سینمای جهان » گفت‌وگو1394/02/07


دست‌کم گرفته شده‌ایم

گفت‌وگو با کریستف زانوسی

ترجمه‌ی کیکاووس زیاری

 

کریستف زانوسی فیلم‌ساز کهنه‌کار لهستانی در گفت‌وگو با جفری مکناب در «اسکرین اینترنشنال» در باره سانسور در لهستان، فیلم تازه‌اش و چشم‌انداز سینمای کلاسیک لهستان در انگلستان صحبت کرده است. این فیلم‌ساز در کنار کسانی چون آندری وایدا، کریشتف کیشلوفسکی و آگنی‌یژکا هولاند، از چهره‌های اصلی سینمای لهستان پس از جنگ به حساب می‌آید. در برنامه نمایش فیلم‌های مرمت‌شده‌ی کلاسیک لهستان در انگلستان فیلم‌های استتار و تنویر (Illumination) این کارگردان هم به نمایش درآمد. زانوسی در این برنامه شرکت کرد و به ایراد سخنرانی پرداخت. او با حضور در این برنامه از تلاش‌های مارتین اسکورسیزی در رابطه با مرمت فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینما حمایت کرد. این برنامه با عنوان «مارتین اسکورسیزی- شاهکارهای سینمای لهستان» برگزار شد و فیلم‌هایی از فیلم‌سازان کلاسیک لهستان هم‌چون وایدا و کیشلوفسکی را به نمایش گذاشت. زانوسی 75ساله هنوز هم فعال است و به فیلم‌سازی ادامه می‌دهد. فیلم تازه او به نام جسم خارجی که سال قبل به عنوان کارگردان جلوی دوربین برد، نیز در این برنامه‌ی چشم‌انداز سینمای لهستان به نمایش درآمد. در عین حال، فیلم‌نامه‌ی کار تازه هولاند به نام شمارش بازی هم با همکاری او نوشته شده است. زانوسی به عنوان تهیه‌کننده نیز با این همکار قدیمی خود همکاری خواهد داشت. او درباره فیلم هولاند می‌گوید: «داستان درباره یک بانوی بسیار پیر است که مبارزه‌ای بی‌امان با شکارچیان را سامان می‌دهد. البته این داستان به‌شدت استعاره‌ای است.» زانوسی در زمینه‌ی تدریس هم بی‌کار نیست. وی مدیر استودیوی فیلم لهستان است و در آن‌جا در کنار تدریس، سخنرانی‌هایی هم درباره سینمای کشورش و جهان می‌کند. زانوسی امسال مهمان جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم فجر است و قرار بوده برای علاقه‌مندان سینما، چند کلاس فیلم‌سازی برپا کند.
نظرتان درباره فیلم‌هایی که اسکورسیزی برای نمایش در این برنامه‌ی چشم‌انداز انتخاب کرده چیست؟ این فیلم‌ها نمایندگان خوبی به عنوان بهترین‌های سینمای لهستان هستند؟
در موقعیتی قرار ندارم که درباره فیلم‌های انتخاب‌شده قضاوت کنم، زیرا خودم هم بخشی از آن هستم. اما فکر می‌کنم اسکورسیزی در رابطه با فیلم‌هایی که در آن دوران ساخته شده‌اند، آن‌هایی را انتخاب کرده که مقداری با تماشاگران امروزی و معاصر ارتباط و نزدیکی برقرار می‌کنند. شاید به اعتقاد ما لهستانی‌ها بعضی فیلم‌ها از قلم افتاده‌اند. اما فکر نمی‌کنم طرح این پرسش درست باشد که چرا این یا آن فیلم در این فهرست هست یا نیست. فکر می‌کنم مارتین در رابطه با قضاوت برای انتخاب فیلم‌ها ماهر و لایق است و بهتر می‌داند که طبع و ذائقه‌ی تماشاچی غربی چه‌جور فیلمی را بیش‌تر و بهتر می‌پسندد. او شم خوبی نسبت به این مسأله داشت.
اسکورسیزی می‌گوید نوع تدریس مدرسه‌ی فیلم نیویورک، الهام گرفته از مدرسه‌ی فیلم لودز لهستان بود. چه چیزی لودز را این قدر ویژه و خاص می‌کرد؟
بزرگ‌ترین راز لودز این بود که ما موفق‌ترین فیلم‌سازان را به عنوان معلمان خود داشتیم. آن‌ها استادان راهنمای ما بودند. در تمام تنویر (illumination)دنیا و در اکثر موارد، کسانی که تدریس می‌کنند جزو کسانی هستند که هیچ‌وقت در حرفه و شغل خود موفق نبوده‌اند. نوعی طعنه و تلخی پنهان پشت این موضوع قرار دارد. به دلایل اقتصادی و از آن‌جا که میزان دستمزدها بسیار پایین بود و به فیلم‌سازان موفق پول زیادی داده نمی‌شد، تدریس در مدارس سینمایی یک جور اجبار و ضرورت بود.
چه مشکلاتی با اداره‌ی سانسور در دوران حکومت کمونیستی داشتید؟
