سینمای ایران » گفت‌وگو1392/06/25


دوست دارم غیرممکن را ممکن کنم

گپ با آزیتا موگویی، مدیر تولید «فرزند چهارم»

 

آزیتا موگویی فعالیت حرفه‌ای خود را در سینما از سال 1366 آغاز کرد و همان‌طور که خودش هم می‌گوید از همان ابتدا وارد جریان تولید در سینمای حرفه‌ای و به‌اصطلاح بدنه شد. مدتی به عنوان منشی صحنه، طراح صحنه، دستیار، برنامه‌ریز و... در سینما فعالیت داشت و در یک دهه‌ی اخیر هم فقط در بخش تولید و تهیه‌کنندگیِ اجرایی فعالیت داشته است. مدیر تولید فیلم فرزند چهارم پیش از این در پروژه‌های سینمایی دیگری همچون پسر آدم، دختر حوا (رامبد جوان) و انعکاس (رضا کریمی) و... مسئولیت تولید را برعهده داشته، اما کارش در فرزند چهارم از این جهت قابل‌توجه‌تر است که این فیلم بیش از هر چیز بر خصوصیات اجرایی و شرایط تولیدش متکی است. حتی وحید موساییان کارگردان هم در گفت‌وگوهایش بیش از آن‌که به مضمون و ساختار فیلمش بپردازد، از شرایط ویژة تولید در آفریقا و دشواری‌های ساخت فرزند چهارم سخت گفته و روی این بخش از کار تأکید داشته است. به همین دلیل حرف‌های ودیر تولید این فیلم پرهزینه و پردنگ‌وفنگ می‌تواند بخش‌هایی از این شرایط و دشواری‌ها را توضیح دهد؛ به‌خصوص که مدیر تولید پروژه‌ای چنین دشوار یک زن است.
موگویی نگاهی کاملاً حرفه‌ای به کارش دارد و سینما را بیش از آن‌که هنر یا حتی صنعت بداند، شغل خود می‌داند. از آن دسته آدم‌هایی‌ست که اگر شغل دیگری هم داشتند شاید با همین میزان جدیت و علاقه وظایف مربوط به آن را انجام می‌دادند و برای‌شان فرقی نمی‌کرد که کارشان به عرصه‌ی جذاب و پرزرق‌وبرق سینما مربوط است یا یک عرصة شغلی کم‌هیاهو و معمولی. رشته‌ی تحصیلی او هم هیچ ربطی به سینما ندارد و در واقع او در رشته‌ی علوم سیاسی تحصیلات خود را ادامه داده است: «راستش نیازی به تحصیل در رشته‌های مرتبط با سینما نداشتم چون بدون طی دوره­های آکادمیک توانستم مشغول فعالیت در بدنه‌ی سینما شوم. بنابراین برایم ضروری نبود که در ادامه‌ی مسیرم سراغ دانشگاه و فضاهای آکادمیک برم. ترجیح دادم کارم را ادامه بدهم و تجربه‌هایم را در حین کار زیاد کنم. شغل من سینما بوده اما همیشه گرایش اصلی­‌ام در زندگی به علوم انسانی بوده است. این گرایش‌های ذهنی در سینما خیلی به من کمک کرد. در واقع آن‌چیزهایی را که درگیری ذهنی‌ام بوده است در سینما بازی کردم. یعنی دیپلماسی‌ای که خوانده بودم در سینما کاربرد پیدا کرد.» موگویی طی سال­های کار در سینما در زمینه‌های مختلفی فعالیت داشته است اما در مورد آغاز کارش به عنوان مدیر تولید می‌گوید: «برنامه‌ریزی در سطح کلان ارتباط بسیار مستقیمی با کار مجری طرح دارد. یعنی به عنوان برنامه‌ریز ممکن است برنامه‌ای را برای یک صحنه در نظر بگیری اما وقتی به عنوان مجری طرح برنامه‌ریزی می‌کنید یعنی برنامه‌ی کلی یک طرح را به شکل کلان انجام می‌دهید.» فرزند چهارم فضای بصری و لوکیشن نسبتاً متفاوتی دارد و به هر حال تولیدش خارج از ایران اتفاق افتاده است. گاهی همین جذابیت‌های لوکیشن و به طور کلی پیچیدگی­های تولید می‌تواند بیش‌تر از مؤلفه‌های دیگر در همکاری عوامل با یک پروژه تأثیرگذار باشد: «علاوه بر این جذابیت‌ها، پیش از این هم چندین بار قرار بود که با وحید موساییان همکاری داشته باشم اما به دلایل مختلفی این همکاری شکل نگرفت. من فیلم خاموشی دریا را خیلی دوست داشتم ضمن این‌که دلم می‌خواست که با وحید موساییان کار کنم و فرزند چهارم فرصت مناسبی بود که این همکاری شکل بگیرد. از طرفی این فیلم در حیطه‌ی دیگری اتفاق می‌افتاد و بخش واقع‌گرایانه‌اش برایم خیلی جذاب بود. البته مطمئن بودم که تجربه‌ی خیلی سختی برایم خواهد بود. اما در کنار این دلایل حرفه‌ای دلایل دیگری هم مربوط به زندگی شخصی‌ام بود که به علت فوت پدرم می‌خواستم به منطقه‌ی دورتری بروم تا از این شرایط دور شوم. در واقع می‌توان گفت این سفر برایم یک‌جور مکاشفه بوده است.»
موگویی در مورد سختی‌ها و پیچیدگی‌های تولید فرزند چهارم می‌گوید: «من تجربه‌ی تولید در یک کشور خارجی را قبلاً هم داشتم؛ در فیلم برلین منفی هفت (رامتین لوافی‌پور). در اروپا تصوری از فیلم‌سازی شکل گرفته است که با تلقی ما تفاوت‌هایی دارد. البته یک زبان مشترک دارید که همان سینماست. اما در کنیا اصلاً این زبان مشترک وجود نداشت. صنعت رادیو و تلویزیونی که در این کشور وجود دارد شبیه چهل سال پیش در کشور ما است. فقط چند کمپانی فیلم‌سازی وجود دارد آن هم نه به خاطر این‌که فیلم کنیایی بسازند، بلکه برای استفاده از فرصت‌هایی که در حاشیه‌ی فیلم‌سازی دیگران پیش می‌آید و برای‌شان نفع مالی دارد. چون از کشورها و شبکه‌های مختلف به این منطقه می‌آیند و به خاطر طبیعت عجیبی که دارد معمولاً فیلم‌های مستند زیادی در این کشور ساخته می‌شود. ما در چنین شرایطی می‌خواستیم یک فیلم سینمایی داستان‌گو و حرفه‌ای در این منطقه بسازیم. یعنی تمام تعاریف و الزامات یک فیلم سینمایی از ، قبیل دوربین نگاتیو، جلوه­های ویژه و... باید رعایت می‌شد. در هفت نقطه از کنیا کار کردیم و لوکیشن‌های خیلی پراکنده‌ای داشتیم که تولید در چنین جغرفیایی نظم و برنامه‌ریزی خاصی می‌خواست. در هر منطقه هم باید دوباره امکانات را فراهم می‌کردیم و افراد محلی را مجدداً پیدا می‌کردیم تا برای فیلم‌برداری حاضر شوند. کار تولید این پروژه آن‌قدر سخت بود که من امسال در بخش تجلی اراده‌ی ملی به عنوان مدیر تولید برتر شناخته شدم.» با توجه به عدم آشنایی مردم محلی این مناطق به نظر می‌رسد که حالت تدافعی و حسی تابووار نسبت به فیلم‌برداری داشته باشند: «این موضوع بیش‌تر در مورد زنان این منطقه وجود داشت اما آن‌ها هم وقتی می‌دیدند که مدیر تولید این پروژه زن است راحت‌تر اعتماد می‌کردند.»
با وجود همه‌ی سختی‌هایی که در فرایند تولید فرزند چهارم وجود داشت شانس بزرگ این فیلم به گفته‌ی موگویی آشنایی آن‌ها با پژمان هادوی بود که در کنیا شرکت توریستی داشت: «هادوی مسئولیت بخش اقامت و مسائل مربوط به آن را بر عهده گرفت. تأثیر او در تولید فیلم به حدی بود که همان‌طور که در تیتراژ هم می‌بینید در واقع سرپرست تولید در آفریقا بوده است. اگر این شخص نبود فیلم در چند مقطع جدی متوقف می­شد.» او همچنین معتقد است که جذابیت یک پروژه این است که تولید غیرممکنی داشته باشد و مدیر تولید با استفاده از امکانات محدودی که در اختیار دارد آن را به سرانجام برساند: «تولید فیلم در یکی از آپارتمان‌ها یا خانه‌های تهران کار چندان ویژه‌ای نیست. مدیریت تولید این گونه فیلم‌ها هم کار ساده و ملال‌آوری است که لااقل برای من جذابیتی ندارد. ترجیح می‌دهم کارهای سخت و چالش‌برانگیز انجام دهم. فیلمی که در حال حاضر مشغول کار در پشت صحنه‌اش هستم هم پروژه‌ی بسیار سختی است. در کنار این فیلم هم با یک کار مستند داستانی همکاری دارم و همچنین فیلم دیگری به نام تراژدی قاسم سبزی­کار که از اواخر شهریور کلید می­خورد.» موگویی می­گوید بیش‌تر به سینمای کلاسیک علاقه دارد و فضاهای مستندوار چندان مورد علاقه‌اش نیست اما معتقد است که فرزند چهارم با وجود خصوصیات مستندوارش یک استثنا بوده است. او از وضعیت استقبال مخاطبان از فیلم چندان راضی نیست و معتقد است که فرزند چهارم فیلمی است که چند سال دیگر ارزش واقعی خود را پیدا خواهد کرد.

آرشیو

مینی سریال نهنگ سفید، پخش از نمافیلم
کتاب کاریکاتورهای مسعود مهرابی منتشر شد
فیلم ۷۶۰۰ به نویسندگی و کارگردانی بهروز باقری
 اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی برگزار شد
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۵۹)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: