
درگذشت مسعود مهرابی، مدیر مسئول و صاحبامتیاز ماهنامهی «فیلم»، و یکی از اثرگذارترین چهرههای فرهنگی چهل سال اخیر، برای بسیاری از اهل فرهنگ و هنر شوک بزرگی بود. اکنون که قریب به دو هفته از انتشار این خبر تلخ میگذرد، هنوز برای خیلی از ما که همکار نزدیک او بودیم باور کردنش سخت است که مجلهی «فیلم» بدون حضور مسعود مهرابی به مسیرش ادامه دهد و شمارههای جدید را بدون نظارت و راهنمایی دقیق او، که در تکتک مراحل کار از جان مایه میگذاشت، منتشر کنیم. در این سالها عادت کرده بودیم که در تمام موقعیتهای حرفهای، هرجا که دربارهی عکسی یا واژهی یا خبر و یادداشتی ابهام و پرسشی ایجاد میشد، و هر بار که تردید داشتیم درست کدام است و غلط کدام، یکراست به سراغ مهرابی برویم و از دانش و تجربهی بیپایانش کمک بگیریم. و در همهی موارد هم مهرابی به نفع مجله موضع میگرفت و رأی و نظرش حفظ منفع خوانندگان بود؛ حتی اگر انعطافی کوچک و قابلاغماض (در تناسب با استانداردهای زمانه) بس سودآور جلوه میکرد. از نظر او مهمترین مسئولیت همهی ما، حفظ اعتبار مجله و توجه به خواسته و سلیقهی خوانندگان بود، و برای رسیدن به این نقطه، بسیار پیش میآمد که از منافع شخصی یا آسودگی و آرامشش چشمپوشی کند.
سایت «فیلم» و سایر منتشرات این مجموعه، از کتاب سال سینمای ایران تا صفحههای مجازی و کانال و غیره نیز با همین رویکرد و با رعایت استانداردهای کیفی مشابهی اداره میشد و تا همین چند روز پیش که مسعود مهرابی از میان ما رفت، با وجود برخی مشکلات جسمی و ناسازی دستش که مانع کارش میشد، روی کلمه به کلمهی مطالب سایت نظارت مستقیم داشت و با کوششی کمنظیر، مصالح تصویری و متنهای مربوط به سایت و کانال را (به موازات مطالب مجله و پروندههای ویژه و کتاب سال) شخصاً ویرایش و آمادهی انتشار میکرد. در واقع همهی مطالب تولیدشده، پس از آنکه از فیلتر نگاه سردبیر میگذشت و با نظر عباس یاری و هوشنگ گلمکانی جمعآوری و تنظیم میشد و ویرایش دقیق «گلمکانیوار» روی آنها انجام میشد، تازه باید از نگاه سختگیر و کمالطلب مسعود مهرابی عبور میکرد و فقط بهترینها اجازهی انتشار مییافتند. در مورر مطالب سایت، کار مهرابی گستردهتر و وقتگیرتر بود و گاه حتی نمونهخوانی و ویرایش املایی مطالب را هم خودش انجام میداد که کار عقب نماند. ضمن اینکه بر خلاف بسیاری از مدیران ارشد فرهنگی، که بالانشیناند و در پروژههای جاری مجموعه دخالت مستقیم ندارند، مهرابی جزو مدیرانی بود که شخصاً با نویسندگان و همکاران در تماس بود، ایده میداد، دربارهی رویکرد و استراتژی نویسنده با او بحث و گفتوگو میکرد، و با راهنماییهایش سطح کیفی مطالب را بالا میبرد. طبعاً چهار دهه کار سنگین مطبوعاتی و انتشار کتابهای سینمایی پرمایه و معتبری مثل تاریخ سینمای ایران و صد سال پوستر و اعلان فیلم، برای هر جسم و جانی فرساینده است و مهرابی نیز هرگز میانهای با کوتاه آمدن و آسانگیری نداشت که قدری به خودش استراحت بدهد. او دربارهی کیفیت هرگز مرافقه و معامله نمیکرد، و از استانداردهایش کوتاه نمیآمد. تا آخرین روز و شاید آخرین ساعت...
در ماههای آخر که بهاجبار از خانه بر کارها نظارت میکرد، شاهد بودیم که روزی چند ساعت با تلفن و ایمیل و نرمافزارهای ارتباطی، با دبیرها و طراحان مجله در ارتباط بود و ضمناً پسرش، پویا مهرابی، که خود روزنامهنگار است و تجربهی کار در مطبوعات را دارد، به نمایندگی از پدر در دفتر مجله حاضر بود و کارها را پی میگرفت. در آرشیو، مطالب چند روز آیندهی سایت را آماده کرده بود و حتی عکسها هم با شرح و تاریخ انتشارشان در پوشهی مخصوصی منتظر زمان مقتضی بودند، اما درگذشت او چنان شوک مهیبی بود که چندین روز طول کشید تا ما همکارانش بتوانیم خودمان را جمعوجور کنیم و به ادامهی مسیر بیندیشیم.
کشتی «فیلم» به راهش ادامه میدهد، اما کشتیبان، که تمام عمر و جوانی و توان و تحملش را در مبارزهای طولانی با طوفانهای این دریای پرآشوب خرج کرده بود، عرشه را ترک کرده و ما محکومیم به تحمل این جای خالی بزرگ... اما از همین امروز، با وفاداری کامل به ارزشها و آموزههای حرفهای و اخلاقی مسعود مهرابی، با مطالب جدید و موضوعهای روز، چراغ سایت را روشن میکنیم؛ به همراهی و همدلی همهی خوانندگان باوفا و خوشذوق «فیلم» نیازمندیم و امیدواریم در ادامهی این مسیر، روسفید باشیم.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: