نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

امنیت تولید

چاپ خبری در یک سایت مبنی بر این‌که فیلمی در دست تولید است که احتمالاً مضمونی حساسیت‌برانگیز دارد و حاصل کار در صورت اتمام فیلم‌برداری نخواهد توانست واجد معیارهای سینمای ارزشی باشد، مسئولان امور سینمایی را چنان نگران می‌کند که با فرستادن مأمورانی سر صحنه، فیلم‌برداری را در میانه‌ی کار متوقف و ادامه‌ی آن را منوط به خواندن نسخه‌ی نهایی فیلم‌نامه و مطابقت آن با راش‌های فیلم‌برداری‌شده می‌کنند. بی‌تردید این اولین بار در تاریخ سینمای ایران است که دایره‌ی نظارت چنین شعاع وسیع و غیرقابل حدسی یافته که حتی به مرحله‌ی فیلم‌برداری هم کشیده شده. پیش از این و در بدترین شرایط مسئولان پس از خواندن فیلم‌نامه و کنترل فهرست عوامل و مشاهده‌ی عکس‌های تست گریم بازیگران دیگر کاری به کار سازندگان فیلم نداشتند و در نهایت با مشاهده‌ی فیلم آماده‌ی نمایش درباره‌اش اظهار نظر می‌کردند، اما حالا و پس از توقف موقت فیلم‌برداری جدایی نادر از سیمین که البته دلایل فرامتنی داشت، بدعت نامطبوعی گذاشته شده که نشان می‌دهد دامنه‌ی بی‌اعتمادی به فیلم‌سازان و تسلیم شدن به جو و هیاهوی شبه‌ژورنالیستی شدن تا کجاها می‌تواند گسترش یابد.
یک مقام اداره‌ی نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی اخیراً در اظهار نظری تیر خلاص این پروزه را شلیک کرده و گفته: «اداره‌ی نظارت و ارزشیابی در اقدامی شایسته این بار نه در پایان فیلم‌برداری که در زمان فیلم‌برداری فیلم با نظارت بر کار گروه فیلم‌سازی، به تغییر فیلم‌نامه‌ی این فیلم پی برد و نسبت به ادامه‌ی فیلم‌برداری واکنش نشان داد.»
بنده به عنوان یک فیلم‌ساز از خواندن چنین اظهار نظری پشتم می‌لرزد. پس از 33 سال که از عمر انقلاب اسلامی و سینمای محصول آن می‌گذرد و در حالی که باید شاهد کاهش تصدی‌گری دولت در زمینه‌ی نظارت و افزایش اعتماد به فیلم‌سازان باشیم در مسیری معکوس و بیش‌تر به دلایل سیاسی و احتمالاً جلوگیری از لق شدن پایه‌های صندلی‌مان تصمیم‌هایی می‌گیریم که در محترمانه‌ترین تعریف ممکن خردمندانه نیستند و تازه از این تصمیمات خلق‌الساعه به عنوان «اقدام شایسته» یاد می‌کنیم.
در حالی که سینمای ایران از هر سو مورد هجوم جریان‌های مختلف قرار دارد و مشکلاتی امنیت تولید را به پایین‌ترین سطح ممکن رسانده طبعاً اصلی‌ترین وظیفه‌ی مدیران سینمایی این است که با اقتدار و قدرت تمام در جهت تامین امنیت روانی و اقتصادی مورد نیاز برای چرخیدن چرخ‌های تولید اقدام کنند، اما در نهایت حیرت می‌بینیم که برعکس، خود به این ناامنی‌ها دامن می‌زنند و نمی‌دانند پیامدهای منفی این رویه و چنین نوع مدیریتی جبران‌ناپذیر است. اوضاع جوری شده که انگار جز دعا برای این که در این چند ماهه باقی مانده خدا به سینمای ایران و کلیه عواملش رحم کند، کاری از دست کسی بر نمی‌آید... خدا به همه‌ی ما رحم کند.

جدیدتر‌ها

آرشیو