21 شهریور 1393 - شماره 479
چشمانداز ۴۷۹
«جواناول» در سینمای ایران: قهرمانان دیروقت
شاهین شجریکهن: بحث قهرمان و ستاره، غیبت یا چگونگی حضور آنها در سینمای ایران، در سالهای اخیر همواره داغ بوده است. چرایی فقدان قهرمان و فیلمهای قهرمانمحور در سینمای ایران، بررسی عدم موفقیت ستارهها در گیشه و نکاتی از این دست را بارها شنیدهایم. احساس کردیم این وسط چیزی نادیده مانده است؛ جایگاهی گمشده. و کوشیدیم آن را پیدا کنیم... در این شمارهی ویژهی روز ملی سینما سراغ موضوع جواناول رفتیم؛ موضوعی که هنوز حتی برای بسیاری از نویسندگان و سینماگران تعریف دقیق و روشنی ندارد اما به هر حال موضوعی بومی و قابل بررسی در حیطهی سینمای ایران است. شاید به دلیل همین ابهام باشد که بعضی از گفتوگوها، با همهی کوشش مصاحبهکنندهها برای حرکت در چارچوب موضوع، به مسیرهایی متفاوت رفتهاند. در چنین مواردی که یک سینماگر حرف خودش را زده و از چارچوب موضوع خارج شده، باید بین کنار گذاشتن متن و استفاده از آن یکی را انتخاب میکردیم که ترجیح دادیم تنوع مجموعه را به بهای خروجهای موردی از موضوع حفظ کنیم. قطعاً این نوع گفتوگوها و حرفهای خارج از موضوع هم از زبان بازیگران و سینماگران سرشناس شنیدنی است. و به عنوان آغاز بحث دربارهی این موضوع بومی، به هر حال چارهای جز تلاش در این گونه تحلیلهای تئوریک، زیباییشناسانه یا جامعهشناسنانه و فرهنگی نیست...
فشردهای از یک کتاب خیالی دربارهی سیر مفهوم، کاربرد و تحول عنصر «جواناول» در سینمای ایران: جوونای قلعهی پیر...
هوشنگ گلمکانی: «جواناول» عبارتی خاص، و ساختهوپرداختهی فعالان و کارگزاران سینمای ایران – یا آن طور که بعدها گفته شد: فیلمفارسی – است. اما پیش از آنکه زندهیاد دکتر هوشنگ کاوسی واژهی ترکیبی «فیلمفارسی» را هم ابداع کند، این عبارت برای توصیف و توضیح یک جنبه از ویژگیهای فیلمهای ایرانی به کار میرفته است. چه بسا تحقیق بیشتر نشان بدهد که این عنوان برای توصیف یا نام بردن از قهرمان یا شخصیت اصلی جوان فیلمهای خارجی یا حتی نمایشهایی که بر صحنه میرفته نیز به کار میرفته است....
نگاهی به سیر تحول تیپ جواناول در سینمای ایران: این جوانان خیلی خیلی نازنین
احمد طالبینژاد: واقعیت این است که جواناول با همان مهمترین فیلم آغازگر سینمای ایران یعنی حاجیآقا آکتور سینما، اثر جاودانهی اوگانس اوهانیانس، بر خشت افتاد. اما مثل وقتی که در زایشگاه نوزادی سهوی یا عمدی عوضی به خانواده تحویل داده شود، آن جواناول باهویت و شناسنامه هم در طی تحولات سیاسی و اجتماعی آن روزگار گموگور شد و ده سالواندی بعد، به شکلوشمایلی جعلی و بیشناسنامه توسط سزارین و به دست دکتر اسماعیل کوشان، روانهی این دنیا شد...
گفتوگو با ناصر ملکمطیعی: مردی که مرد ماند
گفتوگو کننده: شاهین شجریکهن | ملکمطیعی: شرایط اجتماعی خاصی که تیپ کلاهمخملی را به وجود آورد و به این طیف از آدمها پر و بال داد مربوط به بعد از شهریور 1320 است، مثلاً سالهای 26 تا 28. این آدمها در محلهها بودند و نقش اجتماعی پررنگی داشتند. در حاشیهی زندگی روزمره، خواه ناخواه با آنها برخورد داشتیم و حضورشان را در کوچه و خیابان میدیدیم. رفقا و هممحلیهای خودمان بودند که هیچ کاری نداشتند و هر روز سر چهارراه میایستادند، کلاه سرشان میگذاشتند، زنجیر میچرخاندند، با مردم سلاموعلیک میکردند، بفرما میزدند و اگر جایی لازم بود دخالت میکردند. پس از مدتی دیگر اینها معروف میشدند و مردم میگفتند وقتی فلانی آنجاست دیگر آن طرف نرویم. به اصطلاح اسم درمیکردند و بخشی از محله میشد محدودهی اختصاصی آنها. این تصویرها در ذهنم خاطره گذاشته بودند. در کنار این وضعیت عمومی و هر روزه، شرایط ایام سوگواری و دستهجات عزاداری هم خیلی مهم بود. اغلب این شخصیتها با همان سر و وضع معمولشان در دستهها جلو میایستادند و حمایت میکردند. قصهی فیلمها هم از همین زندگی مردم گرفته میشد و طبعاً تیپهای اجتماعی مشهوری که در جامعه اثرگذار بودند و نقش داشتند، در فیلمها هم سروکلهشان پیدا میشد...
سازوکار ایرانی جواناول: ایستاده بر قلهی زندگی
تهماسب صلحجو: سینما از نقش تأثیرگذار جواناول در فیلمها بیش از تئاتر کامیاب شد. بیشتر ستارگان سینما از میان جواناولها سربرآوردند و به شهرت و محبوبیت ماندگار دست یافتند. جواناول ستاره نیست اما اگر برازندگی و شایستگی نقش را داشته باشد، ستاره میشود. نمونههای پرشماری در تاریخ سینما میتوان شاهد مثال آورد؛ از ناصر ملکمطیعی و محمدعلی فردین تا... محمدرضا گلزار و بهرام رادان و دیگران، همه از این رهگذر به جایگاه بازیگر ستاره رسیدهاند...
جواناول: پدیدهای سینمایی، اجتماعی و تاریخی: آینههای هر دوران
محمد تهامینژاد: درست است که جواناول در دکوپاژ و فیلمبرداری و گریم و صدا، معنا پیدا میکند ولی یک شخصیت اجتماعی و پدیدهای تاریخی است که از طریق رفتارهایش دوران و شرایط تاریخی تولید فیلم را میتوان فهمید...
گفتوگو با فرامرز قریبیان: اینجا قهرمان شدن مجوز میخواهد
گفتوگو کننده: شاهین شجریکهن | قریبیان: من در سینمای پیش از انقلاب فقط ده فیلم بازی کردم که همهی آنها فیلمهای خاص و قابلدفاعی هستند. در آن زمان سالی هشتاد نود فیلم تولید میشد، اما اغلبشان به گونهای از سینما تعلق داشتند که مورد علاقهی من نبود. قصدم این نیست که فیلمفارسی را تحقیر کنم، ولی سلیقهی من با فیلمفارسی سازگاری نداشت و شاید هم بلد نبودم که آن نوع فیلمها را بازی کنم.
دگردیسی شمایل قهرمانانهی «جواناول» در سینمای ایران: اوج و نزول اولهیکل
عباس بهارلو: اصطلاح شناختۀ «جواناول» یا «قهرمان فیلم» که سالهاست میان فیلمسازان و اهل سینما در ایران رایج است، تظاهری از مفهوم قهرمانپرستی است. هر چند معنایی که از آن اراده میشود نزد همگان یکسان نیست. سینمای ایران - دستکم در یک دورۀ چهلپنجاه ساله - به صورتی کاملاً افراطی زیر فرمان مرد اول یا قهرمان بوده، به گونهای که تودۀ وسیعی از مخاطبان خود را در حالتی از ستایش و تسلیم محض قرار داده است...
گفتوگو با بیژن امکانیان، نخستین جوان اول سینمای پس از انقلاب: نمیدانستیم جواناول یعنی چه
گفتوگو کننده: علی شیرازی | امکانیان: در مقاطع مختلف زندگی، آمادگی داشتم که در بیشتر سنین بازی کنم. در اولین فیلمم نقش همان معلم روستایی را را بازی کردم که مسنتر از خودم بود. واقعیت این بود که دورخیز نمیکردم تا نقش جوان یا پیر را بازی کنم، بلکه برایم مهم بود که هر نقشی را به نحو عالی و درخشان بازی و زندگی کنم.
جوان اول در دههی 1360: بزنگاه ناگزیر در سینمای «ناچار»
علی شیرازی: گُلکردن امکانیان در سینمای نحیف آن سالها (که قرار بود کارگردانسالار باشد)، نشانهی تحمیل ناگزیر و بیبروبرگرد یکی از مهمترین خصیصههای سینما بود. هنری که بازیگرسالاری و جلوهنمایی همواره جزو ارکان جداییناپذیر آن محسوب میشود...
دوگانگی نقش اول و شخصیت اصلی
محمد شکیبی: شخصیت مکمل و کاریزماتیک گرچه به لحاظ سهم شرکت در کنشهای داستان و حضور بر پردهی نمایش ممکن است رتبهی دوم، سوم و حتی چندم را بین آدمهای قصه داشته باشد اما تأثیر دراماتیک و فلسفهی وجودیاش او را به شخص اول فیلم تبدیل میکند. این دوگانه بودن و مجزا شدن نقش اول و شخصیت اصلی فیلم را در همهی ژانرهای سینمایی بهفراوانی میتوان ردیابی و مشاهده کرد...
آیا زن میتواند قهرمان یا جواناول باشد؟: سینمای مردانه و قهرمانهای مرد و قهرمانیهای زنانه
بهزاد عشقی: قهرمان، یا به تعبیر سینمای فیلمفارسی «جواناول»، ریشه در قصههای حماسی و اساطیری دارد؛ ابرانسانی است که از منافع فردی خود چشم میپوشد تا در خدمت جمع دربیاید. از دید فروید، قهرمان بودن نوعی خطر کردن و ولادت از مادر و متمایز شدن از افراد معمولی برای رسیدن به موقعیتی اساطیری است. قهرمان همان ستاره است، و ستاره بازیگری است که خصایل قهرمانی دارد...
گفتوگو با ماهایا پطروسیان: دردسرهای ستاره بودن
گفتوگو کننده: نیکان نصاریان | پطروسیان: سینمای آن دهه مخالف روند «ستارهسازی» بود و گاهی بازیگر خوبی هم که سرش به کار خودش بود گرفتار حلقهی این تعبیر میشد و به عنوان ستاره توی دردسر میافتاد. در نتیجه اگر یک بازیگر باتوجه به تواناییهایش مطرح میشد، نمیگذاشتند که با تبلیغات، بیلبردها، عکسهای روی جلد مجلهها و... بالوپر بگیرید.
افول قهرمان و جواناول از کجا آغاز شد؟: قهرمانان رؤیاها و رؤیای قهرمان
پوریا ذوالفقاری: ورود دههشصتیها به سومین دههی زندگیشان آغاز دورانی تازه بود. حالا دیگر جذابیتهای ستارهها فقط در شمایل سینماییشان خلاصه نمیشد. جامعه نیازهای خود را با بیپروایی بیشتری ابراز میکرد و راهی برای برآورده شدن خواستههایش میجست. صحبت از بخشهایی از روابط انسانی بود که به عنوان تابو به آنها نگاه میشد و...
گفتوگو با ابوالفضل پورعرب: غریبانهای شبیه باران
گفتوگو کننده: پوریا ذوالفقاری | پورعرب: وقتی فردین را دوست داری و او را قلهی بازیگری و ستاره بودن میدانی، هرگز به خودت جرأت نمیدهی به جایگاه مشابهی فکر کنی. برای من جایگاه بزرگانی مثل فردین، مشایخی، انتظامی، فنیزاده و نصیریان دستنیافتنی بود و هرگز حتی در رؤیاهایم هم به خودم اجازه نمیدادم که جای آنها باشم. در تصوراتم به عنوان قهرمان زندگیام به آنها نگاه میکردم، اما جایگاهشان در سینما برایم رؤیایی و دور از دسترس بود...
در وصف مفهوم آرمان و در سوگ قهرمانی در دورانی که جوانانش عبارت «اعتمادبهنفس» را به منزلۀ ویژگی منفی به کار میبرند!: «جواناول»، پیر است و خسته
امیر پوریا: این درست است که ما دستکم در گذشته، آن شکلی را که خود جوان نمیتوانست بهراحتی باشد، به او در هیأت قهرمانان سینمایی نشان میدادیم. اما هیچ تصورش را نمیکردیم فاصلۀ زمانی چند دههای با فقدان جواناول، بتواند کاری کند که همان تصویر نوستالژیک و مورد احترام قهرمان قدیم هم مخدوش شود...
گفتوگو با فریبرز عربنیا: با ترسهایت روبهرو شو
گفتوگو کننده: هدی ایزدی | عربنیا: بعد از مختارنامه تا الان لااقل هشت تا ده پیشنهاد از فیلمهای مطرح پنج سال اخیر را رد کردم. روی لااقل تأکید میکنم. غیر از یک مورد از هیچ کدامشان هم پشیمان نیستم. البته پشیمانیام هم به خاطر این نیست که نه گفتم. بلکه برای این است که دلیلم برای رد پیشنهاد، همان موقع از سوی سازندگان درک نشد...
پیشدرآمد یادها
محسن سیف: بیگمان به گوش امروزیها کمی عجیب و دور از ذهن و شاید مضحک مینماید وقتی اعتراف کنیم پدیدهی سینما در دوران کودکی و حتی جوانیمان نیرومندترین عنصر آموزشی و پرورشگاه ذهن و جان بود...
گفتوگو با محمدرضا فروتن: درست همان جایی هستم که باید باشم
گفتوگو کننده: ساناز صفایی| فروتن: دوست داشتم جوری قدم بردارم که وقتی پیر میشوم دنبال این نباشم که چهقدر اعتبار در سینمای ایران کسب کردم، بلکه بگویم یک عمر جوری زندگی کردم که لذت بردم. خیلی صریحتر بگویم که دلم نمیخواست با نیاز به تأییدطلبی زندگی کنم. دوست دارم فکر کنم کارم درست است و عاشقانه انجامش دادم و لذت بردم...
صورت زخمیهای اصل و بدل
جواد طوسی: رئالیسم جاری در اواخر دههی چهل رفتارشناسی معترضانهای را در حوزههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تجربه میکند که قیصر الگوی آن است. حالا جواناول این زمانه انسان تنها و تکافتادهای است که به ستیز میاندیشد و میخواهد خودش عدالت را اجرا کند و از مرگ گریزی ندارد...
گفتوگو با محمدرضا گلزار: روزهی سکوت
گفتوگو کننده: ساناز صفایی| گلزار: هیچوقت گرفتار و درگیر کار کردن با کارگردان شوالیه و صاحبنام نبودم و نیستم. کمااینکه از همهی آنها هم پیشنهاد داشتم. اگر با آنها کار نکردم به خاطر این بوده که اگر کاری ناموفق بشود، که الان میبینید زیاد دارد اتفاق میافتد، همهی بار ناکامی آن فیلم به گردن من خواهد افتاد. البته عاشقانه دوستشان دارم...
مبانی تحلیل ستاره و تقابلهای طبقه و جنسیت ستارگان جوان سینمای ایران: ستاره بود، ستاره است، ستاره میشود
حمیدرضا مدقق: صدر انقلاب (1357 تا 1369): دوری گزینی از ستارهسازی ویژگی اصلی این دوره بود. جواناولهای زن و مرد متعلق به دورهی قبل طرد شده بودند و تلاش میشد ستارهی دیگری جایگزین آنها نشود. بسیاری از تولیدات این دوره بهخصوص در جریان موسوم به سینمای عرفانی، مردمحور بودند...
گفتوگو با بهرام رادان: جاهطلبیام نمیگذارد هیچوقت راضی باشم
گفتوگو کننده: ساناز صفایی| رادان: من و گلزار و همدورههایمان همیشه با هم رقابت سالم داشتیم، رقابتی که همیشه همراه با احترام بوده و اینکه اگر یکی از ما میرسید آن بالا میگفتیم ما هم برویم به او برسیم و چه بسا بالاتر ولی هیچوقت نمیگفتیم بروم او را هم بیاورم این پایین کنار خودم بنشانم...
گفتوگو با محمدحسین فرحبخش: آنها جنایتکارند!
گفتوگو کننده: پوریا ذوالفقاری | فرحبخش: من معتقد نیستم کاری که در دورهی آقایان انوار و بهشتی انجام شد اشتباه بوده. بلکه معتقدم جنایت بوده! از شما هم انتظار دارم دقیقاً همین واژه را از قول من بنویسید. آنها همان ابتدا علیه سینمای قهرمانمحور موضع گرفتند. سینمای قصهگو هم بدون قهرمان و رؤیاپردازی اصلا وجود ندارد...
گفتوگو با امین حیایی: همیشه شاگرد منضبطی بودهام
حیایی: برای من فقط متفاوت بودن نقش مکمل مهم است. حساب نقش اصلی فرق میکند، اما دربارهی نقشهای مکمل همیشه ملاکم این است که در داستان فیلم تأثیرگذار باشد و بخشی از ماجراها را جلو ببرد. جز این مورد دیگر به چیز دیگری فکر نمیکنم...
گفتوگو با حامد بهداد: در جستوجوی جوانی گمشده
گفتوگو کننده: محسن جعفریراد| بهداد: تمام تعریف جواناول و قهرمان به نظرم در فردین خلاصه میشود. از فردین مثال بهتری سراغ دارید؟ از من پرسیدند نمیترسی که تکرار بشوی؟ گفتم مرحوم فردین نقشی را تکرار میکرد و همیشه در تیپ نقشهایی که مخاطب دوست داشت ادامه میداد...
دربارهی چند بازیگر/ شخصیت جوان سینمای پس از انقلاب: تعدادی قهرمان مورد نیاز است
محسن جعفریراد: هر نوع داستانپردازی و شخصیتآفرینی عمیق یا سطحی رابطهی مستقیمی با تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارد؛ از سینمای اوایل دههی شصت گرفته که قرار بود نقش هدایتی را ایفا کند و شخصیتها به دو نوع سفید و سیاه - خوب و بد - تقسیم میشدند تا سینمای اواخر دههی هفتاد که فضای اصلاحطلبی مجال بیشتری به شخصیتپردازی منطبق بر رئالیسم اجتماعی داده شد...
گفتوگو با شهاب حسینی: ادعا و انگیزهی جواناول بودن ندارم
حسینی: من به جواناول اعتقادی ندارم، همانطور که به سوپراستار اعتقادی ندارم و اساساً به هر واژهی متمایزکنندهای بیاعتقادم. حس من در مورد کاری که تا الان انجام دادم این است که در میان این همه آدمهایی که در این کرهی خاکی زندگی میکنند و از همهشان یک کاری برمیآید، من هم کاری انجام دادم که توانش را داشتم...
گفتوگو با محمدعلی نجفی، نخستین مدیر سینمای پس از انقلاب: سینما راه خودش را میرود
گفتوگو کننده: علی شیرازی| نجفی: با پدیدهای مثل بازیگرسالاری در سینما ممکن است من هم مخالف باشم، ولی نه به معنای اینکه چون طرف یک بازیگر است و صرفاً میخواهد خود را به فیلم تحمیل کند، باید کنار گذاشته شود و مورد تنبیه و تهدید قرار بگیرد. بلکه بدین معنی که فیلم از همان ابتدای ساخت باید به لحاظ محتوایی و فرمی استانداردهای لازم را داشته باشد و رسیدن به این استانداردها هم به کارگردان و تهیهکننده مربوط میشود...
گفتوگو با سعید سهیلی: بازیگر داریم، آرتیست نداریم
گفتوگو کننده: پوریا ذوالفقاری | سهیلی: به نظرم ما در سینما بازیگر داریم و آرتیست نداریم. شما میتوانید به جای آرتیست بگویید ستاره، ولی من اسمش را آرتیست میگذارم. بازیگر شدن تا حدی در یک روند تدریجی شدنی است. با آموزش و تجربه و... میتوان بازیگر شد...
گفتوگو با حبیب اسماعیلی: جوان اول محصول سینمای سالم است
گفتوگو کننده: نیکان نصاریان | اسماعیلی: فکر میکنم پیش از شروع بحث باید تفاوت جواناول را با ستاره و بازیگر توضیح دهیم. مثلاً عزتالله انتظامی بازیگر است و این مفهوم هیچ ربطی به تعریف ستاره هم ندارد، چون یک بازیگر میتواند محترم و مشهور باشد یا به جایگاه ستارهای برسد ولی جواناول محسوب نشود. جواناول یعنی کسانی مثل بهروز وثوقی، ابوالفضل پورعرب و...