فیلم استتار من توسط اداره‌ی سانسور واقعاً معیوب و خراب نشد و نمی‌خواهم درباره‌اش اغراق کنم. اما فیلم با کات‌های زیادی روبه‌رو شد. فیلم تنویر هم همین طور بود. اداره‌ی سانسور دخالت زیادی در آن کرد. تمامی جنبه‌های اجتماعی و حرکات مدنی شخصیت اصلی فیلم حذف شد. شخصیت اصلی فیلم آدمی بی‌کار بود، که نمایانگر این موضوع بود که او از دانشگاه اخراج شده بود. صحنه‌ای در فیلم وجود دارد که او به دانشجویان اعتصابی می‌پیوندد. همسرش به او می‌گوید: «گوش کن، این یک حرکت بی‌فایده است. مرد در جواب، نقل قولی از جوزف کنراد را می‌آورد که می‌گفت تو باید به اصول و اعتقادت وفادار باشی، حتی اگر بدانی در نبرد شکست می‌خوری. تمام این صحنه از فیلم حذف شد. اما یک صحنه درباره درگیری‌ها و شورش‌ها هست که اداره‌ی سانسور اجازه داد در فیلم باقی بماند.
فیلم تازه‌تان درباره چیست؟
اسمش اثیر (Ether) است. در حال حاضر روی فیلم‌نامه کار می‌کنم. داستانش در دوران جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد، اما هیچ ارتباطی به تاریخ یا سیاست ندارد. برعکس، بیش‌تر در رابطه با متولوژی فاستین است. طرح اصلی داستان درباره رؤیای تسخیر آدم‌های دیگر و تحت تأثیر قرار دادن آن‌ها است. بر این اساس، داستان فیلم درباره کسی است که از چیزهایی مثل بی‌هوشی‌های ابتدایی هم‌چون کلر و اثیر استفاده می‌کند. اما ایده اصلی‌اش تسلط بر آدم‌های دیگر است تا بتواند آزادی‌شان را سلب کند. او با این کار کاملاً بر آن‌ها مسلط می‌شود. داستان در گالیسیا اتفاق می‌افتد.
آیا با این نظریه موافق هستید که سینمای لهستان پس از سقوط دوران کمونیستی از دست رفته است؟
قویاً با این نظریه مخالفم. آندری وایدا مهم‌ترین فیلم‌هایش را در لهستان آزاد کارگردانی کرد. آخرین فیلمش درباره لخ والسای رییس‌جمهور یا آن فیلمی که درباره فاجعه‌ی کاتین ساخت، جزو بهترین کارهای او هستند. فکر می‌کنم در بیست سال اخیر ما دست‌کم گرفته شده‌ایم. نوعی برداشت وجود داشت که در یک جامعه‌ی آزاد با یک بازار آزاد، ما دیگر نباید علاقه‌ای به فیلم و سینما داشته باشیم. نگاهی به رومانی بیندازید. رومانی هم فراموش شده بود و ناگهان به عنوان کشوری که فیلم‌سازان خوبی دارد کشف شد. این در حالی است که لهستان تعداد بیش‌تری فیلم تولید می‌کند. بر این اساس فکر می‌کنم در 25 سال گذشته در لهستان فیلم‌های خوب و قابل‌توجهی تولید شده است.
آیا بلندپروازی لازم برای دنبال کردن راه فیلم‌سازانی مثل وایدا و هولاند را در آمریکا دارید؟
همه‌ی ما دوست داریم که به اندازه فیلم‌سازان آمریکایی مشهور شویم اما این نکته را یاد گرفته‌ایم که هر چیزی قیمتی دارد و برای رسیدن به آن باید هزینه‌ی بالایی پرداخت کرد. وقتی ما این هزینه‌ی بالا را می‌بینیم متوجه این نکته می‌شویم که چرا فیلم‌سازانی مثل فدریکو فلینی (که با پیشنهادهای زیاد کاری در پروژه‌های آمریکایی روبه‌رو شد) به این جور دعوت‌ها جواب رد داد. من هم نمی‌توانم به این نوع پروژه‌ها جواب مثبت بدهم. قیمت و هزینه‌ی آن چه‌قدر است؟ این یک جور مصالحه و سازش است. وقتی شما کار در هالیوود را قبول می‌کنید، فیلمی می‌سازید که کارهایش توسط یک کمیته انجام شده است و نه توسط شخص شما. در لهستان وقتی فیلمی می‌سازم می‌توانم شور و حال شخصی و دیدگاه‌هایی را که دارم در داستانم بگنجانم.
درباره ایدا که امسال اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را گرفت، چه نظری دارید؟
خیلی دوستش داشتم. خیلی درونی، ظریف، موشکاف و دلچسب است. این فیلم به‌شکلی زیرکانه و موشکافانه درباره یک سری مشکلات بسیار دراماتیک صحبت می‌کند. به‌هیچ‌وجه نمی‌توان وجود تفکرات یهودی‌ستیز را در لهستان انکار کرد. همان طور که در بقیه‌ی کشورهای اروپایی هم وجود دارد. خوب است که به شکلی آشکار و باز درباره این موضوع صحبت کرد.

آرشیو

کتاب کاریکاتورهای مسعود مهرابی منتشر شد
فیلم ۷۶۰۰ به نویسندگی و کارگردانی بهروز باقری
 اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی برگزار شد
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۵۳)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: