نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1392/09/24


فیلم‌های روز جهان

نگاهی به سه اکشن جدید

هومن داودی


مرد تای‌چی
Man of Tai Chi
کارگردان: کیانو ریوز. فیلم‌نامه: مایکل جی. کُنی. بازیگران: تایگر هو چن (مرد تای‌چی)، کیانو ریوز (دوناکا)، کارن موک (جینگ‌شی)، سایمن یام (وُنگ). محصول 2013، 105 دقیقه.
یک مبارز زبردست هنرهای رزمی تای‌چی به دلیل نیاز مالی به مبارزه‌های زیرزمینی غیرقانونی روی می‌آورد و در این مسیر کم‌کم هویت اصلی‌اش را از دست می‌دهد...

نمایش ترومن در رینگ خونین

کیانور ریوز به عنوان اولین تجربه‌ی کارگردانی پروژه‌ی جسورانه‌ای را انتخاب کرده است. فیلم‌های مربوط به هنرهای رزمی، بنا بر ریشه‌های شکل‌گیری این ورزش، همیشه در سیطره‌ی شرقی‌ها بوده‌اند و ریوز با رفتن به سمت چنین فیلمی دست به خطر بزرگی زده است. به‌علاوه پیوند زدن الگوهای همیشگی این نوع فیلم‌ها با پیرنگی که بیش و پیش از همه نمایش ترومن (پیتر ویر، 1998) را به یاد می‌آورد، میزان ریسک‌پذیری ریوز را به اوج می‌رساند. متأسفانه آن‌چه در عمل از ترکیب این دو الگوی اصلی حاصل شده، به‌هیچ‌وجه در حد و اندازه‌های هیچ‌یک از آن دو نیست. البته ریوز در زمینه‌ی اجرای مبارزه‌های رزمی هوشمندی به خرج داده و از یو وو پینگ بزرگ (که قبلاً سر ماتریس با هم همکاری کرده‌اند) خواسته تا طراحی این صحنه‌ها را انجام بدهد که باعث شده درگیری‌های فیزیکی آدم‌های فیلم، فارغ از همه‌ی ایرادهای بزرگ دیگر، جذاب و درگیرکننده از کار دربیایند.
اما مشکل اصلی فیلم‌نامه است؛ فیلم‌نامه‌ای که نه به‌درستی سیر تکاملی و پله‌به‌پله‌ی شخصیت اصلی از معصومیت به وحشی‌گری و خشونت را ترسیم کرده، نه شخصیت‌های مکمل باهویتی ساخته که انگیزه‌های کنش‌ها و واکنش‌های‌شان مشخص باشد (از جمله شخصیت منفی‌ای که خود ریوز نقشش را بازی می‌کند و از همه بدتر پلیسی که می‌خواهد ته‌وتوی قضایا را دربیاورد) و نه توانسته بخش‌های نمایش ترومنی را به شکلی ارگانیک به بخش‌های مبارزه‌های رزمی پیوند بزند. با این‌که فیلم‌ساز تمام تلاشش را کرده که با حرکات افقی دوربین، استفاده از موسیقی‌های پرحجم و انتخاب زاویه‌های نامتعارف برای قاب‌بندی شوروحالی به فیلم بدهد اما... خانه از پای‌بست ویران است. حرف و دغدغه‌ی فیلم آن قدر ابتر در لابه‌لای آن تنیده شده که در نهایت شخصیت‌ها مجبور می‌شوند این پیام‌ها را فریاد بزنند و انگیزه‌های‌شان را مستقیماً جلوی دوربین بر زبان بیاورند. جنس درام و شخصیت‌پردازی مرد تای‌چی یادآور فیلم‌های نازل هنرهای رزمی در دهه‌ی هشتاد با بازی ژان‌کلود ون‌دام است که البته طرف‌داران پروپاقرصی هم برای خود دارند. با این‌که اجرا و یکی از پیرنگ‌های اصلی فیلم (همان غلبه‌ی مفسده‌برانگیز رسانه‌ها بر زندگی شخصی انسان‌ها) نشان از روزگار نو دارند، اما هسته‌ی دراماتیک فیلم عیناً یادآور فیلم‌هایی چون ورزش خونین/ رینگ خونین (نیوت آرنولد، 1988)و کیک‌بوکسر (مارک دی‌سال/ دیوید وُرث، 1989) است. و ناگفته پیداست که چنین رویکرد کهنه و از مدافتاده‌ای نسبت به هنرهای رزمی، حتی در قالبی تئوریک، محکوم به شکست خواهد بود. (امتیاز: 3 از 10)  

 

2 تفنگ 2 Guns
کارگردان: بالتازار کورماکور. فیلم‌نامه: بلیک مَسترز. بازیگران: دنزل واشنگتن (بابی)، مارک والبرگ (استیگ)، پائولا پاتن (دِب)، بیل پکستن (اِرل)، جیمز مارسدن (کویینس)، فرِد وارد (آدمیرال تووی). محصول 2013، 109 دقیقه.
بابی و استیگ که ظاهراً دو دوست و همکار هستند در صدد دستبرد زدن به یک بانک دورافتاده هستند. اما برنامه‌ها آن طور که پیش‌بینی کرده‌اند پیش نمی‌رود و پول بسیار بیش‌تری از آن‌چه انتظار دارند به چنگ‌شان می‌افتد. از طرف دیگر، کم‌کم مشخص می‌شود که هویت واقعی این دو هم چیز دیگری‌ست...

لذت بدون گناه

2 تفنگ یک سرگرمی خالص است؛ سرگرمی‌ای که می‌شود بدون احساس گناه تماشایش کرد و به دیگران پیشنهادش داد. زوج کاریزماتیک دنزل واشنگتن و مارک والبرگ که شیمی رابطه‌شان به‌خوبی کار می‌کند، انبوهی از شوخی‌های کلامی بامزه، صحنه‌های اکشنی که با دخالت اندک کامپیوتر شکل گرفته‌اند و بدون کات‌های پرشمار تدوین شده‌اند، یک آنتاگونیست جذاب که بازی عالی بیل پکستن هیبت و هراسی درخور به آن بخشیده، یک داستان سرراست اما در عین حال پر از معماهای کوچک که همواره غافل‌گیری در چنته دارد و یک سبک بصری باهویت که مشخصاً از نگاه یک کارگردان تصویرشناس سرچشمه می‌گیرد، دلایلی کافی برای موفقیت نسبی یک فیلم به نظر می‌رسند. به این‌ها بیفزایید نگاه جالب فیلم به مقوله‌های مهمی هم‌چون سرویس‌های مخفی و اطلاعاتی آمریکا که آن‌ها را سراپا غرق در فساد نشان می‌دهد و اصلاً پیرنگ اصلی فیلم طغیان دو قهرمان تک‌افتاده است که علیه سیستمی که آن‌ها را پرورده می‌شورند.
بالتازار کورماکور ایسلندی در مجموع توانسته بین اکشن و کمدی تعادل قابل‌قبولی بیافریند و با میزانسن‌های فکرشده‌اش از هدر رفتن دست‌مایه‌های دراماتیک فیلم جلوگیری کند. یکی از بهترین مثال‌ها در این زمینه شروع هوشمندانه‌ی یکی از سکانس‌های اواسط فیلم است؛ جایی که بابی در خانه‌ی مشترکش با استیگ گیر می‌افتد و با وجود جدی بودن خطر، دیالوگ‌های بامزه‌ای بین این دو ردوبدل می‌شود. این سکانس با نمایی از پشت پره‌های یک پنکه‌ی سقفی به سکانسی متصل می‌شود که به مرگ رییس پلیس به دست ارل ختم می‌شود؛ که سکانسی سراسر تنش است. کورماکور با این تمهید و با شروع این سکانس از زاویه‌ی دید یک دانای کل که قدرت و برتری‌اش کاملاً هویداست، موقتاً جریان شوخی و کمدی را قطع می‌کند و تنش و خطر را شروع می‌کند تا به رولت روسی نهایی و هیجان‌انگیز این سکانس برسد.
با همه‌ی این امتیازها، متأسفانه‌ی قصه‌ی فیلم به‌هیچ‌وجه در حد و اندازه‌های قابلیت‌های بصری و بازیگری فیلم نیست و انگار فقط بهانه‌ای بوده که گرفت‌وگیرهای بانمک زوج اصلی و مبارزه‌ی سفت‌وسخت آن‌ها با دم‌ودستگاه عریض و طویل اطلاعاتی آمریکا را توجیه کند. از همه بدتر فصل پایان‌بندی است که حتی با منطق کمی تا قسمتی ساده‌انگارانه‌ی اثر هم بیش از حد سرهم‌بندی‌شده به نظر می‌رسد. نکته‌ی منفی دیگر بازی بد پائولا پاتن است که به‌ویژه در کنار نقش‌آفرینی‌های خوب دیگر بازیگران ناهماهنگ‌تر و ناپخته‌تر به نظر می‌رسد. البته شخصیت نمایشی او هم در قیاس با دیگران تعریف درست و مشخصی ندارد و از شناسه‌های هویتی و انگیزه‌سازی‌های بایسته تهی است. در مجموع، 2 تفنگ آن قدر شوخی کارکرده و صحنه‌های اکشن قابل‌قبول دارد و آن قدر بین رخدادها ریتم درگیرکننده‌ای برقرار کرده که می‌شود بر نقصان‌هایش چشم پوشید و بدون آن احساس گناه لعنتی، از تماشایش لذت برد. (امتیاز: 6 از 10)    

 

کیک‌اس2 Kick-Ass 2
نویسنده و کارگردان: جف وادلو. بازیگران: ارون تیلر-جانسن (کیک‌اس)، کلویی گریس مورتز (هیت-گرل)، کریستوفر مینتز-پلِیس (کریس دامیکو)، جیم کری (کلنل)،‌ موریس چِسنات (مارکوس). محصول 2013، 103 دقیقه.
کیک‌اس که یک ابرقهرمان دبیرستانی است برای مبارزه‌ی بیش‌تر با آدم‌بدها به گروهی از شهروندان معمولی ملحق می‌شود که با الهام از فعالیت‌های او تصمیم به مبارزه با بی‌عدالتی‌ها گرفته‌اند. از طرف دیگر، کریس دامیکو هم که پدرش توسط کیک‌اس کشته شده در صدد جمع‌آوری خلاف‌کارهای مختلف و تشکیل یک ارتش از آدم‌بدهاست. هدف او انتقام گرفتن از کیک‌اس است.

تکرار بیهوده

عادی‌ترین و رایج‌ترین اتفاقی که هنگام ساختن دنباله‌ای بر یک فیلم ممکن است پیش بیاید، این است که طراوت‌ها و فضاهای ویژه‌ی فیلم اول جذابیت‌شان را از دست بدهند و فیلم‌ساز نتواند برای غلبه بر این مشکل ذاتی راهکاری پیدا کند. کیک‌اس2 نه‌تنها در دام این مشکل ذاتی افتاده، بلکه با تکرار بیهوده و بی‌ظرافت نقاط قوت فیلم اول، در جهتی عمل می‌کند که می‌تواند به از بین رفتن خاطرات خوش تماشای فیلم اول هم بینجامد. از همان فصل آغازین و تکرار ماجرای شلیک‌های دوستانه! به یکدیگر بگیرید تا نبردهای زیاد و خونین کیک‌اس و هم‌رزمانش با آدم‌بدها که فقدان حس طنز و وجهه‌ی کاریکاتورگونه‌ی درخشان فیلم اول در خلال آن‌ها، تماشای‌شان را به تجربه‌ای طاقت‌سوز تبدیل کرده است.
مهم‌ترین وجه برتری قسمت اول کیک‌اس و پایه‌های نوآوری و در عین حال اصالتش، ترکیب غریب و دشوار جهان واقعی و جهان فانتزی بود. قهرمان اصلی فیلم (کیک‌اس) در عین حال که انسانی معمولی و حتی سرشار از نقص بود، روحیه و تشخصی قهرمانانه داشت؛ نبردها اگر پر از خون‌ریزی و خشونت بود با طنز، پارودی و حتی سلف‌پارودی تعدیل شده بود و شاید مهم‌تر از همه، ارجاع به فرهنگ پاپ آمریکایی و فضاهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی برآمده از کمیک‌بوک‌ها و تنیده شدن آن در تار و پود یک درام جزییات‌پردازانه، معبر و بهانه‌ای بود برای تفسیر جهان حاکم بر فیلم به عنوان سمبل و استعاره‌ای از مشکلات و نابه‌سامانی‌های حاکم بر جامعه‌ی امروزی آمریکا. ولی متأسفانه همه‌ی این دستاوردها در فیلم دوم از کف رفته و چیزی جز بزن‌بزن‌های خونین و کسالت‌بار، بزنگاه‌های دراماتیک بدون بسترسازی و شخصیت‌های نمایشی سطحی و پرداخت‌نشده، باقی نمانده است. برهم‌کنش ابرقهرمان‌های فیلم اصلی با جامعه‌ی خشن پیرامون‌شان بود که به این تفسیرها و تأویل‌ها راه می‌داد اما در قسمت دوم، شخصیت‌های اصلی به جای تقابل و ارتباط گرفتن با جامعه‌ی اطراف‌شان، بیش‌تر درگیر نزاع‌های درونی بین خودشان یا یارگیری برای مقابله با ارتش ابرقهرمان‌ها یا ابربدمن‌هایی هستند که دشمن محسوب می‌شوند. و این چنین است که راه برای عمیق شدن فیلم و شکل گرفتن لایه‌هایی چندگانه کاملاً مسدود می‌شود.
ظاهراً این حس نامیمون دوباره‌کاری‌های بی‌طراوت به بازیگران هم سرایت کرده که این چنین تصنعی و بی‌احساس نقش‌های‌شان را ایفا کرده‌اند (در صدر همه‌شان و بدتر از همه، کلویی گرِیس مورتز). حتی جیم کری کهنه‌کار هم با وجود حضور کوتاهش و چند شوخی خوب و زودگذر نتواسته شوروحالی به این فیلم پر از حرکت و اکشن بدهد. یکی دیگر از نقصان‌های ویرانگر این دنباله‌ی بی‌دلیل، فقدان یک آنتاگونیست تمام‌عیار در حد و اندازه‌های فرانک دامیکوی فیلم اول (با هنرنمایی عالی مارک استرانگ) است. قطب منفی کیک‌اس2 که هم روی کاغذ به‌درستی نوشته نشده و هم بازی بد کریستوفر مینتس-پلِیس به آن اضافه شده، یک بار دیگر اهمیت حضور یک بدمن خوب و تأثیرش بر کیفیت و نتیجه‌ی نهایی یک فیلم را مؤکد می‌کند. (امتیاز: 3 از 10)

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: