نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1392/07/15


فیلم‌های روز جهان

نگاهی به « استوکر»، « یک روز خوب برای سخت مردن» و « جی.آی. جو: تلافی»

نیما عباس‌پور

 

استوکرStoker
کارگردان: پارک چان-ووک. فیلم‌نامه: وِنتوُرث میلر، اِرین کرسیدا ویلسن. بازیگران: میا واسیکوفسکا (ایندیا استوکر)، متیو گود (چارلی استوکر)، نیکول کیدمن (اِولین استوکر)، جکی ویوِر (گوئِندُلین استوکر). محصول 2013، 99 دقیقه.
بعد از فوت پدر ایندیا، عمویش چارلی که ایندیا از وجودش هم خبر نداشت، ناگهان سر می‌رسد تا با او و مادر بی‌قرار و آشفته‌اش زندگی کند. ایندیا کم‌کم به عموی مرموز و جذابش مشکوک می‌شود چون اتفاق‌های غیرقابل‌توضیحی در اطراف می‌افتد که مستقیم یا غیرمستقیم به عمو چارلی مربوط می‌شود...

قابل‌چشم‌پوشی!

استوکر فیلم بدی نیست و در مقایسه با دیگر آثار سازنده‌اش فیلم ضعیفی هم نیست، اما سه ایراد کوچک دارد که بزرگ و اساسی نیستند و قابل‌چشم‌پوشی‌اند.
ایراد اول: فیلم‌نامه
می‌توان بر ضعف فیلم‌نامه‌ی فیلم که دستپخت آقای ونتورث میلر بازیگر نقش مایکل اسکافیلد در مجموعه‌ی فرار از زندان است چشم پوشید، چرا که چندان جدی نیست و شاید بهتر است بگوییم که اصلاً ایرادی در کار نیست و بیش‌تر مته بر خشخاش گذاشتن است! مشکل شاید در ابتدا به شخصیت مادر و انگیزه‌هایش مربوط ‌شود که می‌توان برای‌ آن‌ها توجیهی پیدا کرد و او را شخصیت افسرده‌ای تلقی کرد که با توجه به رابطه‌ی نزدیک همسر و فرزندش و علایق مشترک آن‌ها و عدم توجه به او با ورود برادرشوهر امیدی برای رهایی از تنهایی و تجربه نمودن روی خوش زندگی و کشف لذت‌های فراموش‌شده‌ی آن پیدا ‌کرده است. مشکل اصلی‌ روند کاملاً قابل‌پیش‌بینی داستان و وقایع آن است که بدون کم‌ترین غافل‌گیری‌ای‌ همان ‌طور که انتظار داریم به آخر می‌رسد. حتی ایده‌ی فیلم یعنی ورود عمویی با گذشته‌ای نامعلوم و احیاناً تاریک و تأثیر حضورش بر زندگی دختری که برادرزاده‌اش است برای‌مان آشناست و آن را پیش‌تر به نوعی در سایه‌ی یک شک (آلفرد هیچکاک،‌ 1943) دیده‌ایم. به هر حال نباید فراموش کنیم که در فیلم‌های دیگر پارک چان-ووک نیز فیلم‌نامه هیچ‌گاه نقطه‌ی قوت نبوده و اگر در آن فیلم‌ها هم مو را از ماست بیرون می‌کشیدیم با ایرادهایی اساسی و جدی‌تر از فیلم حاضر روبه‌رو می‌شدیم. چیزی که در فیلم‌های قبلی جبران مافات می‌کرده سبک، ایده‌ها و خلاقیت بصری‌ پارک بوده که در استوکر نیز چنین است.
ایراد دوم: بازیگر
مشکل اصلی‌تر فیلم شاید انتخاب بازیگر نقش عموچارلی یعنی متیو گود است که هرچه اختلاف سنی او را با برادرش و برادرزاده‌اش حساب ‌کنیم چندان با ظاهر جوان بازیگرش جور درنمی‌آید، شاید حضور بازیگری چون رابرت داونی جونیور یا بازیگران قابل‌تری چون کالین فرث و مایکل فاسبندر که در ابتدا برای این نقش در نظر گرفته شده بودند به نتیجه‌ی بهتری ختم می‌شد. بماند که نیکول کیدمن را هم بارها در نقش‌هایی مشابه با بازی‌هایی یکسان دیده‌ایم و میا واسیکوفسکا هم زیادی سرد و غیردل‌چسب است. کری مولیگان و جودی فاستر که انتخاب اول سازندگان فیلم بودند و در ادامه توسط واسیکوفسکا و کیدمن جای‌گزین شدند، قطعاً کمک شایانی به فیلم و دیده شدنش می‌کردند. کری مولیگان برای نقش ایندیا چهره‌ای معصوم‌ و دوست‌داشتنی‌تری بود و حضور جودی فاستر در نقش مادر که کم‌تر در این گونه نقش‌ها دیده شده ابعاد فیلم را تغییر می‌داد. لحظه‌ای فیلم را با حضور کالین فرث، کری مولیگان و جودی فاستر که همگی در نهایت جای‌گزین شدند تصور کنید تا ببینید با چه فیلم دیگری روبه‌رو بودیم.
ایراد سوم: کوچکی
استوکر
فیلم جمع‌وجور، کم‌بودجه و در نتیجه کوچکی است که خب هیچ ایرادی ندارد، ولی نباید فراموش کرد که کارگردانش کسی است که در گذشته با موضوع‌هایی کوچک و تکراری چون «انتقام» فیلم‌هایی بزرگ ساخته. پارک چان-ووک در استوکر در مجموع موفق شده نشان دهد که خشونت و جنایت چیزی موروثی، درونی و فراتر از اختیار است، اما از او انتظار داشتیم به عنوان نخستین ساخته‌ی انگلیسی‌زبان‌ خود در خارج از زادگاهش فیلمی عظیم‌تر با مخاطبی بیش‌تر و در حد خود و اعتبارش بسازد که مانند همکلاسی قدیمی‌اش به این راحتی‌ها از ذهن پاک نشود. (امتیاز: ٧ از ۱٠)

