نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1392/04/18


فیلم‌های روز جهان

نگاهی به سه فیلم:«هانسل و گرتل: شکارچیان جادوگر»، «آز بزرگ و مقتدر» و «بدن‌های گرم»

جواد رهبر

 

هانسل و گرتل: شکارچیان جادوگر  Hansel & Gretel: Witch Hunters
نویسنده و کارگردان: تامی ویرکولا. بازیگران: جرمی رنر (هانسل)، جما آرترتن (گرتل)،‌ فمکه جانسن (موریل)، پیلا ویتالا (مینا). محصول 2013، 88 دقیقه.
هانسل و گرتل پس از ماجراهای معروفی که پشت سر گذاشته‌اند به شغل جایزه‌بگیری روی آورده‌اند و جادوگران مختلف را در سراسر جهان شکار می‌کنند. در این حین شرایط ویژه‌ای به وجود می‌آید که درگیری آن‌ها با شکل جدیدی از شیطان، رازهایی در گذشته‌ی آن‌ها را برملا می‌کند...

شکارچیان بی‌باک اما بی‌نمک جادوگر

در زمانه‌ای که آبراهام لینکلن، شانزدهمین رییس جمهور ایالات متحده‌ی آمریکا در فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام (تیمور بکمامبتوف، 2012) دوره می‌افتد و خون‌آشام‌ها را می‌کشد، دیگر چندان تعجب‌برانگیز نیست که ببینیم هانسل و گرتل، خواهر و برادر سرشناس عالم قصه‌ی پریان که جادوگر خانه‌ی شکلاتی را از بین می‌برند هم به شغل شکار جادوگران روی آورده‌‌اند. فیلم داستان معروف هانسل و گرتل را با کمی تغییر در همان سکانس افتتاحیه مورد استفاده قرار می‌دهد و برای نمایش روزهای جوانی خواهر و برادر افسانه‌ای داستان تازه‌ای را شروع می‌کند که اولین نقطه‌ی ضعف فیلم است. داستان به طور کامل با تکیه به عناصر کلیشه‌ای نوشته شده؛ دو قهرمان، کلانتر خیرخواه شهر، شهردار خبیث همان شهر که برای قهرمانان فیلم مانع‌تراشی می‌کند و یکی‌دو نفر که در نگاه اول هیچ امیدی به آن‌ها نیست ولی قهرمان‌های بی‌باک داستان با کمک آن‌ها در کارشان موفق می‌شوند. به این‌ها اضافه کنید چند جادوگر خبیث را که قصد دارند در شبی تاریخی سرنوشت نسل خود را برای همیشه تغییر بدهند. در فیلم بجز رویکرد تازه‌ی تبدیل هانسل و گرتل به دو شکارچی حرفه‌ای جادوگر یا سرنوشت پدر و مادر آن‌ها نوآوری دیگری نمی‌بینیم (ابتلای هانسل به بیماری دیابت شاید اوج خلاقیت فیلم‌نامه‌نویس باشد) و شاید به همین خاطر است که سازندگان فیلم، که در فهرست تهیه‌کنندگان آن نام کمدینی مثل ویل فرل هم دیده می‌شود، سعی کرده‌اند مشکلات فیلم‌نامه را با اضافه کردن عناصر کمدی جبران کنند. هانسل و گرتل: شکارچیان جادوگر قرار است ترکیبی از فیلم ترسناک با صحنه‌های اکشن و لحظه‌های کمیک باشد اما اجرای اغراق‌آمیز آن باعث جابه‌جایی واکنش تماشاگر نسبت به چنین عناصری می‌شود؛ محض نمونه جادوگران فیلم بیش‌تر باعث خنده می‌شوند تا ترس و برعکس لحظه‌های کمدی فیلم نمی‌توانند تماشاگر را به خنده بیندازند.
قالب سه‌بُعدی فیلم هم با این‌که گاهی باعث خلق چشم‌اندازهای تأثیرگذاری می‌شود اما دردی را دوا نمی‌کند چون کارگردان بیش‌تر روی این نکته تمرکز می‌کند که هر چند وقت یک ‌بار چیزی از درون دنیای فیلم بیرون بزند و به صورت تماشاگر برخورد کند. یکی از بازندگان اصلی فیلم هم جرمی رنر است که با دو فیلم مهلکه (کاترین بیگلو، 2009) و شهر (بن افلک، 2010) تا نامزدی اسکار بازیگری پیش رفت اما حضورش در این فیلم این حس را القا می‌کند که مقابل دوربین فقط آرزو می‌کرده کار ساخت فیلم هرچه زودتر به پایان برسد؛ درست مثل تماشاگر که شاید حین تماشای این فیلم یک ساعت و نیمه هم چند بار چنین آرزویی کند. (امتیاز: 3 از 10)

 

آز بزرگ و مقتدر Oz the Great and Powerful
کارگردان: سام رِیمی. فیلمنامه: میچل کپنر، دیوید لینزی-ابِیر. بازیگران: جیمز فرانکو (اسکار «آز» دیگز)، میلا کونیس (تیودورا)، ریچل وایس (اِوانورا)، میشل ویلیامز (گلیندا)، زَک براف (فرانک/ صدای فینلی). محصول 2013، 103 دقیقه.
سال 1905، کانزاس. اسکار دیگز شعبده‌باز کوچکی است در سیرکی سیار. پس از درگیری با گردن‌کلفت سیرک، اسکار مجبور می‌شود سوار بر بالن از آن‌‌جا فرار کند، ولی به درون گردبادی کشیده می‌شود که او را با خود به سرزمین آز می‌برد. در آن‌‌جا ساحره‌ای به نام تیودورا، اسکار را همان جادوگری تصور می‌کند که طبق پیش‌بینی‌ها برای سرنگون کردن ساحره‌ی شریری که پادشاه آز را کشته از راه رسیده است. تیودورا به زودی دل‌باخته‌ی اسکار می‌شود و با هم به سوی شهر زمرد به راه می‌افتند. در شهر، اِوانورا، خواهر تیودورا، نسبت به این موضوع که اسکار همان جادوگر مورد اشاره در پیش‌گویی‌ها باشد شک دارد. او به اسکار می‌گوید که ساحره‌ی شریر در جنگل تاریک سکونت دارد و می‌توان او را با از بین بردن عصای جادویی‌اش که منبع قدرت اوست کشت...

