سینمای جهان » نقد و بررسی1397/09/15


پاورقی‌های تاریخ

نگاهی به «بانکدار مقاومت» ساخته یورام لورسن

مازیار معاونی

 

بانکدار مقاومت / The Resistance Banker
کارگردان: یورام لورسن، فیلم‌نامه‌نویسان: ماریک فون دِرپول و توماس فون دِرری، بازیگران: بری آتسما (والرِیوِن فون هال)، یاکوب دِرویگ (گیس فون هال)، پیئر بوکما (مینود روست فون تونینگِن) و... محصول 2018 هلند، ژانر: درام تاریخی جنگی، 123 دقیقه.
دو برادر بانکدار در آمستردامی که تحت اشغال نازی‌هاست، وقتی تصمیم می‌گیرند به سازمان مقاومت هلند در جریان جنگ جهانی دوم کمک کنند، در مواجهه با بزرگ‌ترین چالش زندگی‌شان قرار می‌گیرند.

طبق مستندات تاریخی، جنگ جهانی دوم که در حد فاصل سپتامبر 1939 تا سپتامبر 1945 اتفاق افتاد، گرچه بر سرنوشت و مناسبات بین‌المللی اکثریت قریب به اتفاق کشورهای دنیا تأثیر گذاشت اما دو جناح درگیر اصلی تحت عنوان دولت‌های متحد (آلمان، ایتالیا و ژاپن) و متفق (انگلیس، فرانسه، شوروی و آمریکا) داشت که تصمیمات و اقدامات آن‌ها به عنوان قدرت‌های برتر نظامی جهان نتیجه نهایی جنگ را تعیین کرد. با این اوصاف این‌که در میزان قابل توجهی از آثار دور و نزدیک مرتبط با این جنگ، ارتش دو جناح درگیر، نیروهای شبه‌نظامی کشورهای اشغال‌شده و بازوهای اطلاعاتی آلمان نازی (اس‌اس و گشتاپو) به عنوان دستمایه اصلی نگارش فیلم‌نامه مورد استفاده قرار بگیرند، امری دور از ذهن نیست اما کثرت استفاده از چنین درون‌مایه‌های مشابهی است که در وهله اول، تماشای آثاری نظیر بانکدار مقاومت را جذاب می‌کند؛ فیلمی که با رویکردی متفاوت به جای فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای بلوک شرق اروپا، کشور کم‌تر پرداخته‌شده هلند و به جای درگیری‌های مسلحانه ارتش متفقین و پارتیزان‌ها با نیروهای اشغالگر و نبردهایی در اندازه استالینگراد، نرماندی، دانکرک و... وارد کردن ضربه اقتصادی به آلمان نازی را به عنوان پیرنگ خود برگزیده است.

ابهام در درک جزییات و عدم تسلط به سیر حوادث، ملموس‌ترین نارسایی‌هایی هستند که تماشاگر از دقایق آغازین تا زمان قابل توجهی از فیلم تجربه می‌کند. در واقع از همان سکانس مهم پیشنهاد گروه مقاومت به بانکدار جوان مبنی بر دور زدن آلمان‌ها و تأمین حقوق پرسنل در تبعید نیروی دریایی هلند و مخارج گروه مقاومت از طریق جعل و سندسازی، بجز فهمِ کلیت شکل‌گیری یک مبارزه خطرناک، چیز دیگری عاید تماشاگر نمی‌شود و اصرار فیلم بر پیشبرد درام با مصالحی که احتمالاً بجز متخصصان عرصه اقتصادی و فعالان بانکی، برای دیگر مخاطبان قابل فهم نیستند به دشوارتر شدن درک جریان داستان می‌انجامد. البته نمی‌دانم این ویژگی فیلم را می‌توان به حساب ضعف روایی آن گذاشت یا خیر نسبی‌اش؛ شاید بتوان برای این شکل قصه‌گویی موافقانی هم پیدا کرد که ورای پوسته ظاهری داستان، عنصر نهفته در بطن آن یعنی مقاومت به قیمت جانِ قهرمان آن را چنان پررنگ و مهم ارزیابی می‌کنند که فهم دقیق جزییات این کنش‌های قهرمانانه ناچیز و کم‌ارزش به نظر می‌رسد ولی در سوی مقابل نمی‌توان این نکته را هم نادیده گرفت که یکی از بدیهی‌ترین اصول همراه کردن تماشاگر با فیلم، تبیین شرایط کلی حاکم بر قصه و وضعیت شخصیت‌های درگیر آن به گونه‌ای است که به همدلی و همذات‌پنداری مخاطب و کاستن فاصله او با جهان داستانی فیلم بینجامد؛ اصلی که به نظر چندان مورد توجه یورام لورسن نبوده و این فیلم‌ساز هلندی که در ایران بیش‌تر با فیلم تحسین‌شده به رنگ نارنجی/ In Orange شناخته می‌شود تأکید بر همان مضمون مقاومت را به تسهیلِ فهم جزییات داستان ترجیح داده است.

اما اگر می‌توان تا حدودی به فیلم‌ساز در خصوص پیچیدگی درک جزییات حق داد به همان اندازه هم می‌توان به او در به تصویر نکشیدن شرایط کلی و فضای مکانی و زمانی هلندِ تحت اشغال نازی‌ها که تمام معادلات فیلم بر اساس آن شکل می‌گیرد، خرده گرفت. به عبارت دیگر، چه‌گونه می‌توان از تماشاگری که جو رعب و وحشت ناشی از حضور نازی‌ها را حس نمی‌کند، انتظار داشت که حساسیت و خطرات بالقوه ورود قهرمان داستان و یارانش به مقابله خطرناک اقتصادی با آلمان‌ها را درک کند؟! یک نمونه موفق و مشابه سریال درخشان ارتش سری است. اما جدا از اشتراکات موضوعی و رویکردهای غیرمستقیم این دو اثر و نگاه به جنگ از دریچه غیرنظامیان، یکی از مهم‌ترین عواملی که سریال انگلیسی را برجسته کرده است و بانکدار مقاومت را نه، توجه سریال به فضاسازی و ترسیم تصویری ملموس و منطبق با واقعیت تاریخیِ یک کشور تحت اشغال است. حتی در نیمه دوم بانکدار مقاومت که به تناسب درام شاهد حضور بیش‌تر نازی‌ها هستیم، باز تصویری استیلیزه از ظرف مکانی و زمانی محل وقوع رخدادها نمایش داده می‌شود و درام به گونه‌ای پیش می‌رود که انگار در یک فضای محدود و تحت کنترل، وقایع فیلم تنها میان دو برادر و همکاران‌شان و آلمانی‌های غاصب در جریان است.

نارسایی برجسته دیگر که دوباره به چگونگی نمایش جزییات برمی‌گردد و فیلم سرسری از کنارش می‌گذرد، موضوع گیر افتادن افراد گروه در تله آلمان‌ها و تبعات آن است که در مسیر درام تعیین‌کننده به نظر می‌رسد. جوهره این قبیل جزییات به فیلم‌ساز اجازه پرداخت گذری و گذشتن از آن به نفع سنگین شدن کفه مضمونی فیلم یعنی مقاومت را نمی‌داده و عدول لورسن از ارائه یک پرداخت حساب‌شده کاملاً به ضرر فیلم تمام شده است. وقتی برای تماشاگر روشن نمی‌شود که افراد تیم از جمله رییس گروه آمستردام چه‌گونه لو می‌روند و در جریان بازجویی و شکنجه چه سرنوشتی پیدا می‌کنند، مطمئناً در ارتباط با کلیت داستان و میزان درگیرشدنش با قصه، لنگی‌هایی پیش می‌آید؛ اتفاقی که البته فقط منحصر به این مصداق به‌خصوص نیست و در تمام نیمه دوم فیلم که نیمه برملا شدن قضیه و اصطکاک نازی‌ها با بانکداران مبارز است ادامه پیدا می‌کند. آن هم در شرایطی که کارگردان بجز دوسه نفر از یاران نزدیک فون هال از مابقی افراد تحت سرپرستی او به‌ویژه همین افراد تحت بازجویی، تصویری ملموس که منجر به شناخت و همذات‌پنداری مخاطب شود، ارائه نمی‌دهد؛ و حتی در نمایش اعضای خانواده قهرمان هم چنان که باید و شاید پرداختی همدلی‌برانگیز لحاظ نشده تا آن موقعیت دراماتیک موازی فون هال و پسرش در دو صحنه هم‌زمان گیرافتادن پدر در تور نازی‌ها و سقوط پسر از درخت خاطره‌انگیز مقابل خانه که فیلم‌ساز با کات‌های سریع و نمایش چندباره انتظار اثرگذاری فوق‌العاده‌ای داشته، هم چندان کارآمد از آب درنیامده است.

با وجود تمامی این اشکالات، بانکدار مقاومت فیلمی است که می‌خواهد متفاوت باشد ولی برای رسیدن به این تفاوت مسیر اشتباهی را انتخاب کرده است. فیلم برای متفاوت نشان دادن قهرمانش از روش‌های مرسوم قهرمان‌پردازی پرهیز کرده و سعی در حفظ فاصله با قهرمان و افرادش دارد ولی از آن سوی بام بر زمین می‌افتد و چنان از آن‌ها فاصله گرفته و در نمایش درونیات و ترسیم مناسبات‌شان، بُخل به خرج می‌دهد که احساس همدلی به‌کل از دست می‌رود؛ فیلمی که می‌خواهد متفاوت باشد و با واکاوی عمیق‌تر لایه‌های زیرین جنگ، ابعاد دیگری از آن واقعه بزرگ را به نمایش بگذارد ولی به‌اشتباه تفاوت و تمایز را در موجزگویی نابجا جست‌وجو می‌کند تا ایده‌ای خوب و بر اساس یک داستان حقیقی، به اثری قابل اعتنا در حوزه جنگ جهانی دوم بدل نشود.

کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:

https://telegram.me/filmmagazine

جدیدترین‌ها

آرشیو

مینی سریال نهنگ سفید، پخش از نمافیلم
کتاب کاریکاتورهای مسعود مهرابی منتشر شد
فیلم ۷۶۰۰ به نویسندگی و کارگردانی بهروز باقری
 اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی برگزار شد
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۵۹)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: