هانی ابواسد، فیلمساز فلسطینی که آثارش در سراسر جهان مورد تحسین قرار گرفته، با جدیدترین فیلمش عمر، به زادگاهش فلسطین بازگشته است تا داستانی را دربارهی انتخابهای بسیار دشواری روایت کند که یک مرد معمولی باید با آنها مواجه شود و در نهایت بر اساس عقل و منطق یا با پیروی از احساسات و قلبش تصمیمگیری کند. عمر پس از اینکه جایزهی ویژهی هیأت داوران بخش «نوعی نگاه» جشنوارهی کن سال گذشتهی میلادی را برای کارگردانش به ارمغان آورد، به عنوان نامزد رسمی فلسطین به بخش «بهترین فیلم خارجیزبان» آکادمی اسکار معرفی شد و در نهایت به جمع پنج نامزد نهایی راه یافت؛ درست مثل اولین فیلم بلند ابواسد که اینک بهشت نام داشت و علاوه بر نامزدی اسکار، جایزهی گلدن گلوب را برد. عمر مثل اغلب فیلمهای سیاسی که دربارهی درگیریهای نظامی در این منطقه ساخته میشوند، به مضمونها و مقولههای مرتبطی میپردازد اما همان طور که کارگردانش به آن اشاره میکند، فیلمی دربارهی عشق در مواجهه با مشقتهای فرساینده است. گفتوگویی که پیش رو دارید توسط کارلوس آگویلر از «ایندی وایر» انجام شده است.
چهطور داستانی نوشتید که به گونهای اجتنابناپذیر سیاسی است، اما به جای اینکه فقط به این کشمکشها بپردازید توجه را معطوف آدمهای خاصی کردهاید که در این منطقهی بحرانزده زندگی میکنند؟
راستش را بخواهید فکر میکنم این کار را به صورت ناخودآگاه انجام دادهام. واقعاً هیچ نظریهای دربارهی برقراری توازن میان این دو وجود ندارد. این طور نیست که بتوانید آن را محاسبه کنید یا در نهایت به فرمول مشخصی برسید. همه چیز به تجربهی شما از گذشته برمیگردد و در نهایت آن را به طور ناخودآگاه انجام میدهید. البته رویهمرفته هم فکر میکنم فیلمسازی کاملاً به احساس برمیگردد و ربط چندانی به نظریهها ندارد. باید قواعد خیلی زیادی را دربارهی فیلمسازی بدانید: شخصیتپردازی، اصول اولیه و همهی این جور چیزها را. اما بعد از آن باید به طور غریزی و ناخودآگاه از آنها بهره ببرید. من همیشه این سؤال را از خودم میپرسم. من هیچ نظریه و نگرهی سفتوسختی ندارم و فقط کاری را انجام میدهم که احساس میکنم درست است.
عمر سر یک دوراهی قرار گرفته است؛ یا باید جان خودش را نجات دهد یا کاری که فکر میکند درست است را انجام بدهد و به مردم خودش کمک کند. دربارهی این دوگانگی که شخصیت عمر تجربه میکند، توضیح دهید.
در مجموع فیلمهایی را دوست دارم که مردانشان در دام افتادهاند. مردانی که باید دست به انتخابهایی بزنند که راحت یا بدیهی نیستند. برای تجسم این شرایط، شخصیتی را طراحی میکنم که در کشمکش میان دو قطب قرار میگیرد چون درام از تضاد و تعارض دو قطب شکل میگیرد؛ به عنوان مثال میان وظیفه و خواست یک شخصیت، میان آنچه میخواهید و آنچه نمیتوانید داشته باشید. همه چیز به کشمکش میان دو قطب برمیگردد و به همین خاطر است که شخصیتتان را در مکانی قرار میدهید که بتوانید چنین تعارضی را تجسم ببخشید.
دربارهی دیوار حائل و معانی آن در فیلم و البته در زندگی روزمرهی فلسطینیهایی که باید آن را تحمل کنند، صحبت کنید.
این دیوار در فیلم فقط یک مانع است. در هر داستان عاشقانه موانعی وجود دارد؛ در رومئو و ژولیت دعواها و خصومتهای خانوادگی مانعی است که بین شخصیتهای اصلی قرار گرفته است. این دیوار، مانعی خارجی است که میان دو عاشق فیلم قرار گرفته است چون مانع درونی اعتماد است. مانع خارجی باید تجسم داشته باشد و چه چیزی بهتر از یک دیوار. برای فلسطینیها این دیوار به معنی جدایی از یکدیگر است چون این دیوار فلسطینیها را از اسراییلیها جدا نمیکند بلکه آنها را از خودشان جدا میکند. این واقعیت زندگی روزمرهی فلسطینیها است و این دیوار حکم نوعی زندان را برای آنها دارد.
از چگونگی انتخاب بازیگران بگویید، بهخصوص تصمیمتان برای انتخاب آدم بکری. در او چه دیدید که او را برای ایفای نقش اصلی برگزیدید؟
انتخاب بازیگران کار خیلی سادهای است اما خیلی مهم است. شما بهترین بازیگران را برای نقشها انتخاب میکنید و از آنها تست میگیرید و با آنها کار میکنید تا متوجه شوید که برای ایفای نقشهای فیلم شما بهترین هستند. آدم بکری بازیگر جوانی است اما من پتانسیل و استعداد لازم را در او دیدم؛ و به این نتیجه رسیدم که میتواند عمر را به شخصیت بهمراتب بهتری نسبت به آنچه در فیلمنامه بود، تبدیل کند. به همین دلیل او را انتخاب کردم.
با توجه به مضمون فیلم با مشکل یا مخالفتی برای ساخت آن مواجه نشدید؟
این دفعه نه. در واقع فیلم را خیلی راحت فیلمبرداری و تولید کردیم و هیچ مشکلی با مسئولان نداشتیم. از این بابت خیلی خوشحالم. شاید آنها در نهایت به من اجازه بدهند کاری را که میخواهم انجام بدهم (میخندد).
بدون اینکه پایانبندی فیلم لو برود میتوانید دربارهی این تصمیمتان صحبت کنید که چرا فیلم را این چنین به پایان رساندید؟ خیلی ناگهانی است اما خیلی خوب و تأثیرگذار از کار درآمده است.
قبل از هر چیز باید بگویم که پایانبندی واقعی است. از ابتدا میدانستم که این پایانبندی ما خواهد بود چون این داستانی است که در روزنامه خواندم. با خودم گفتم: «این پایان قوی و تأثیرگذاری است.» و این موضوع قبل از آغاز نگارش فیلمنامه مشخص بود. این پایان از لحاظ دراماتیک هم کاملاً بامعنی بود و در نتیجه نمیتوانست چیزی غیر از این باشد.
فیلمهای شما را میتوان بیان سینمایی آرمانهای مردم فلسطین دانست؛ آیا به فیلمها به عنوان ابزاری برای ایجاد تغییرات اجتماعی نگاه میکنید؟
تغییر که نه، اما ابزاری است برای مقاومت. فیلمها پیش از هر چیز ابزاری برای سرگرم کردن تماشاگران هستند. یک فیلم باید به گونهای شما را سرگرم کند که ذهنتان هم آمادهی پذیرش شود. فکر میکنم فیلمها ابزاری برای پربار کردن تجربههای شما هستند و در این مورد، ابزاری برای مقاومت علیه بیعدالتی و اشغال.
پس عمر فیلمی است دربارهی عشق یا دربارهی سرزمینهای اشغالی؟
دربارهی عشق. دربارهی انسانهایی که در سرزمینهای اشغالی به دام افتادهاند. دربارهی داستان عاشقانهای که در چنین شرایط و اشغالی شکل گرفته است.
نمایش افتتاحیهی فیلم در فلسطین چه واکنشهایی در پی داشت؟
خیلی موفق بود. مردم همچنان به تماشای فیلم میروند و فیلم آنها را با مضمونهایی روبهرو میکند که کاملاً برایشان آشنا است یا حداقل دربارهی آنها چیزهایی شنیدهاند. فیلم مصالحی را در اختیار تماشاگران قرار میدهد تا بیشتر دربارهی این مضمونها فکر کنند؛ که این موضوع خیلی خوبی است.
این دومین بار است که فیلمی از شما به عنوان نمایندهی کشور فلسطین در میان نامزدهای نهایی بخش «بهترین فیلم خارجیزبان» قرار میگیرد. در این مورد چه نظری دارید؟ آیا دچار فشار یا هیجان شدهاید؟
جالب است که چنین سؤالی را مطرح میکنید (با خنده). فشار زیادی را تجربه کردم چون بیشتر از دفعهی نخست با این بازی و قواعدش آشنا هستم. از یک سو خیلی خوشحالم ولی از سوی دیگر نگرانم چون مسئولیتم بیشتر از قبل میشود.
اگر فرض کنیم عمر دارای لایههای تماتیک بسیاری است، به صورت خلاصه چهطور میتوانید پیام اصلی آن را بیان کنید؟
مهمترین موضوع دربارهی فیلم این است که یک داستان عاشقانهی تراژیک است؛ داستانی بدون زمان و مکان. البته یک تریلر سرگرمکننده هم هست. فیلمی دربارهی انسانهایی که میکوشند کار درست را انجام دهند ولی با گرفتن تصمیمهای اشتباه، مجبور میشوند به انتخابهای دشوارتری تن بدهند. تماشاگران باید بدانند که این فیلم فقط دربارهی سیاست نیست بلکه دربارهی مردم، عشق، اعتماد و خیانت هم هست.