نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

(شماره 403، آذر 1388)

پاسخ به پرسش‌های خوانندگان


• خانم مانیا محصولی ـ شاید با تمام شدن پخش مجموعه‌ی مورد اشاره‌ی شما با کارگردان آن گفت‌وگویی داشته باشیم، ولی قولش را نمی‌دهیم. ضمناً درباره‌ی دلیل (یا دلایل!) کشته شدن شارون تیت (همسر رومن پولانسکی) البته اشاره‌هایی به فیلم بچه‌ی رزمری شده، ولی هیچ‌گاه قطعیتی در این باب حاصل نشد. داستان فیلم کیمیا نیز درباره‌ی آزاده‌ای است که پس از سال‌ها به وطن بازمی‌گردد و در جست‌وجوی کودکش است که با کشته شدن مادر هنگام بمباران، توسط خانم پزشکی نجات یافته و او را بزرگ کرده و حالا مرد بر سر دوراهی شناساندن خود به دختر است. و در مورد این‌که آیا بیتا فرهی نخستین گزینه‌ی بازیگری برای نقش خانم دکتر بوده یا نه، چیزی نمی‌دانیم. ضمناً فرهی نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر زن نقش اول جشنواره‌ی فجر (سال 1373) بوده است.
• آقای کامبیز شایان‌فرد، تهران ـ نوشته‌تان درباره‌ی عنصر «غافل‌گیری» در پایان فیلم‌ها را خواندیم. ممنونیم و برای‌تان آرزوی موفقیت داریم.
• آقای شاهرخ کریمی، تهران ـ مشخصات فیلم به خاطر پیت (1974، آمریکا، که در ایران به نامنیا التماس کن «خیلی خاطرتو می‌خوام» نمایش داده شده) از این قرار است: کارگردان: پیتر ییتز، فیلم‌نامه: استنلی شاپیرو، مارتین ریچلین، فیلم‌بردار: لازلو کوواکس، تدوین: مارتین ارلیشمان، موسیقی: آرتی بارتلر، بازیگران: باربارا استرایسند، مایکل سارازین، استل پارسونز، ویلیام ردفیلد، 90 دقیقه. خلاصه‌ی داستان: هریت (زن خانه‌دار نیویورکی) و شوهرش پیت (که راننده‌ی تاکسی است) زندگی خوش و عاشقانه‌ای دارند تا این‌که زن به خاطر پس دادن قرض سه هزار دلاری‌اش، خود و شوهرش را درگیر ماجراهایی می‌کند. تاریخ تولد افراد مورد نظرتان: فرناندل (1903)، سیلوانا منگانو (1930)، فرانکو گاسپاری (بازیگر 1999 ـ 1948)، کریستین دسیکا (بازیگر و پسر ویتوریو دسیکا، 1951). ضمناً ردی از فیلم «مهاگانی» نیافتیم. البته فیلمی به نام Mahogony Rugا (2004) پیدا کردیم که نمی‌دانیم ارتباطی به فیلم مورد نظر شما دارد یا نه! و اما پرسش دیگرتان درباره‌ی فیلمی به نام «گناه سابرینا» یا «گناه باربارا» یا «یک نام دیگر شبیه به این‌ها»! است که گویا در 1973 یا 1971 نمایش داده شده! قبول بفرمایید پاسخ به چنین پرسشی بیش‌تر نیاز به غیب‌گویی دارد. در صورت امکان اطلاعات روشن‌تری به ما بدهید و نام فیلم‌ها را هم اگر به لاتین بنویسید، کارسازتر است.
• آقای حیدر جابری، آبادان ـ خوش‌حالیم که این نشریه این گونه کارساز شده و نگاه شما را متوجه سینمایی اصیل‌تر و فکورتر کرده است. و اما مشخصات فیلم مورد نظر شما، هارمونی‌های ورکمایستر/ Werckmiester Harmoniesا (2000، مجارستان/ ایتالیا / آلمان/ فرانسه)، کارگردان: بلا تار، آگنس هرانیتسکی، فیلم‌نامه: بلا تار، لازلو کراژ ناهورکای بر اساس داستانی از کراژ ناهورکای، فیلم‌برداران: پاتریک دورانتر، میکلشو گوربان، گابور مدویگی، تدوین: اگنس هرانیتسکی، بازیگران: لارس رودلف، پتر فیتس، هانا شیگولا، یانوش درژی، دیوکو روسیج، تاماش ویچمان، سیاه‌وسفید، 145 دقیقه. خلاصه‌ی داستان: با ورود پسرکی به یک شهر یخ‌زده و سرد در مجارستان، یکی از اهالی سیرک به نام پرنس با سخن‌پراکنی‌اش شهر را به هم می‌ریزد.
• آقای ایمان سیدی، درگز ـ خلاصه‌ی داستان فیلم‌های مورد نظرتان از این قرار است: لئونرا/ Leonera ا(2009): در شهر بوینس‌آیرس، جولیا که دو مرد (یکی از این دو پدر فرزندش است) را کشته و حامله است، به زندان می‌افتد و سعی می‌کند با بزرگ کردن فرزندش در زندان با شرایط زندگی‌اش در این وضع مبارزه کند. ویکتوریای جوان/ Young Victoriaا (2009):‌ ماجراهای یک سال اول سلطنت ملکه ویکتوریا و دل‌بستگی او به شاهزاده آلبرت. Revancheا (2008): الکس که در فکر آغاز زندگی تازه‌ای با یک بدکاره‌ی اکراینی‌ست، به یک بانک دستبرد می‌زند. اما وقتی زن هنگام فرارشان تیر می‌خورد، به مزرعه‌ی پدرش می‌گریزد و پلیسی به نام رابرت هم دنبالش است. Farnorth/ شمال دور (2007): در بیابانی یخ‌زده در شمال نروژ، سربازی با دو زن عجیب روبه‌رو می‌شود و زندگی شگفتی را با آن دو آغاز می‌کند، که به پایانی تلخ می‌انجامد. Buffalo 66/ بوفالو 66 (1998): بیلی که تازه از زندان آزاد شده، دختر جوانی را می‌دزدد و در ملاقات با پدر و مادرش وانمود می‌کند که دختر نامزد اوست و قصد ازدواج دارند. Shop Girl/ دختر فروشنده (2005): ماجرای دختر فروشنده‌ای که برای ازدواج باید میان یک مرد مسن ثروتمند و یک موزیسین جوان دست به انتخاب بزند. Personal Effects/ تأثیرهای شخصی (2009): یک جوان کشتی‌گیر 24 ساله پس از قتل وحشیانه‌ی خواهرش و در زمان محاکمه‌ی قاتل، با زنی آشنا می‌شود که او هم در جریان محاکمه‌ی قاتل شوهرش است. جوان می‌فهمد که این زن پسر نوجوانی دارد که کر و لال است. او پسر نوجوان را به ورزش کشتی سوق می‌دهد و سعی می‌کند به زن برای غلبه بر مشکلات زندگی‌اش کمک کند. پاسخ پرسش‌های نامه‌ی دیگر هم بماند برای شماره‌های آتی.
• آقای حسین بختیاری، بوکان ـ دوست عزیز، برای ثبت نظرهای خوانندگان مجله (حتی فقط نظر قدیمی‌ها) احتیاج به صفحاتی است چندین برابر آن‌چه که به نظرات نویسندگان اختصاص داده‌ایم که روشن است در شرایط فعلی مقدور نیست. اما اگر در فهرست فیلم‌های انتخابی ایرانی به نام‌های تکراری برمی‌خوریم، دلیلش محدود بودن دایره‌ی انتخاب در میان فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است. و فیلم‌های فیلم‌ساز مورد اشاره (و علاقه‌ی) شما نیز (با عرض پوزش به خاطر دل‌بستگی شما) به شکل آشکاری در سطحی پایین‌تر از آثار انتخابی قرار دارند. شاید تا پیش از انقلاب یکی‌دو تا از آثار این فیلم‌ساز می‌توانست در میان فهرست فیلم‌های برگزیده‌ی ایرانی قرار بگیرد، اما فیلم‌های سی سال اخیر سینمای ایران جا را برای آن نوع آثار تنگ می‌کنند. این واقعیتی‌ست که باید پذیرفت.