 

یک روز خوب برای سخت مردن   A Good Day to Die Hard
کارگردان: جان مور. فیلم‌نامه: اسکیپ وودز، رودریک تُرپ. بازیگران: بروس ویلیس (جان مک‌لین)، جِی کورتنی (جک مک‌لین)، سباستین کُچ (کوماروف)، مری الیزابت وینستد (لوسی). محصول 2013، 98 دقیقه.
جان مک‌لین برای نجات دادن پسرش از مشکلاتی که با آن‌ها درگیر است به روسیه سفر می‌کند. اما آن‌جا متوجه می‌شود که پسرش مأمور مخفی سیا است. در نتیجه پدر و پسر برای مقابله با دشمنان با هم متحد می‌شوند...

هرچه بزرگ‌تر، زمین می‌خورند!*

دو قسمت اول جان‌سخت اکشن‌های موفقی بودند که توفیق‌شان بیش از هر چیز ناشی از محدودیت‌شان بود! محدودیت نه از نظر بودجه و امکانات (که البته دو جان‌سخت نخست حداقل در مقایسه با فیلم‌های پرخرج فعلی اصلاً پرهزینه نبودند) بلکه از لحاظ محدودیتی که با تعیین آن، فیلم‌سازان آن دو فیلم (جان مک‌تیرنان و رنی هارلین) توانایی خود را در داستان‌گویی به چالش کشیدند. آن‌ها با روایت داستان و محدود کردن آن به مکانی واحد (آسمان‌خراش در اولی و فرودگاه در دومی) و زمانی فشرده به خلاقیت خود اتکا ‌‌کردند و در طراحی پیرنگ و ساختار فیلم دست به نوآوری زدند. مک‌تیرنان و هارلین همان کاری را کردند که آلفرد هیچکاک در پنجره‌ی رو به حیاط با خارج نشدن از محیط کوچک آپارتمان انجام داد؛ و یا در سال‌های اخیر ریچارد لینکلیتر در نوار خود را درگیر آن کرد. فیلم‌سازان این گونه چالش‌ها را دوست دارند. البته دو جان‌سخت نخست یادآور اکشن‌هایی که در دهه‌ی هفتاد بر اساس قصه‌های آلیستر مک‌لین ساخته ‌شده بود نیز بودند و در حالی ‌که خود بدل به الگویی برای اکشن‌هایی چون در محاصره 1 و 2 با بازی استیون سیگال و گل طلایی (یا همان مرگ ناگهانی) با بازی ژان‌کلود ون‌دام و چندین اکشن دیگر در دهه‌ی نود شدند، دیگر از الگوی خود پیروی نکردند و سازندگان آن‌ها روی آوردند به خلق صحنه‌هایی عظیم و محیرالعقول چون خارج کردن مترو از خط، نابود کردن ایستگاه، ویران کردن شهر و اضافه نمودن شخصیت‌هایی جدید مثل یک وردست در کنار جان مک‌لین قهرمان فیلم؛ که البته در فیلم سوم با حضور ساموئل ال. جکسن تا حدودی موفق بود؛ اما چیزی که در این میان فیلم به فیلم از دست رفت روح، ویژگی و هدف ابتدایی آن و در نتیجه وجه تمایزش از دیگر فیلم‌های هم‌ژانرش بود و جالب این‌که خود جان مک‌تیرنان با فیلم سوم این تغییر مسیر را انجام داد. آخرین فیلم این مجموعه یعنی یک روز خوب برای ‌سخت مردن ضعیف‌ترین آن‌هاست و تنها نام جان‌سخت را بر خود دارد و به نوعی از برَند آن سوءاستفاده می‌کند. یک روز... کلاهبزرگی است بر سر تماشاگری که به امید دیدن یک جان‌سخت دیگر به تماشای آن می‌نشیند، در حالی که این فیلم جز بروس ویلیس هیچ وجه اشتراکی با فیلم‌های پیشین ندارد و به‌راحتی می‌تواند هر فیلمی با نام دیگری در ژانر اکشن باشد. جان‌سخت‌ها در ظاهر بزرگ و بزرگ‌تر شده‌اند، اما در اصل فیلم به فیلم توخالی شده‌اند. به هر حال نباید فراموش کرد که هرچه بزرگ‌تر، زمین می‌خورند! (امتیاز: ۴ از ۱٠)

* اشاره به آخرین فیلم همفری بوگارت ساخته‌ی مارک رابسن

جی.آی. جو: تلافی G.I. Joe: Retaliation
کارگردان: جون ام. چو. فیلم‌نامه: رِت ریس، پل وِرنیک. بازیگران: دواین جانسن (رُدبلاک)، جاناتان پرایس (رییس‌جمهور)، بروس ویلیس (ژنرال کولتن)، چنینگ تاتوم (دوک). محصول 2013، 110 دقیقه.
جی.آی. جوها این بار نه‌تنها باید با دشمن دیرین‌شان کبری مبارزه کنند، بلکه باید با خطرهایی که دولت را تهدید می‌کند هم روبه‌رو شوند. این خطر می‌تواند به نابودی کامل آن‌ها بینجامد.

کافی نیست...

دیدن پی‌درپی دواین جانسن و بروس ویلیس سرتراشیده در فیلم‌های اکشن یکی‌دو سال اخیر کم‌کم دارد تبدیل به آلرژی می‌شود، حال تصور کنید هر دوی این آقایان در جی.آی. جو: تلافی در کنار هم حضور دارند و همان فیگورهای آشنای خود را تکرار می‌کنند. نه این‌که خدای ناکرده آن‌ها بازیگران محبوب و توانایی نباشند ولی خب دیدن‌شان در نقش‌هایی مشابه هم حدی دارد. البته مشکل این فیلم بازیگران سرتراشیده‌ی آن نیست بلکه پیش و بیش از هر چیز عدم ارتباط فیلم با آن دسته از تماشاگرانی است که آشنایی با مجموعه‌ی انیمیشن آن در دهه‌ی هشتاد میلادی ندارند و در نتیجه دل‌بستگی‌ و خاطره‌ای از آن، قصه‌های مصور، عروسک‌ها و اسباب‌بازی‌هایش ندارند. چنین مخاطبی نه با دیدن کبرا بر پرده هیجان‌زده می‌شود و نه مبهوت تماشای شخصیت محبوب خود، چشمان مار، می‌گردد. جی.آی. جو: تلافی تنها و تنها نان شهرت آن مجموعه و خاطره‌ی خوشش را می‌خورد و غیر از صحنه‌ی تماشایی تعقیب‌و‌گریز و نبرد در کوهستان که روی پرده‌ی سینما قطعاً نفس‌گیر و تماشایی است چیز دیگری در چنته ندارد و زیادی معمولی و تکراری است. سازندگان فیلم باید بدانند که تکیه بر اعتبار و خاطره‌ی خوش گذشته تنها برای یک فیلم (جی.آی. جو: خیزش کبرا، محصول ٢٠٠٩) کفایت می‌کند و باید برای ادامه دادن این مسیر به فکر راه و چاره‌ی دیگری جز اضافه کردن قهرمان‌های سرتراشیده‌ی اکشن باشند. آن‌ها کافی نیستند. (امتیاز: ۵ از ۱٠)

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: