ناممکن The Impossible
کارگردان: خوآن آنتونیو بایونا. فیلمنامه:سرجیو جی. سانچز، بازیگران: نیامی واتس (ماریا)، اوان مکگرگور (هنری)، تام هالند (لوکاس). محصول 2012، 114 دقیقه.
خانوادهای انگلیسی که برای تعطیلات به سواحل جنوب شرقی آسیا رفتهاند، دچار سونامی هولناکی میشوند که باعث میشود از هم دور شوند. آنها تمام تلاششان را به کار میگیرند تا در دل مصیبت بزرگ پیشآمده، یکدیگر را پیدا کنند.
سونامی و دیگر هیچ
اگر آنونس سهدقیقهای ناممکن را دیده باشید، با تماشای کل فیلم هم چیز جدیدی عایدتان نخواهد شد. همه چیز از پیش مشخص است: یک خانواده در تعطیلات، سونامی، جدایی و دوباره رسیدن به هم در پایان. مشخص است که در چنین فیلمی کیفیت اتفاقها و نحوة به تصویر کشیدن مسیر است که اهمیت پیدا میکند. تصویری که ناممکن از سونامی و پیامدهایش به دست میدهد تکاندهنده و هولناک است و این نمایش بیکموکاست فاجعه که با نقشآفرینی دشوار نیامی واتس همراه شده نقطة مثبتی برای فیلم محسوب میشود. اما آنچه کمبودش بهشدت در فیلم احساس میشود، عدم پرداخت رابطة بین اعضای خانواده است. با اینکه فیلمساز تلاش کرده تا حد ممکن این خانواده و روابط بین آنها را از باقی قربانیان متمایز کند، در نهایت، آنها تفاوت زیادی با دیگران پیدا نکردهاند و چون رابطة عاطفی بین آنها بهدرستی شکل نگرفته، اوجهای احساسی فیلم قدرت و تأثیرگذاری بالقوهشان را از دست دادهاند. جذابیت نمایش جزییات یک حادثة هولناک طبیعی، که ظاهراً برگ برندة ناممکن بوده، در همان اولین تماشا شروع و تمام میشود. (امتیاز: 5 از 10)
شورشی/ ساحرة جنگ Rebelle / War Witch
نویسنده و کارگردان: کیم نگوین، بازیگران: ریچل اِموانزا (کومونا)، میزینگا اموینگا (گرند تایگر). محصول 2012، 90 دقیقه.
جایی در دورافتادهترین نقاط آفریقا، کومونای چهارده ساله داستان زندگیاش را برای فرزندی که در شکم دارد تعریف میکند. کودکی او با جنگ و شورش و اسلحه گره خورده و همة مشکلاتش از وقتی شروع شده که گروهی از شورشیها در سن دوازده سالگی او را مجبور کردهاند تا به آنها بپیوندد و به خاطر آنها آدم بکشد...
در مسیر تکرار
با اینکه مشخص است برای ساخته شدن ساحرة جنگ زحمت زیادی کشیده شده و فیلمبرداری در نقاط دورافتادة آفریقا با دردسرهای زیادی همراه بوده، فیلم در نهایت در ردة آثار ضدجنگ ناموفق قرار میگیرد. در این فیلم مضمون از سینما مهمتر بوده و نمایش بیکموکاست محیط جغرافیایی پرتنش و پرخشونتی که قهرمان فیلم را احاطه کرده، بر پرداخت شخصیتها و روابط میان آنها مقدم بوده است. درست است که محیط کمتر دیدهشدهای که در فیلم به تصویر کشیده در ابتدا جالب توجه است، اما با ادامه پیدا کردن فیلم، انگیزههایی بیشتر برای دنبال کردن ماجراها و تأثیرگذاری روی مخاطب نیاز بوده که در شکل فعلی کمبودش بهشدت احساس میشود. ساحرة جنگ دقیقاً در مسیر بارها پیمودهشدة فیلمهایی از این دست پیش میرود و از منظر فیلمنامه هیچ حرف تازهای ندارد. همین کلیشهای بودن است که باعث میشود در انتهای فیلم، بدون آنکه همذاتپنداری مخاطب با قهرمان مؤنث فیلم برانگیخته شده باشد، فیلم تمام و بهزودی فراموش میشود. (امتیاز: 3 از 10)
گرینگو را بگیرید Get the Gringo
کارگردان: آدریان گرونبرگ. فیلمنامه: مل گیبسن، استیسی پِرسْکی، آدریان گرونبرگ، بازیگران: مل گیبسن (درایور)، کوین هرناندز (کید)، دلورس هِرِدیا (مادر کید). محصول 2012، 96 دقیقه.
یک سارق حرفهای در مرز بین آمریکا و مکزیک به دام میافتد. مقامات مکزیکی او را به زندان عجیبوغریب، دورافتاده و بدون امکاناتی میفرستند و شرایط بسیار سختی را به او تحمیل میکنند. پس از مدتی این زندانی آمریکایی رابطهی صمیمانهای با یک پسربچه و مادرش برقرا می کند...
مشکلی به نام عدم ارتباط
مشکل اصلی گرینگو را بگیرید این است که نمیتواند میان رخدادها و حادثههای زیادش ارتباط باورپذیر و درستی برقرار کند. درست است که اجرای سکانسهای اکشن که در آنها از اسلو موشن استفادة زیادی شده در مجموع قابلقبول است و مل گیبسن با بازی خوبش اجازه نمیدهد ملال بر فیلم حاکم شود، اما اثر فاقد عناصر مهمی است که باعث شود آن را در ردة آثار خوب اکشن قرار بدهیم. اغراق زیاد فیلم (که البته وجودش برای هر اکشنی لازم است)، بدون شخصیتپردازی درست قهرمان فیلم و نوع رابطهای که با دیگر آدمها دارد (از جمله رابطة مهم عاشقانهاش) به رابطة تماشاگر با فیلم لطمه زده. در واقع چون شخصیت و طرز تفکر شخصیت اصلی بهدرستی نمایش داده نمیشود، کنشهای مختلفش، دیگر اهمیتی برای مخاطب ندارد. در مقام مقایسه میشود از اکشن درخشان ربودهشده (پیر مورل، 2008) نام برد که نیم ساعت اول را به معرفی و پرداخت شخصیتها و روابطشان اختصاص داده بود و با این حربه هیجان فزایندهای در باقی فیلم به وجود آورده بود. اتفاقاً خود گیبسن هم اکشن بسیار خوبی دارد به نام بازپرداخت (برایان هلگلند، 2000) که با موضوعی مشابه با همین گرینگو را بگیرید، با ساختن فضایی سیاه و شخصیتهایی پرداختشده، انتظارها را از اکشنی با حضور او بالاتر برده است. (امتیاز: 4 از 10)
توضیح: «گرینگو» اصطلاحی است که اسپانیولیزبانها و بهویژه مکزیکیها برای خطاب قرار دادن خارجیها و بهویژه انگلیسیها و آمریکاییها به کار میبرند.