حضور پرشورش در فعالیتهای اجتماعی مثل حمایت از کودکان کار که در مجموع حضور او را به عنوان یکی از مهمترین چهرههای سال، قابل ارزیابی میکند.
او سال 95 حضور موفقی در نهنگ عنبر2 داشت که تبدیل به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد و در سال 96 کارش را با سریال عاشقانه آغاز کرد که در شبکهی نمایش خانگی پخش شد. او که تجربهی ناموفقی در اولین سریالش یعنی عشق تعطیل نیست (بیژن بیرنگ) داشت میخواست با عاشقانه آن شکست را جبران کند که همین طور هم شد. بازی او در نقش گیسو بهخوبی دیده شد، چرا که توانسته بود لحظات عاطفی بازیاش را بهخوبی ترسیم کند و در پرداخت نقشی که دیگران از هویت اصلیاش بیاطلاعاند، بهدرستی به تعلیق روایت کمک میکرد؛ هرچند اصلاحاتی که روی حجاب او و بازیگران زن، به کار تحمیل شد کمی از جذابیتهای بازیها و سریال کم کرد، اما در نهایت سریال قابل قبول بود.
در جشنواره فجر دارکوب را داشت که هرچند بازی قابل قبولی ارائه کرده بود ولی انتظار منتقدان را برآورده نکرد. اما داوران او را نامزد سیمرغ کردند که در نهایت به همبازیاش در این فیلم یعنی سارا بهرامی باخت. افشار غیر از دارکوب، در کمدی تهران-لسآنجلس برای اولین بار با پرویز پرستویی همبازی شد و با بازی در آشفتگی دوباره با فریدون جیرانی همکاری کرد که بدون شک بازیاش در اولین همکاری یعنی سالاد فصل کارنامهاش را به قبل و بعد تقسیم میکند و در جلب توجه منتقدان و جشنوارهها تأثیرگذار بوده است و باید دید همکاری دوباره میتواند دستاورد مهمی برای افشار داشته باشد یا نه. ضمن اینکه فیلم شاهکش را هم داشت که در جشنواره فجر پذیرفته نشد. اما در میان کارهای امسالش بدون شک پرحاشیهترین کار به سریال گلشیفته مربوط میشود که در شبکهی نمایش خانگی از اولین هفتهی اسفند پخش شد تا جزو معدود بازیگرانی باشد که در یک سال، در دو سریال شبکهی نمایش خانگی ایفاگر نقش محوری است. گلشیفته هم از همان ابتدا حواشی زیادی برای او داشت. ابتدا افشار ادعا کرد به خاطر حمایتش از دخترانی که عکس بیحجابشان را به نشانهی اعتراض به حجاب اجباری، پخش کرده بودند، او را ممنوعالتصویر کردهاند که در واقعیت چنین چیزی دیده نشد. سپس ماجرای دستمزد یک میلیاردیاش تیتر رسانهها شد که نسبت به آن واکنش نشان داد: «مهریه اعلام میکنید بدون سند، دستمزد اعلام میکنید بدون سند، شیر خشک اعلام میکنید بدون سند، خدا را شکر به جایی رسیدهایم که مردمی که میخواهند واقعیت را بدانند، بدون سند و مدرک هیچ حرفی را قبول نمیکنند. بازی و کاری که میکنید خستهام نمیکند و من را برای احقاق حق و ایستادن در سرزمینم برای گفتن حرفهایم مصممتر میکند.»
البته برخی رسانهها با اغراق و شتابزدگی با موضوع برخورد کردند وگرنه در چند سال اخیر بارها دستمزدهای مشابه و بیشتر را شاهد بودهایم که نهتنها تکذیب نشده که تأیید هم شده است؛ از جمله دستمزد یک میلیاردی محمدرضا گلزار در عاشقانه یا دستمزد شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در شهرزاد که طبق شنیدهها بیش از یک میلیارد بوده است. به نظر میرسد اعتراضهای تندوتیز و انتقادهای پردامنهاش باعث شد که برخی قصد حاشیهسازی برای او داشته باشند تا بهنوعی تاوان سخنان بیپروایش را پس بدهد. البته غیر از این حاشیههای فرامتنی، افشار بازی در فیلمهای پرحاشیه را هم تجربه کرده است؛ از جمله ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا و صد سال به این سالها که به دلیل رد شدن از خط قرمز (البته به زعم متولیان وزارت ارشاد) توقیف شدهاند و اکرانش در هالهای از ابهام است.
افشار در اواسط سال در نمایش موزیکال الیور توییست نقش نانسی را بازی کرد که پرهزینهترین تئاتر چند سال اخیر لقب گرفت - بهخصوص به خاطر دکور و طراحی صحنهی باشکوه و عظیم و تعداد زیاد بازیگران مطرحش از جمله نوید محمدزاده، آتیلا پسیانی، هوتن شکیبا و... - که جزو پرفروشترین تئاترهای سال هم قرار گرفت تا افشار مثل سینما و شبکهی نمایش خانگی در تئاتر هم کار پرفروش داشته باشد.
این سالها، سالهای برداشت و دروی افشار از بذرهایی است که در سینمای ایران کاشته است. افشار در مدت 22 سالی که به عنوان بازیگر حضور دارد، در بیش از پنجاه فیلم و سریال بازی کرده و کارنامه و حضور پرفرازونشیبی داشته است؛ چه در بازیگری که هم تمشک زرین برای شور عشق دریافت کرده و هم سیمرغ بلورین برای سعادتآباد و چه غیر از بازیگری که همواره در کانون حاشیههای سیاسی و اجتماعی بوده است. شاید اگر کمی از غلظت واکنشهایش کم کند و در انتخاب کارهایش گزیده کار کند و تمرکز اصلیاش را بر بازی و حرفهاش بگذارد، بتوان توقعِ برداشت پرمحصول و پررونق را از او داشت.
فریدون جیرانی
جسور و تجربهگرا
فریدون جیرانی به عنوان یکی از کارشناسان و مورخان سینمای ایران همواره در رسانهها حضور داشته است؛ چه با برنامهسازی برای تلویزیون و شبکههای اینترنتی و چه با ساخت فیلم و سریال که در سال 96 یکی از بهترین سالهای کارنامهاش را سپری کرد. او از ابتدای سال با برنامهی اینترنتی سیوپنج چالشیترین مصاحبهها را با سینماگران ترتیب داد؛ بهخصوص مصاحبه با نوید محمدزاده، پرویز پرستویی و مهناز افشار که جزو برگهای برنده او هستند و نشان از تسلط او چه بر تاریخ سینما و جزییاتش و چه هنگام مصاحبه با بازیگرانی کممصاحبه مثل محمدزاده دارد که به شکل عجیبی تنها مصاحبهی تصویری او تا کنون همین برنامهی سیوپنج است که به خاطر اعتبار کمنظیر و نقش سازندهای که در اغلب تولیدات سینمای ایران دارد، حاضر شد در برنامه شرکت کند و یک مصاحبهی پرتیتر را انجام بدهد.
اواسط سال با اکران خفگی کمالطلبی جیرانی یک بار دیگر برجسته شد. در شرایطی که اغلب همنسلانش یا درجا میزنند یا بیکارند او با سلیقهای بهروز، با احترام کافی به شعور و زیباییشناسی مخاطب، فیلمی ساخت که چه در ساختار، بهخصوص فیلمبرداری، چه در بازیها و چه در فیلمنامه یکی از شاخصترینهای سال به حساب میآید.
او درباره شیوهی کارش در خفگی میگوید: «مهمترین ویژگی فیلمسازی من شاید همین باشد که در تعامل کامل با گروه فیلمسازی هستم. اما نکتهی بسیار تعیینکننده این بود که از اول میدانستم با چه لحنی قرار است فیلم بسازم. در واقع قبلش در خوابزدهها لحنم را گم کردم ولی خفگی را از اول میدانستم چه لحن و فضایی دارد. بنابراین به بچهها گفتم که این شکل مد نظرم است و آنها شروع کردند به پیشنهاد دادن در راستای نقشهای که گفته بودم؛ مثلاً وقتی به سلامی گفتم که یک فیلمبرداری تکرنگ میخواهم، پیشنهاد داد که چرا سیاهوسفید و به شکل اسکوپ نگیریم؟ برای من سینما اسکوپ خاطرات بسیار زیادی را زنده میکرد؛ از جمله تماشای فیلمهای روسی. پس بهشدت استقبال کردم که با فضاسازی فیلم نیز همخوانی داشت؛ یا طراح صحنه پیشنهاد داد که بگذار برای پلانها دکور بسازم. کمتر در سینمای ایران غیر از فیلمهای تاریخی سراغ دکورسازی میروند اما قبول کردم و خانه و بیمارستان و... را ساخت. وقتی دکور ساخته شد، پیرو آن طراح لباس پیشنهاد داد که طبق این دکور، باید لباسها جور دیگری طراحی شوند. بنابراین همهی پیشنهادها در خدمت یک هدف بود.»
یکی از غافلگیریهای خفگی بازی تازهی الناز شاکردوست بود که کاملاً از پرسونای شکلگرفتهاش نزد مخاطب دور شد و با راهنماییهای جیرانی استعدادهایش مجال بروز پیدا کردند. جیرانی همواره در فیلمهایش سعی میکند از کار بازیگران آشناییزدایی کند؛ از لیلا حاتمی در آب و آتش تا خسرو شکیبایی و مهناز افشار در سالاد فصل و حالا با شاکردوست و محمدزاده در خفگی. او درباره تمهیداتش برای هدایت شاکردوست میگوید: «به شاکردوست گفتیم بههیچوجه زیبا نیستی و باید یک چهرهی چروکیده و زشت از تو ارائه کنیم و کاملاً پذیرفت. این پذیرفتن باعث شد با هم به این تعامل برسیم که قرار نیست بازی کند. به شاکردوست گفتم نمیخواهم هیچ حسی در صورت تو باشد و همه چیز بر مبنای نگاه و سکوت شکل میگیرد؛ مثلاً در رسوایی1 بازی بهشدت نمایشی و اغراقشدهای داشت که گفتم کاملاً آن نوع بازی را حذف کند و همه چیز در درون او رخ بدهد و در بیرون نباید هیچ حس و حالتی را منتقل کند.»
جیرانی در شبهای جشنواره، برنامهی سیوپنج را این بار با نقد و بررسی فیلمهای جشنواره و با یک منتقد ثابت (شاهین شجریکهن) اجرا کرد که یکی از بهترین برنامههای تحلیلی بود. بعد از جشنواره بلافاصله پانزدهمین فیلمش را کلید زد که از همان مرحلهی انتخاب بازیگران، کنجکاویبرانگیز شد. ابتدا قرار بود نوید محمدزاده و حامد بهداد با او همکاری کنند که در نهایت بهرام رادان جایشان را گرفت تا برای اولین بار با جیرانی همکاری کند و باید دید مهارت خاص جیرانی بر بهرام رادان هم اثر خواهد گذاشت یا نه. آشفتگی بیشتر در سکوت خبری ساخته شده که جیرانی توضیحاتی کوتاه درباره آن داده است: «آشفتگی یک فیلم رئالیستی و اجتماعی نیست، بلکه فیلمی است درباره عشق و جنایت...» نکتهی کنجکاویبرانگیز دیگر درباره آشفتگی همکاری اکثر عوامل پشت دوربین خفگی و در رأس آنها مسعود سلامی (مدیر فیلمبرداری) در این فیلم است که باید دید میتوانند موفقیت خفگی را تکرار کنند یا نه.