• آقای احمد وحدت، قزوین ـ دوست عزیز، با احترام نسبت به مرحوم پرویز مشکاتیان، قبول بفرمایید که جای نوشته‌های در سوک ایشان در نشریه‌ای موسیقایی است و نه در یک نشریه‌ی اختصاصی سینما. البته اگر ایشان در زمینه‌ی موسیقی فیلم هم اثر (یا آثاری) داشتند، شاید می‌شد این نوع نوشته‌ها را منتشر کرد. و ممنون از شما.
• آقای علی‌اکبر حیدری، شهرکرد ـ در شماره‌ی نوروز 1379 گفت‌وگویی با بهروز وثوقی داشته‌ایم و کتاب زندگینامه‌اش هم در خارج از ایران چاپ شده است.
• آقای دامون قنبرزاده، تنکابن ـ ممنون از نوشته‌ی ارسالی‌تان درباره‌ی ماجرای زندانی شدن رومن پولانسکی به قول شما «کبیر»!
• آقای عماد نصیردیوانی، فریدون‌کنار ـ ممنونیم از اطلاعاتی که درباره‌ی «یوسوندور» خواننده‌ی اصلاً سنگالی (پیرامون فیلمی که در جشنواره‌ی فیلم مستند تسالونیکی درباره‌اش به نمایش درآمده و در شماره‌ی 398 مجله گزارشی درباره‌ی این جشنواره داشته‌ایم) برای‌مان ارسال کرده‌اید. به مناسبتی از آن استفاده خواهیم کرد.
• آقای سیدجمال ... ـ دوست عزیز، چاپ یک نشریه از لحاظ امکانات فنی و مالی به این سادگی‌ها نیست که بشود به‌راحتی یک مجله‌ی سینمایی به زبان عربی هم چاپ کرد و مقایسه‌ی ما با نشریه‌ای بین‌المللی مثل «نیوزویک» هم بیش‌تر به یک شوخی شبیه است. با این همه از ابراز لطف و توجه شما ممنونیم.
• آقای فرشاد جلیلی ـ دوست عزیز، برای دست‌یابی به پاسخ‌های‌تان در یکی از روزهای زوج هفتهآرسن‌لوپن با دفتر مجله تماس بگیرید، در خدمت‌تان هستم.
• آقای میریوسف رضوی، سلماس ـ متأسفانه با توجه به نشانی‌هایی که داده‌اید، نتوانستیم نام سریال و فیلم مورد نظر شما را پیدا کنیم.
• خانم یا آقای ن. ابراهیمی ـ متأسفانه شرح حال کارگردان درخواستی شما را در اختیار نداریم. از روزنامه‌ی «جام جم» یا نشریه‌ی «سروش» بپرسید، شاید آن‌ها بتوانند به شما کمک کنند.
• آقای مجید گلبابایی، کلن (آلمان) ـ خوش‌حالیم که شماره‌ی 400 این گونه خاطره‌ها را برای‌تان زنده و روح‌تان را شاد کرده. موفق باشید و ممنون از ابراز محبت بی‌دریغ‌تان.
• آقای بهزاد همتی، چالوس ـ مشخصات کامل فیلم‌های درخواستی شما از این قرار است: آرسن لوپن/ Arsene Lupinا (2004، فرانسه/ ایتالیا/ اسپانیا/ انگلستان)، کارگردان: ژان‌پل سالومه، فیلم‌نامه: ژان‌پل سالومه، لورن واشو، بر اساس داستانی از موریس لوبلان، فیلم‌بردار: پاسکال ریدائو، تدوین: مری پیررنو، موسیقی: دبی وایزمن، بازیگران: مری بیونل، نیکی نیود، ژیلوم هوئه، فرانسوا لوپن، کریستف لوبیون، کریستین اسکات تامس، 125 دقیقه (البته بر اساس داستان‌های «آرسن لوپن» فیلم‌های متعددی ساخته شده که این یکی تازه‌ترین‌اش است). Walk All Over Meا (2007، کانادا)، کارگردان: رابرت کافلی، فیلم‌نامه: رابرت کافلی، جیسن لانگ، فیلم‌بردار: نورا یرکاپسر. تدوین: کن فایلویچ، موسیقی: مایک شیلدز، بازیگران: لی‌لی سوبیسکی، تریسیا هلفر، لوتر بلاتو، جیکوب تیرنی، مایکل اکلاند، 98 دقیقه. All Hell Let Looseا (2002ْ، سوئد)، نویسنده و کارگردان: سوسن تسلیمی، فیلم‌بردار: رابرت فوردستروم، موسیقی: آلد مولر، بازیگران: حسن بریجانی، کارولین رئوف، ملیز کارلگه دی‌گرادو، بی‌بی عزیزی، امید متقی، دنیس اوندر، اوله واپاسه، مهین رحیم‌زاده، 100 دقیقه. نیا التماس کن/ Don't Come Knockingا (2005، فرانسه/ آلمان/ آمریکا)، کارگردان: ویم وندرس، فیلم‌نامه: سام شپرد بر اساس داستانی از خودش، فیلم‌بردار: فرانتس لوستیک، موسیقی: تی. بون برنت، بازیگران: جیمز رودی، جفری وینسنت پاریسه، ماخاندرا دلفینو، ماریه دلفینو، سام شپرد، جرج کندی، جولیا سویینی، تیم راث، سارا پولی، اوا مری‌سنت، جسیکا لنگ، 122 دقیقه. Lust for Life به معنای شور زندگی است. و اما معنای نام فیلم‌های درخواستی‌تان (البته با امکان اشتباه در درک معنای اصلی نام‌ها): Linewatch (نگهبان خط مرزی)، Stuck (گیر کردن)، Spiritual World (دنیای معنوی)، Eden Lake (دریاچه‌ی بهشتی)، Mutant Chronicles (تاریخچه‌های ناپایدار)، The Vangvard (پیش‌قراول)، The Quiet (خاموش)، Knight Rider (شوالیه‌ی سوار)، Severed (جداشده)، Stander (استندر «نام شخص»)، Pinapple Express (سریع‌السیر پاین‌اپل)، Never Back Down (تسلیم هرگز)، Seed (بذر)، Lower Learning (کم‌سواد)، Shrooms (خانواده‌ی شروم)، Sotstice (طولانی‌ترین روز سال).
• خانم شادلی شادان، تهران ـ با تشکر از ابراز محبت‌تان نسبت به مجله و به‌خصوص شماره‌ی 400، باید به اطلاع‌تان برسانیم که فرخ غفاری در زمستان 1385 درگذشته است و برای اطلاع از شرح حال او می‌توانید به شماره‌ی 357 رجوع کنید. فیلم جدید جولی کریستی با نام دوستت دارم نیویورک/ New York, I Love Youا (2009، فرانسه/ آمریکا) فیلمی اپیزودیک است با عوامل متعدد که تعدادی‌شان از این قرارند: کارگردان‌ها: فاتح آکین، ایوان آتال، آلن هیوز، شونجی آیوای، میرانا ییر، ناتالی پورتمن، برت رتنر، شکار کاپور، و...، نویسندگان فیلم‌نامه: فاتح آکین، ایوان آتال، اولیویه لِه‌کُت، سوکه‌تو مهتا بر اساس فکری از امانوئل بن جینی، فیلم‌برداران: بنوآ دبی، پاول ادلمن، دکلان کویین، و...، موسیقی: تونینو بالیاردو، نیکلاس بری‌تل، شوجی میتسویی، و...، بازیگران: برادلی کوپر، ناتالی پورتمن، کریستینا ریچی، رابین رایت پن، اورلاندو بلوم، اتان هاک، جان هارت، اندی گارسیا، جیمز گان، الی والاک، برت یانگ، و...، 103 دقیقه. در مورد احتمال اسکار بردن جولی کریستی به خاطر بازی‌اش در آن فیلم هم نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم.
• آقای امید ربانی‌فر، زنجان ـ نوشته‌تان درباره‌ی «مصایب ستاره بودن» را خواندیم. با تشکر، در انتظار نوشته‌های قوی‌تری از شما هستیم.
• آقای احسان کیا، تهران ـ خواننده‌ی عزیز، عجله نکنید، سایت مجله هنوز بسیار جوان است و تا تکامل راه زیادی در پیش دارد. در حال حاضر فقط مقاله‌ها و نوشته‌های اساسی‌تر ـ که فکر می‌کنیم مخاطبان بیش‌تری دارند ـ را روی سایت قرار می‌دهیم. شاید روزی به کلیت هر شماره برسیم.
• آقای مهرداد... ـ دوست عزیز، اگر به پیش‌گفتار آن نظرسنجی دقت می‌کردید، درمی‌یافتید که این نظرسنجی هر دَه سال یک بار و به منظور محک زدن کل فیلم‌های تاریخ سینمای جهان و ایران انجام شده و می‌شود و کارکرد آن با نظرسنجی‌های دوره‌ای یا سالانه متفاوت است. به هر حال در پایان هر دهه تغییرهای احتمالی در فهرست نویسندگان می‌تواند برای علاقه‌مندان کنجکاو جالب باشد. ضمن این‌که نظرسنجی از فیلم‌سازان نیز مقوله‌ی متفاوتی است که البته نه جایش را داریم و نه فعلاً تصمیمی به انجام آن.
• آقای خسرو نوشادروان ـ دوست قدیمی، خوش‌حالیم که باز هم نام شما را زیارت می‌کنیم و یادمان هست که یک پسوند هم داشتید: انگالی (درست است؟) نقدهای‌تان را هم به یاد داریم و اگر باز هم مایل به ارسال نقد و مقاله باشید، می‌توانید هم به روش سنتی نامه و پاکت و نشانی و پست ارتباط‌تان را با ما برقرار کنید و هم از طریق نامه‌ی الکترونیکی. موفق باشید و سلامت.
• آقای رضا پیلواران ـ مشخصات فیلم ترز راکن (1953، فرانسه) از این قرار است: کارگردان: مارسل کارنه، فیلم‌نامه: شارل اسپاک، مارسل کارنه بر اساس داستانی از امیل زولا، فیلم‌بردار: روژه اوبر، موسیقی: موریس تیریه، بازیگران: سیمون سینیوره، راف والونه، ژاک دوبی، سیلوی، رولان لوسافر، سیاه‌وسفید، 110 دقیقه. خلاصه‌ی داستان: در سال 1950، پس از آن‌که شوهر ترز در یک حادثه کشته می‌شود، ترز و دل‌باخته‌اش ـ یک راننده‌ی کامیون ایتالیایی ـ تصمیم به جدایی می‌گیرند. یک ملوان سعی می‌کند که از آنان حق‌السکوت بگیرد ولی پیش از پرداخت پول از طرف ترز و محبوبش، ملوان در یک تصادف کشته می‌شود، در حالی که نامه‌ای از طرف او به اداره‌ی پلیس می‌رسد درباره‌ی ترز و راننده‌ی ایتالیایی، و...
• خانم بهنوش اسلامی‌راد، تهران ـ با تشکر از ابراز محبت شما، متأسفانه به دلیل نبود یا کمبود شرایط و امکانات مناسب، فرصت حضور در نمایشگاه مطبوعات امسال از دست رفت. به امید آینده هستیم فعلاً. ضمناً اجازه بدهید که با پرویز دوایی عزیز هماهنگ کنیم تا اگر شدنی بود، نشانی‌شان را در اختیارتان بگذاریم تا شخصاً با ایشان مکاتبه کنید. برای شما هم شادی و آرامش خواستاریم.

مقاله‌ها

آرشیو