
اگر نتوانیم به طور دقیق اندازهگیری کنیم، میتوانیم مشاهده کنیم که در نیمی از آثار مهرجویی، زنان «نقش اول» دارند و در نیمی دیگر این مردان هستند که چنین نقشی را برعهده دارند. گاو (۱۳۴۸)، آقای هالو (۱۳۴۹)، پستچی (۱۳۵۱)، دایره مینا (۱۳۵۳)، اجارهنشینها (1366)، شیرک (۱۳۶۷)، میکس (۱۳۷۸) و سنتوری (۱۳۸۶) در یک سو قرار میگیرند که مردان به موضوع و موضع اصلی فیلمها بدل میشوند و آثاری مانند هامون (۱۳۶۸)، بانو (۱۳۶۹)، سارا (۱۳۷۱)، پری (۱۳۷۳)، لیلا (۱۳۷۵)، مهمان مامان (۱۳۸۲) و اشباح (۱۳۹۲) مواضع و موضوعاتی مربوط به زنان دارند. بازیگر شاخص چهار فیلم نخست وی عزتالله انتظامی است که در اجارهنشینها نیز نقش چشمگیری برعهده دارد. انتظامی در واقع بازیگر «سرنمونی» مهرجویی است. مهرجویی در نقشهایی مانند سامری در دایره مینا و عباسآقا سوپر گوشت در اجارهنشینها هم به طنز خاص خودش ارجاع میدهد و هم شخصیتی خلق میکند که اگرچه ممکن است نقش اول نباشد اما در «دل» داستان حضور مؤکدی دارد. شلوغکاریهای عباس آقا و حضور زیرکانهی سامری که میتوان حضور نصیریان در هالو، دایره مینا و پستچی را به آن نیز افزود، شمایلهای مردان در سینمای دوران گذشتهی مهرجویی محسوب میشوند. نخستین شخصیت شاخص آثار مهرجویی در سینمای بعد از انقلاب قطعاً حمید هامون با بازی خسرو شکیبایی است که به سرنمون بازیگران سینمای مهرجویی بدل میشود. حضور شکیبایی، شاید منهای بانو و سارا، هامون، پری و میکس دقیقاً در چهارچوب شخصیتهایی که مهرجویی روی کاغذ آفریده قرار میگیرد.
حضور زنان بازیگر در آثاری مانند هامون، بانو، سارا، پری، لیلا و البته اشباح در واقع توقع مخاطبان از شخصیتهای زنانهی آثار مهرجویی را برآورده نمیکنند. مهرجویی شخصیت زنانی را روی کاغذ میآورد که خلاف آمد عادتاند. سارا سراپا ایثار و از خودگذشتگی است. پری در تلاطمی درونی دست و پا میزند و به دنبال حقیقت آمده است. لیلا سرخورده از زندگی دو نفرهاش در برهوت خودخواستهای دست و پا میزند که جای هیچ یار و همراهی ندارد. به نظر میرسد بازی بازیگران این نقشها کمتر میتواند پابهپای این شخصیتها حرکت کند و وجه درونی چنین شخصیتهایی را زنده کرده و به مخاطبان عرض کنند. شخصیت سارا شاید کمتر و شخصیت پری بسیار بیشتر دارای تحرک هستند. حرفهایی که بهخصوص پری در مواجهه با داداشی (علی مصفا) و منصور (فرهاد جم) به زبان میآورد، درواقع مانیفست فیلم مهرجوییاند اما ضعف بازیگر این نقش در ادای دیالوگها مانع شده تا سکانسهایی مانند حضور پری و داداشی در استخر بدون آب یا وقتی داداشی با صدای سنتور پری را از خواب بیدار میکند، اثرگذار از آب در بیایند. شخصیت لیلا در مواجهه با رضا (علی مصفا) بسیار شکننده است. او خیلی زود خودش را میبازد وقتی پی میبرد که نمیتواند بچهدار شود اما این شکنندگی در بازی بازیگر به سکوت و پایین آوردن اندازهی صدا در سکانسهای مختلف تعبیر شده است. شخصیت لیلا در زمانی که قرار است همراه رضا ایامی را به شادکامی بگذارند، شادی را در بازیاش به مخاطب منتقل نمیکند و همواره یک مانع نادیدنی میان او و تماشاگر وجود دارد که اجازه نمیدهد با شخصیت لیلا به تمامی سمپاتی پیدا کند.
