«دونکرک»: کریستوفر نولان چهطور محرمانه عمل کرد
پروژههای انگشتشماری در تاریخ سینما پیدا میشوند که به اندازهی دونکرکِ کریستوفر نولان خیلی محرمانه و با تدابیر خاص جلوی دوربین رفته باشند. در حالی که فیلمسازان، اغلب کارهای قابل توجهی برای حفاظت از فیلمنامهها و جلوگیری از افشای آنها برای عموم میکنند، نولان بهقدری مراقب فیلمنامهی اثر جدیدش بود که تعداد کمی از اعضای گروه تولید فیلم آن را خوانده بودند. در واقع از میان ششصد نفری که در تولید دونکرک مشارکت داشتهاند، فقط حدود بیست نفر از سازندگان این درام جنگی اجازهی خواندن فیلمنامه را به دست آوردند که شامل مدیر فیلمّبرداری، طراح صحنه، دستیار اول کارگردان و متصدی وسایل صحنه میشدند.
استفن کرِسِند کارگردان هنری دونکرک که شش هفته پس از آغاز فیلمبرداری، یک بار فرصت خواندنش را به دست آورد، در این باره میگوید: «خیلی با حدس و گمان کار میکردیم و این فیلم واقعاً با تمام پروژههای دیگری تفاوت داشت که در آنها کار کرده بودم؛ چون همیشه اول فیلمنامه را به شما میدهند.» او که فیلمهایی مثل مسابقههای هانگر، هوگوی مارتین اسکورسیزی و تریلر حالا مرا میبینی را در کارنامه دارد، در ادامه افزود که کار کردن بدون فیلمنامه باعث نشد دونکرک چالشانگیزتر از دیگر پروژههایش شود: «کارمان سختتر نبود، فقط شیوهی متفاوتی داشت. باید به شیوهی جدیدی از دیدن و ترسیم فیلم خو میگرفتیم.» اما این سؤال مطرح میشود که کرسند چهطور متوجه شد نولان چه شکلوشمایلی را برای فیلمش در نظر داشته است؟ «شما واقعاً باید به کسانی اعتماد کنید که با آنها کار میکنید، از جمله ناظر کارگردان هنری و طراح صحنه. از این رو وقتی فرصت خواندن فیلمنامه را به دست میآورید، میدانید که واقعاً خوششانس هستید و حالا باید بدون اینکه چیزی را فراموش کنید، همه چیز را به گروهتان توضیح بدهید.»
البته گرایش نولان به رازداری در زمان تولید دونکرک از فیلمنامه فراتر رفت. سر صحنه تقریباً هیچکس تصویری از آنچه گرفته میشد نمیدید چون کارگردان صفحهی نمایشگری نداشت بجز یک دستگاه بیسیم کوچک آتندار، که آن را هم برای خودش نگه داشته بود! آکتِیویو تَپیا، مسئول اصلی لباسها در سر صحنه، میگوید: «این دستگاه مثل رادیویی از دههی 1980 بود. به طور طبیعی وقتی در چنین پروژهی بزرگی کار میکنید، یک دهکدهی ویدئویی با تلویزیونی بزرگ دارید و میتوانید صحنه را تماشا کنید.» تَپیا که فیلمنامه را یک ماه پیش از تولید خواند، یادداشتبرداری کرده بود تا اطلاعات لازم در خصوص طراحی صحنه را به خاطر داشته باشد: «وقتی یادداشت برمیدارید، مثل این است که فیلمنامه را دوباره مینویسید.» در این شرایط غافلگیرکننده نیست اگر بدانید که سر صحنه، عکاسی ممنوع بود و تَپیا و ناظر فیلمنامه، استیو گِرکی، تنها دو نفری بودند که اجازهی عکاسی داشتند و هر دو به منظور حفظ تداوم صحنهها (راکورد) از آن بهره میبردند. در این خصوص یکی از دستیاران لباس اخراج شد چون با هدف حفظ تداوم از لباس سربازی عکس گرفته بود.
در این میان، بازیگران فیلم هم نسخههای چاپی فیلمنامه را شخصاً دریافت کردند. کنت برانا که نقش فرمانده بولتن را بازی کرده است، در نمایش افتتاحیهی دونکرک در نیویورک به «ورایتی» گفت که پس از بازبینیهای فیلمنامه مجبور شد شخصاً نسخهاش را به نولان برگرداند: «باید به لسآنجلس پرواز میکردم و خودم فیلمنامه را به نولان تحویل میدادم. احساس کردم در یک فیلم جاسوسی حضور دارم.»
کارگردان «زیر پوست» فیلمنامهی جدیدش را تمام کرد
کارگردان انگلیسی جاناتان گلِیزِر، فیلمسازی بلند را از سال 2000 آغاز کرده اما در این هفده سال، فقط سه فیلم ساخته است: فیلم اولش با نام جانور خواستنی (2000)، درام روانشناختی قدرندیدهی تولد (2004) با بازی نیکول کیدمن، و کلاسیک مدرن زیر پوست (2014). فاصلهی نهسالهی بین دو فیلم آخر گلیزر، خیلیها را نگران کرده بود که شاید یک دههی دیگر زمان ببرد تا او روی صندلی کارگردانیِ اثر بعدیاش بنشیند. اما خوشبختانه اتفاق دیگری در حال رقم خوردن است. گلیزر در گفتوگوی تازهای با «ناتینگهام پُست»، پس از دریافت دکترای افتخاریاش از «ناتینگهام ترِنت» افشا کرد که مراحل پیشتولید فیلم جدیدش را پس از یک سال کار روی فیلمنامه آغاز کرده است. این اولین فیلمنامهای است که گلیزر بهتنهایی نوشته است. او زیر پوست را با همکاری والتر کمپبل نوشت و تولد را با ژانکلود کریئر و میلو آدیکا. وی در این باره چنین توضیح داده است: «نزدیک به یک سال روی فیلمنامه کار کردم و حالا وارد مرحلهی انتخاب بازیگران و تأمین سرمایهی تولید شدهام. در واقع در ابتدای پیشتولیدم. من با نگاه ژانری سراغ پروژههای سینماییام نمیروم. ژانرها را دوست دارم اما بیشتر به ایدهی خروج از مرزهای ژانری علاقه دارم.» هیچ جزییاتی از این فیلم برملا نشده است و با توجه به شیوهی کاری گلیزر به این زودیها هم چیزی دستگیر علاقهمندان نخواهد شد، البته بجز خبر انتخاب بازیگران. بن کینگزلی، کیدمن و اسکارلت جوهانسن بهترتیب بازیگران اصلی سه فیلم اول گلیزر بودهاند و پس از موفقیت چشمگیر زیر پوست میتوان گفت که او برای جلب توجه نامهای بزرگ دنیای بازیگری مشکلی نخواهد داشت. گلیزر از اواسط دههی 1990 پشت دوربین فعالیت کرده و موزیکویدئوهایی را برای گروههای رِیدیوهِد (پلیس کارما)، جامیروکوآی (جنون واقعی) و مَسیو اَتک («کارماکوما» و «با من زندگی کن») ساخته است. هنوز تاریخی برای شروع تولید مشخص نشده است، اما در بهترین حالت تا اواخر سال 2018 خبری از فیلم جدید گلیزر نخواهد شد و به احتمال قوی باید برای ابتدای 2019 منتظرش باشیم.
«ده روز بدون مادر» فیلم محبوب آرژانتینیها
کمپانی دیزنی که سال گذشته غالبترین استودیوی هالیوودی در آمریکای لاتین بود، یک فیلم آرژانتینی موفق دیگر با عنوان ده روز بدون مادر ساختهی آریل وینوگراد را در دست دارد. این فیلم پس از دو هفته نمایش عمومی با عبور از رکورد برف سیاه (ریکاردو دارین) به پرفروشترین فیلم آرژانتینی سال 2017 بدل شده است. ده روز بدون مادر که به تهیهکنندگی کمپانی «پاتاگونیک» و با مشارکت دیزنی و آرتیئر تولید شده است، در هفتهی اول اکران در رتبهی سوم جدول فروش قرار گرفت، اما با رشدی هفت درصدی در هفتهی دوم صدرنشین شد. این فیلم تا امروز بیش از 685 هزار نفر را به سالنهای سینما کشانده و نزدیک به چهار میلیون دلار فروخته است.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[ورایتی، ایندیوایر]