طولانی و بی‌رمق

تازه‌ترین فیلم سام ریمی قرار است پیش‌درآمدی فانتزی بر ماجراهای فیلم کلاسیک جادوگر شهر آز (1939) باشد اما خواسته یا ناخواسته به یک «زی-مووی» درجه‌ی یک تبدیل شده، هرچند تمام ویژگی‌های این گونه را ندارد. سام ریمی، که قبل از آز بزرگ و مقتدر فیلم جمع‌وجور و تماشایی مرا به جهنم ببر (2009) را در گونه‌ی وحشت از او دیده بودیم، گروهی از بازیگران سرشناس را گرد هم آورده و داستانی در ظاهر نوآورانه ولی کلیشه‌ای را به صورت اغراق‌آمیز و کسل‌کننده به تصویر کشیده است. هنرپیشگان کاربلد فیلم، که یا جایزه‌ی اسکار را در پرونده‌شان دارند یا نامزد دریافت این جایزه بوده‌اند، مقابل دوربین ریمی و در قاب‌های پرزرق‌وبرق فیلم اجرایی ناموفق دارند. حضور جیمز فرانکو در اکثر دقایق فیلم یادآور اجرای او در شب اسکار 2011 است و گروه بازیگران زن فیلم هم نمی‌توانند کمکی به نقش‌های تک‌بُعدی‌شان بکنند و جادوگران را از قالب همیشگی‌شان قدمی جلوتر ببرند. با تماشای آز بزرگ و مقتدر افسوس می‌خوریم که چرا کارگردانی مثل تیم برتن سراغ این پروژه نرفته تا شاهد فیلم بهتری از ساخته‌ی سام ریمی باشیم. (امتیاز: 3 از 10)

 

بدن‌های گرم  Warm Bodies
نویسنده و کارگردان: جاناتان لِوین. بازیگران: نیکلاس هولت (آر)، ترزا پالمر (جولی)، آنالی تیپتُن (نورا)، جان مالکوویچ (گریگیو). محصول 2013 . 98 دقیقه.
بعد از این‌که آر، که یک زامبی فوق‌العاده غیرعادی است، جان جولی را از حمله‌ای که به او شده نجات می‌دهد، رابطه‌ای بین این دو شکل می‌گیرد که ممکن کل جهان موجودات بی‌جان را تحت تأثیر قرار بدهد...

زامبی‌ها هم آدم‌اند

زامبی‌ها را به عنوان شخصیت‌های منفی فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی می‌شناسیم؛ مردگانی متحرک که فقط به فکر کشتن و خوردن انسان‌های زنده‌اند. ساده‌ترین راهی هم که انسان‌ها برای نابودی زامبی‌ها پیدا کرده‌اند، شلیک گلوله به سر آن‌هاست. اما اگر ذهن زامبی‌ها، قبل از آن‌که گلوله‌ای آن را متلاشی کند، هنوز هم بخشی از ویژگی‌های انسانی‌اش را حفظ کرده باشد، آیا باز هم می‌شود به همین راحتی تیر خلاص را به سرشان زد؟ یا مثلاً ممکن است به آن‌ها کمک کرد تا دوباره تمام ویژگی‌های انسانی‌شان را به دست بیاورند؟ بدن‌های گرم، تازه‌ترین فیلم جاناتان لوین که یکی‌دو سال پیش کمدی دوست‌داشتنی 50/50 را از او دیده بودیم، در صدد پاسخ‌گویی به سؤالاتی از این دست است. فیلم روایتی نوآورانه دارد و داستانش را از نقطه‌نظر یک زامبی تعریف می‌کند و به همین خاطر نیمه‌ی اول آن بامزه و دیدنی از کار درآمده، به‌خصوص گذران زندگی زامبی جوان در هواپیمایی ازکارافتاده که شباهت‌هایی به روزگار وال. ئی دارد. لوین، که با 50/50 نشان داده بود می‌تواند رابطه‌ای عاشقانه را ملموس و تماشایی به تصویر بکشد، این‌جا هم در خلق داستان عاشقانه‌ی نامتعارف و جمع‌وجور خود موفق است اما درست از لحظه‌ای که فیلم از نقطه‌ی اوج به سمت گره‌گشایی می‌رود، فیلم و عناصر داستانی طراوات‌شان را از دست می‌دهند؛ طراوتی که در نیمه‌ی اول فیلم بخشی از آن با استفاده از موقعیت‌های نامتعارف و ترانه‌های دهه‌ی هشتادی ایجاد می‌شود و در نیمه‌ی دوم فیلم به‌واسطه‌ی حضور شخصیت‌های منفی کلیشه‌ای و استفاده از دیالوگ‌های نخ‌نماشده از بین می‌رود. بدن‌های گرم اگر همان ‌قدر که خوب شروع می‌شود، خلاقانه ادامه پیدا می‌کرد و به نتیجه می‌رسید، می‌توانست به فیلمی بسیار بهتر از آن‌چه هست تبدیل شود، نه این‌که در حد و اندازه‌ی فیلمی متوسط باقی بماند. (امتیاز: 5 از 10)

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: