لوکاس، اسپیلبرگ و تکریمی شگفتانگیز از جان ویلیامز
جان ویلیامز آهنگساز از معدود هنرمندان صنعتگری است که جایزه دستاورد یک عمر فعالیت هنری را از انستیتو فیلم آمریکا دریافت کرده است؛ کاری که این انستیتو باید بیشتر آن را انجام دهد. استیون اسپیلبرگ و جرج لوکاس به گونهای این بزرگداشت و مراسم را در سالن دالبی هالیوود هدایت کردند که چهلوچهارمین دورهی این رویداد سینمایی به یکی از اتفاقهای تاریخ برگزاریاش بدل شد و رضایت خیلیها را جلب کرد. اما وقتی پای تجلیل از هنرمندی در میان است که بعضی از مشهورترین و آشناترین تمهای موسیقی متن آثار سینمایی دهههای اخیر را تصنیف کرده است، واقعاً جایی برای شکست و ناکامی هم باقی نمیماند. بخش کوچکی از آثار ویلیامز عبارتند از جنگ ستارگان، سوپرمنِ ریچارد دانر، مجموعه فیلمهای ایندیانا جونز و هری پاتر، و 27 فیلم از اسپیلبرگ در طول 43 سال، از آروارهها (1975)، برخورد نزدیک از نوع سوم (1977) و ای.تی. موجود فرازمینی (1982) گرفته تا پارک ژوراسیک (1993)، فهرست شیندلر (1993) و نجات سرباز رایان (1998)؛ و البته خلاصهی کلام اینکه جان ویلیامز 84 ساله بیش از 150 فیلم را در طول هفت دهه فعالیت در کارنامه دارد.
حضور آنجلینا جولی در بازسازی «قتل در قطار سریعالسیر شرق»
خبر بازسازی فیلم کلاسیک قتل در قطار سریعالسیر شرق (سیدنی لومت، 1974) توسط کمپانی فاکس برای اولین بار در سال 2013 اعلام شد اما در نهایت تولید فیلم به جریان نیفتاد. حالا که موضوع این بازسازی دوباره جدی شده است، اخبار تولید فیلم با حضور آنجلینا جولی وارد مرحلهی تازهای شده است. کنت برانا که قرار است کارگردانی فیلم را بر عهده داشته باشد، به عنوان بازیگر و تهیهکننده هم در این پروژه فعالیت میکند. در میان تهیهکنندگان این بازسازی، نام ریدلی اسکات هم دیده میشود. در نسخهی کلاسیک قتل... که در زمان خودش با فروش کل 35 میلیون دلار به موفقیت تجاری هم رسید، گروه فوقالعادهای از بازیگران ایفای نقش کردهاند که از آن جمله میتوان به آلبرت فینی، لورن باکال، اینگرید برگمن، ژاکلین بیسِت، شان کانری، آنتونی پرکینز، ونسا ردگریو و مایکل یورک اشاره کرد. البته فیلم لومت در شش رشته هم نامزد جوایز اسکار شد و در نهایت سومین اسکار بازیگری را برای برگمن به ارمغان آورد. مایکل گرین (که فیلمنامهی بلید رانر2 را هم نوشته است) در حال نگارش فیلمنامهِی نسخهی بازسازی قتل... بر اساس رمان مشهور آگاتا کریستی است.
بروس کمپبل دست طرفداران دانلد ترامپ را رو کرد
در پی انتشار عکسی توسط برخی حامیان رسمی دانلد ترامپ از چهرهی خونین و بهشدت آسیبدیدهی یک زن جوان و این ادعا که او در مواجهه با آزادیخواهان «آرام» و «صلحطلب» به این وضع افتاده است، بروس کمپبل اعلام کرد که همه باید پیش از به اشتراک گذاشتن هر تصویر و مطلبی در رسانههای اجتماعی از صحت آن مطمئن شوند. بازیگر فیلمهای کالت مردهی اهریمنی (در ایران کلبهی وحشت) که این روزها در مجموعهی تلویزیونی اش علیه مردهی اهریمنی ایفای نقش میکند، درباره این عکس توضیح داد و این موضوع را برملا کرد که این تصویر در واقع مربوط به تست چهرهپردازی سامارا ویوینگ یکی از بازیگران مهمان در مجموعهی تلویزیونی کمپبل است. ویوینگ در آخرین قسمت از اولین فصل این مجموعه حضور داشته و این تصویر از تست چهرهپردازی را در صفحههای اجتماعی مختلفش منتشر کرده است. البته طبق اخبار، واقعاً خشونتها و حملههایی به حامیان ترامپ صورت گرفته است اما باز هم این دلیل نمیشود که از تصویری غیرواقعی و نامربوط برای ترسیم خشونتی بیتوجیه استفاده شود.
همچنان سفیدپوستان و مردان سلطهگرند!
اخبار جدید منتشرشده درباره مجموعههای تلویزیونی که قرار است در فصل پاییز از شبکههای مختلف پخش شوند، شاید برای برخی غافلگیرکننده باشد اما خیلیها را ناامید خواهد کرد. آمار و ارقام به دست آمده از فهرست اعلامی پنج شبکهی مهم ایبیسی، فاکس، سیبیاس، انبیسی و سیدبلیو نشان میدهد که تغییری در پیش نیست و نود درصد بازیگران و عوامل این مجموعههای تلویزیونی سفیدپوست هستند و هشتاد درصدشان مرد. پنجاه برنامهساز مختلف، دست به تولید 38 برنامهی جدید برای فصل پاییز زدهاند که رویهمرفته فقط شامل دو زن و سه مرد رنگینپوست میشوند. آمار منتشرشده از سوی انجمن نویسندگان آمریکا نیز نتیجهی مشابهی را نشان میدهد: شمار نویسندگان غیرسفیدپوست در چند سال اخیر در حدود سیزده درصد بوده است. مجموعههای تلویزیونی که به طور اختصاصی در دستان مردان سفیدپوست نیستند عبارتند از: محکومیت و Downward Dog از ایبیسی، 24: میراث، ستاره، گلولههای شلیکشده و پسر زورن از فاکس، مردی با یک نقشه از سیبیاس، اخبار خوب و نیمهشب تگزاس از انبیسی، و بدون فردا و ریوردِیل از سیدبلیو.
فیلم ترسناک «احضار2»، «وارکرفت» و «حالا مرا میبینی2» را فراری داد!
دنبالهی فیلم ترسناک موفق و تحسینشدهی احضار این هفته همزمان با وارکرفت و حالا مرا میبینی2 روی پرده رفت و با فروش 37 میلیون دلار در 3343 سالن از رقبایش پیشی گرفت؛ رقبایی که بهترتیب با 27 و 25 میلیون دلار در رتبههای بعدی جدول فروش هفتگی قرار گرفتند. در این شرایط دنبالههای احضار و حالا مرا میبینی کمتر از نسخههای اصلیشان مورد توجه سینماروها قرار گرفتند تا سنت گیشهی تابستان امسال در خصوص این دست فیلم حفظ شود و آنها نیز مانند دنبالههایی که پیش از این روانهی سینماها شدهاند، از جمله لاکپشتهای نینجای جهشیافتهی نوجوان: از دل ظلمت و شکارچی: جنگ زمستانی، نتوانند به موفقیت قسمتهای اولشان دست یابند.
هیلاری سوانک هم به جمع بازیگران فیلم سودربرگ پیوست
دو بازیگر زن دیگر هم به ترکیب بازیگران پرستارهی فیلم جدید استیون سودربرگ با عنوان لوگن لاکی اضافه شدند. هیلاری سوانک برای نقش یک مأمور افبیآی به خدمت گرفته شده و کاترین واترستن برای نقشی که هنوز فاش نشده است. اما از دیگر بازیگران مطرح فیلم میتوان از چانینگ تاتم و مایکل شانن نام برد که در قالب دو برادر، نقشهی یک سرقت تمامعیار را میکشند. دنیل کریگ، کاترین هیگل، آدام درایور، ست مکفارلن و رایلی کیو از دیگر بازیگران مطرح و بااستعداد فیلم هستند. سودربرگ که خودش را از فیلمسازی بازنشسته کرده بود، این هفته با انتشار عکسی در توییترش اخبار مربوط به تولید این فیلم را تأیید کرد.
کیت وینسلت و ادریس البا در فیلمی از هانی ابواسعد
کیت وینسلت در حال مذاکره برای بازی در نقشی مقابل ادریس البا در درام رمانتیک کوه میان ماه است. هانی ابواسعد، فیلمساز موفق فلسطینی که دو بار نامزدی جایزه اسکار را هم برای فیلمهای اینک بهشت (2005) و عُمَر (2013) تجربه کرده است، کارگردانی این فیلم را برای کمپانی فاکس قرن بیستم انجام خواهد داد. فیلم بر اساس رمان پرفروش و محبوبی از چارلز مارتین در سال 2010 شکل گرفته است و درباره جراح و زنی است که پس از یک سانحهی هوایی به یکدیگر دل میبندند. آنها در حالی که مجروح شدهاند باید راهی برای گریز از طبیعت وحشی و بکر کوهستان پیدا کنند. کریس ویتز که نویسندهی فیلمنامه قسمت دوم از مجموعهی جدید جنگ ستارگان است، نسخهی نهایی فیلمنامه را بازنویسی کرده است. جی. میلس گودلو و اسکات فرانک نویسندگان نسخههای اولیهی فیلمنامه بودهاند. کیت وینسلت تا امروز هفت نامزدی جایزه اسکار بازیگری را در کارنامهاش ثبت کرده است که آخری آن برای استیو جابز (دنی بویل، 2015) بود. او برای کتابخوان (استیون دالدری، 2008) تندیس طلایی را در دست گرفت.