این در حالی است که دستکم بازیگران دو فیلم میکس و مهمان مامان نشان میدهد که انتخابهای مهرجویی میتوانند دقیق و بجا باشند. خسرو شکیبایی در نقش کارگردان معادل مناسبی است از فیلمسازی که زیر فشارهای ریز و درشت فیلم ساختن قرار دارد. سکانس بههم ریختن وسایل و فیلمها به خوبی اشاره به این فشارهای روانی دارد. حضور جهانگیر میرشکاری ،حسن حسندوست و اصغر شاهوردی و ناصر چشمآذر در نقش خودشان و حضور بازیگران حرفهای در نقشهایی کوتاه، میکس را به اثری شبهمستند بدل ساخته که دستکم در میان آثار خود مهرجویی مابهازایی ندارد. مهرجویی در مهمان مامان از بازیگرانی استفاده میکند که تا پیش از این تجربهی همکاری با آنها را نداشته اما برخی بهترین بازیهایشان را در مهمان مامان ارائه کردهاند. حضور حسن پورشیرازی، فریده سپاه منصور، امین حیایی، نسرین مقانلو و پارسا پیروزفر مهمان مامان را هرچه بیشتر به یک «فانتزی واقعگرا» بدل کردهاند. بر اساس شنیدهها مهرجویی همواره فضایی در اختیار بازیگرانش قرار میدهد تا بتوانند به نقشها نزدیک شوند. حیایی و پیروزفر چه در طی سکانسهای خانه و چه در بیمارستان از چنین فرصتهایی به خوبی استفاده کردهاند. از سوی دیگر بازی بازیگران اجارهنشینها نیز نشاندهندهی این است که مهرجویی از همان فضای یاد شده به خوبی استفاده کرده است. شخصیتهایی مانند مش مهدی (فردوس کاویانی) با آن سابقهی تئاتری کاویانی در برابر نقش آقای سعدی (حسین سرشار) به یک اندازه برای تماشاگر باورپذیر هستند. رضا رویگری (برادر عباسآقا)، منوچهر حامدی (باقری) و سیاوش طهمورث (غلام)، حتی نقش کوتاه شاپور شهیدی در نقش وردست غلام، شکل بازیهای متفاوتی دارند اما در فیلم مهرجویی یکدست ظاهر شدهاند.
نگاه کنیم در سکانی حملهی دارو دستهی باقری به بنگاه غلام و رجزخوانی بیحاصل هر دو گروه در برابر همدیگر یا سکانسی که آقای قندی به برادر عباسآقا اعتراض میکند که در حال تعمیرات جزیی هستند یا آمدن عباس آقا و مغلوبه شدن جنگ میان قندی و عباس آقا و حتی حضور کوتاه فریماه فرجامی در نقش مهندس افجهای نشان میدهد که مهرجویی در هدایت خیل بازیگران با سابقهی تئاتر و سینما موفق عمل کرده است. نکتهای که بازی بازیگران مرد و زن در آثار مهرجویی به ذهن متبادر میکند آن است که در آثاری که شخصیتهای مرد حضور مؤکدی دارند بازیهای آنها گویی تأثیرگذارتر است و در آثاری که شخصیتهای زن محوریت دارند به نوعی بازی بازیگران زن به قوت آثار دیگر نیست. گاهی چنین رویکردی در آثاری مانند هامون به نفع فیلم بوده است. حمید هامون به شدت تحت تأثیر شخصیت مهشید قرار دارد اما به درستی شخصیت مهشید را کمتر در فیلم میبینیم. در سکانسهایی مانند شلیک هامون به مهشید یا از راه رسیدن حمید هامون در میانهی شو لباس یا صحنهی کباب خوردن و قرار و مدار در کتابفروشی به خوبی نشان از بازی اثرگذار شکیبایی دارند. در این فیلم حتی نقش های کوتاهی مانند حضور امرالله صابری در نقش تقوی، اکبر مشکاتی در نقش علی عابدینی، فتحعلی اویسی در نقش دکتر سروش، علیرضا کشاورز در نقش دکتر فرهوشی و توران مهرزاد در نقش مادر مهشید کاملاً در تطابق با بازی شکیبایی قرار دارند. حتی در همین فهرست کوتاه میبینیم که تنها یک نقش بازیگر زن وجود دارد و بازیگران مرد حضور مؤثرتری دارند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: